کلمه جو
صفحه اصلی

thrombus


معنی : لخته، خون منعقد شده در رگ
معانی دیگر : (خون) لختگی، لخته شدگی، سخت لخته، ترومبوس، طب خون منعقد شده در رگ

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) خون منعقد شده در رگ، لخته


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: thrombi
• : تعریف: a blood clot that forms within and obstructs a blood vessel or cavity of the heart.

• blockage, blood clot

مترادف و متضاد

لخته (اسم)
lobe, clod, flocculation, thrombus, coagulum

خون منعقد شده در رگ (اسم)
thrombus

جملات نمونه

1. However spontaneous portal vein thrombus may occur in portal hypertension and the infusion of vasopressin may also play a part.
[ترجمه ترگمان]با این حال، vein های پورتال خود به خودی ممکن است در یک فشار خون در پورتال رخ دهد و تزریق of نیز ممکن است نقشی ایفا کند
[ترجمه گوگل]با این وجود ترومبوز وریدی خود به خودی ممکن است در پرفشاری خون پورتال رخ دهد و تزریق وازوپرسین نیز ممکن است نقش داشته باشد

2. Sodium selenite; salvia miltiorrhiza parenteral solution; thrombus; Orthogonal design.
[ترجمه ترگمان]selenite سدیم؛ salvia miltiorrhiza parenteral، thrombus؛ طراحی متعامد
[ترجمه گوگل]سلنیت سدیم؛ salvia miltiorrhiza راه حل تزریقی؛ ترومبوز؛ طراحی ارتوگنال

3. Fibrin is the main part of thrombus, many thrombolytics effection is dissolve the fibrin in blood.
[ترجمه ترگمان]fibrin یکی از بخش های اصلی of است که بسیاری از effection effection خون را در خون حل می کنند
[ترجمه گوگل]فیبرین بخش اصلی ترومبوز است، بسیاری از ترومبولیتیک ها فیبریئن را در خون حل می کنند

4. Thrombus formation and inflammation play a key role in the rupture of atheromatous plaque.
[ترجمه ترگمان]تشکیل thrombus و التهاب نقش کلیدی در گسیختگی صفحه atheromatous ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]تشکیل ترومبوز و التهاب نقش کلیدی در پارگی پلاک آتروماتوز دارند

5. Thrombus of haemorrhoid external piles need not operation meeting heal?
[ترجمه ترگمان]thrombus از ستون های خارجی haemorrhoid نیاز به ترمیم جلسه ندارند؟
[ترجمه گوگل]ترومبوز شمعهای خارجی خونریزی نیاز به درمان زودتر ندارد؟

6. Anticoagulation is also recommended in with intracardiac thrombus detected by imaging or evidence of systemic embolism.
[ترجمه ترگمان]Anticoagulation نیز با thrombus قلبی که توسط تصویرسازی و یا شواهدی از embolism سیستمیک تشخیص داده می شوند، توصیه می شود
[ترجمه گوگل]ضد انعقاد همچنین با ترومبوس داخل مغزی تشخیص داده شده توسط تصویربرداری یا شواهد آمبولی سیستمیک توصیه می شود

7. We could use thrombectomy catheter to reduce thrombus burden by aspirating thrombus prior to stenting or balloon angiography, and better reperfusion and improved prognosis are predicted.
[ترجمه ترگمان]می توان از thrombectomy thrombectomy (catheter)برای کاهش بار thrombus ناشی از کشش thrombus یا آنژیوگرافی استفاده کرد، و پیش بینی بهتری پیش بینی شد
[ترجمه گوگل]ما می توانیم کاتتر ترومبکتومی را برای کاهش ترومبوز با ترومبوز آسپیریت قبل از استنشاقی یا آنژیوگرافی بالون، استفاده کنیم و بهتر شدن پروتئین و پیشرفت پیش آگهی پیش بینی شده است

8. Conclusion:AMI is caused by sudden coronary occlusion of thrombus.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: (AMI از انسداد شرایین ناگهانی of ناشی می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری AMI ناشی از انسداد ناگهانی عروق کرونر ترومبوز است

9. Another postmortem study of three patients showed portal vein thrombosis with fresh thrombus extending from recently injected varices.
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه پس از قتل، سه بیمار را نشان داد که vein portal با thrombus تازه که از varices تزریق شده بود را نشان دادند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مطالعات پس از مداخله در سه بیمار، ترومبوز ورید وریدی را با ترومبوس تازه ای که از واریس های اخیر تزریق شده بود، نشان داد

10. These findings have led to the suggestion that altered endothelial function without endothelial loss may be important in permitting platelet thrombus formation.
[ترجمه ترگمان]این یافته ها به این پیشنهاد رسیده اند که عملکرد اندوتلیال تغییر یافته بدون از دست دادن اندوتلیال، ممکن است در اجازه دادن به شکل گیری thrombus پلاکت، مهم باشد
[ترجمه گوگل]این یافته ها منجر به پیشنهاد شده است که عملکرد اندوتلیال تغییر یافته بدون از دست رفتن اندوتلیال ممکن است در ترومبوز پلاکت ایجاد شود

11. Murine monoclonal antibodies conjugated with plasminogen activators may be valuable for targeting the therapeutic agent to thrombus.
[ترجمه ترگمان]murine آنتی بادی مونوکلونال conjugated با plasminogen activators ممکن است برای هدف قرار دادن عامل درمانی به thrombus، ارزشمند باشد
[ترجمه گوگل]آنتیبادیهای مونوکلونال موشهای متصل با فعال کنندههای پلاسمینوژن ممکن است برای هدف قرار دادن عامل درمانی برای ترومبوز مفید باشند

12. The bradyarrhythmia of most patients could be improved by both of the drugs which can elevate heart rate and dissolve thrombus and the treatment of percutaneous coronary intervention(PCI).
[ترجمه ترگمان]The اکثر بیماران را می توان با هر دو دارو بهبود داد که می تواند ضربان قلب را بالا ببرد و thrombus را حل کند و درمان بیماری های قلبی percutaneous را حل کند (PCI)
[ترجمه گوگل]برادیاریتمی اکثر بیماران می تواند توسط هر دو دارو بهبود یابد که می تواند باعث افزایش ضربان قلب و ترومبوز و درمان مداخله عروق کرونر (PCI) می شود

13. According to clinical observation, the complications included: arrhythmia, breakout of capsule, air embolism, thrombosis and thrombus, catheter ablation tying, disjunction, infection, etc.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مشاهدات بالینی، عوارض شامل: بی نظمی، شکست کپسول، embolism هوا، thrombosis و thrombus، catheter ablation، tying، عفونت و غیره
[ترجمه گوگل]بر اساس مشاهدات بالینی، عوارض شامل آریتمی، شکستگی کپسول، آمبولی هوا، ترومبوز و ترومبوز، انسداد کاتتر، اختلال، عفونت و غیره است

14. AS usually cause serious cardiovascular disease, for example, angina pectoris, myocardial infarction, thrombus and so on.
[ترجمه ترگمان]این بیماری معمولا موجب بیماری های قلبی عروقی و قلبی عروقی، قلبی عروقی، infarction و غیره می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال معمولا بیماری قلبی عروقی جدی است، به عنوان مثال، آنژیوگرافی، انفارکتوس میوکارد، ترومبوز و غیره

15. The reason lies in the difficulty of super early diagnosis, insensibility of the window time of nerve protective therapy, dissolution of thrombus and absence of special effective drugs.
[ترجمه ترگمان]دلیل این امر، مشکل تشخیص زودهنگام، بی حسی زمان پنجره درمان اعصاب، انحلال thrombus و نبود داروهای مفید ویژه است
[ترجمه گوگل]دلیل این موضوع دشواری تشخیص فوق العاده ی اولیه، بی حسی بودن زمان پنجره محافظت در برابر عصب، انحلال ترومبوز و عدم وجود داروهای مؤثر است


کلمات دیگر: