1. ettala'at was a semiofficial newspaper
اطلاعات یک روزنامه ی نیمه رسمی بود.
2. The table below shows that private and semi-official schools far outnumber state-run schools at secondary level.
[ترجمه ترگمان]جدول زیر نشان می دهد که مدارس خصوصی و نیمه دولتی از مدارس دولتی در سطح متوسطه بیشتر است
[ترجمه گوگل]جدول زیر نشان می دهد که مدارس خصوصی و نیمه رسمی به مراتب بیشتر از مدارس دولتی در سطح متوسط هستند
3. Semi-official and unofficial collections include rolls of arms, armorials, ordinaries, work books and papers relating to orders of chivalry.
[ترجمه ترگمان]مجموعه های نیمه رسمی و غیررسمی شامل رول سلاح، armorials، ordinaries، کتاب های درسی و مقالات مربوط به دستورها پهلوانی است
[ترجمه گوگل]مجموعه های نیمه رسمی و غیر رسمی شامل رول اسلحه، اسلحه، مقررات، کتاب های کار و مقالات مربوط به دستورات رقیب
4. It is a typically opaque semiofficial organization.
[ترجمه ترگمان]این یک سازمان semiofficial کدر است
[ترجمه گوگل]این یک سازمان نیمه رسمی مبهم است
5. The semiofficial Central News Agency said Lee and top aide Liu Tai-ying were indicted for stealing $ 79 million from a secret diplomatic fund.
[ترجمه ترگمان]آژانس خبری مرکزی semiofficial اعلام کرد که لی و دستیار ارشد لیو تای - به خاطر دزدیدن ۷۹ میلیون دلار از یک صندوق دیپلماتیک مخفی تحت تعقیب قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]خبرگزاری مرکزی نیمه رسمی گفت: لی و مشاور سرپرست لیو تای یینگ برای سرقت 79 میلیون دلار از صندوق دیپلماتیک مخفی متهم شدند
6. It is a typically opaque semiofficial organization. Mr.
[ترجمه ترگمان]این یک سازمان typically کدر است آقای
[ترجمه گوگل]این یک سازمان نیمه رسمی مبهم است آقای
7. The semiofficial FARS News Agency published what it claims was a "press conference" with Maziar Bahari, an Iranian-Canadian correspondent for Newsweek.
[ترجمه ترگمان]آژانس خبری semiofficial FARS آنچه را که ادعا می کند یک \"کنفرانس مطبوعاتی\" با Maziar بهاری، خبرنگار ایرانی - کانادایی برای نیوزویک است را منتشر کرد
[ترجمه گوگل]خبرگزاری فارس نیمه رسمی آنچه که ادعا می کند، یک کنفرانس مطبوعاتی با مازیار بهاری، خبرنگار ایرانی-کانادایی نیوزویک بود
8. The deputy commander of Iran's air force said yesterday that plans have been drawn up to bomb Israel if the Jewish state attacks Iran, according to the semiofficial Fars news agency.
[ترجمه ترگمان]به گزارش خبرگزاری فارس فارس، معاون فرمانده نیروی هوایی ایران دیروز گفت که اگر دولت یهود ایران را مورد حمله قرار دهد، طرح هایی برای بمباران اسرائیل طرح ریزی شده است
[ترجمه گوگل]معاون فرمانده نیروی هوایی ایران روز گذشته گفته است که طرح هایی برای بمباران اسرائیل در صورتی که دولت یهودی به ایران حمله کند، براساس خبرگزاری نیمه رسمی فارس، اعلام شده است
9. Auto sales continued to rise in China in February, though at roughly half the rate of previous months, data from a semiofficial industry organization showed Tuesday.
[ترجمه ترگمان]فروش خودرو در ماه فوریه همچنان در چین افزایش یافت، هر چند در حدود نیمی از نرخ ماه ها قبل از آن، داده های یک سازمان صنعت semiofficial روز سه شنبه نشان دادند
[ترجمه گوگل]فروش خودرو در ماه فوریه در چین افزایش پیدا کرد، در حالی که تقریبا نیمی از میزان ماه های گذشته، داده های یک سازمان صنعتی نیمه رسمی روز سه شنبه نشان داد
10. Land sales provide up to 60 percent of local government revenues, by one semiofficial estimate — and much more by some private ones.
[ترجمه ترگمان]فروش زمین تا ۶۰ درصد از درآمده ای دولت محلی را به میزان یک semiofficial تخمین می زند - و بسیار بیشتر توسط برخی شرکت های خصوصی
[ترجمه گوگل]فروش زمین به میزان 60 درصد از درآمد دولت محلی، با یک برآورد نیمه رسمی - و خیلی بیشتر توسط برخی از خصوصیات
11. 'No report of death has been sent to the police, ' the AP quoted Azizollah Rajabzadeh saying late Sunday, citing the semiofficial ISNA news agency.
[ترجمه ترگمان]آسوشیتدپرس به نقل از Azizollah Rajabzadeh در اواخر روز یکشنبه به نقل از خبرگزاری ایسنا گزارش داد که هیچ گزارشی از مرگ به پلیس ارسال نشده است
[ترجمه گوگل]به گزارش خبرگزاری نیمه رسمی ایسنا، ایزول الله رجب زاده در اواخر یکشنبه گفت: �هیچ گزارشی از مرگ به پلیس ارسال نشده است
12. But no vehicle in China has developed as ironclad a reputation as the Audi A the semiofficial choice of Chinese bureaucrats.
[ترجمه ترگمان]اما هیچ وسیله نقلیه در چین به عنوان یک شهرت به عنوان \"Audi ای دی یو\" به عنوان انتخاب semiofficial کارمندان چینی شناخته شده است
[ترجمه گوگل]اما هیچ وسیله نقلیه در چین به عنوان یک قهرمان به عنوان Audi A انتخاب نیمه رسمی از بوروکرات های چینی ساخته نشده است
13. Israel's propaganda is ongoing and Hamas's Islamic resistance needs to be ready for every eventuality, even for another war in Gaza, Khamenei said, according to the semiofficial Fars News Agency.
[ترجمه ترگمان]به گزارش خبرگزاری فارس فارس، خامنه ای گفت که تبلیغات اسرائیل در جریان است و مقاومت اسلامی حماس باید برای هر چیزی آماده باشد، حتی برای جنگ دیگری در غزه
[ترجمه گوگل]خامنهای گفت که بر اساس خبرگزاری نیمه رسمی خبرگزاری فارس، تبلیغات اسراییل در حال انجام است و مقاومت اسلامی حماس باید برای هر گونه حوادث آماده باشد، حتی برای جنگ دیگری در غزه، خامنهای گفتند
14. After escaping from the labor camp through sewers, he joined the semiofficial Polish militia in 194
[ترجمه ترگمان]پس از فرار از اردوگاه کار در فاضلاب، به لشکر semiofficial لهستانی پیوست
[ترجمه گوگل]پس از فرار از اردوگاه کار از طریق فاضلاب، او در سال 194 به شبه نظامیان نیمه رسمی لهستانی پیوست