کلمه جو
صفحه اصلی

repressor


معنی : مانع شونده، عامل مانع شونده
معانی دیگر : (به ویژه در مورد آنزیم یا زیما) سرکوبگر (represser هم می نویسند)

انگلیسی به فارسی

سرکوبگر، مانع شونده، عامل مانع شونده


عامل مانع شونده


انگلیسی به انگلیسی

• suppressor, restrainer; one who subdues, one who quells

مترادف و متضاد

مانع شونده (اسم)
restrainer, represser, deterrent, disincentive, repressor, inhibitor

عامل مانع شونده (اسم)
repressor

جملات نمونه

1. The repressor also recognizes sequence-dependent distortion or flexibility of the operator phosphate backbone, conferring specificity even for inaccessible base pairs.
[ترجمه ترگمان]repressor همچنین اعوجاج وابسته به دنباله یا انعطاف پذیری ستون فقرات فسفات اپراتور را تشخیص می دهد که اختصاصی بودن را حتی برای جفت های باز غیرقابل دسترس می داند
[ترجمه گوگل]رپرسور همچنین اعوجاج وابسته به توالی و یا انعطاف پذیری ستون فقرات فسفات اپراتور را به رسمیت می شناسد، حتی برای جفت پایه های غیر قابل دسترسی نیز ویژگی خاصی را به وجود می آورد

2. The repressor gene and its allele-a temperature sensitive mutant have been cloned from the defective prophage PBSX of Bacillus subtilis by means of PCR technique.
[ترجمه ترگمان]ژن repressor و allele آن - یک جهش یافته حساس دمایی از the prophage defective of of با استفاده از تکنیک PCR کلون شدند
[ترجمه گوگل]ژن سرکوبگر و آن آلل - موتانت حساس به دما از طریق PBSX معیوب Bacillus subtilis با روش PCR کلون شده است

3. Repressor A protein molecule that prevents protein synthesis by binding to the operator sequence of the gene and preventing transcription.
[ترجمه ترگمان]Repressor یک مولکول پروتیینی است که از اتصال پروتیین با اتصال به توالی operator ژن و جلوگیری از رونویسی جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]Repressor یک مولکول پروتئینی است که مانع از سنتز پروتئین توسط اتصال به توالی عامل ژن و جلوگیری از رونویسی می شود

4. The repressor is essentially a negative control mechanism.
[ترجمه ترگمان]repressor اساسا یک مکانیزم کنترل منفی است
[ترجمه گوگل]سرکوبگر اساسا مکانیسم کنترل منفی است

5. The conformational changes of tip repressor complexed with its synthetic operator was studied by means of circular dichroism (CD) spectra.
[ترجمه ترگمان]تغییرات conformational نوک repressor با عملگر ترکیبی آن با استفاده از طیف های دایروی (CD)بررسی شد
[ترجمه گوگل]تغییرات کانونیکی سرکوب کننده نوک خالص با استفاده از اپراتور مصنوعی آن با استفاده از طیف های دایروی دایره ای (CD) مورد بررسی قرار گرفت

6. That's a new principle: A repressor that'sfound in many cells, but performs a specific, different function depending onthe cell type.
[ترجمه ترگمان]این یک اصل جدید است: A که در بسیاری از سلول ها رخ می دهد، اما یک تابع خاص و متفاوت را بسته به نوع سلول انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این یک اصل جدید است که در بسیاری از سلولها مورد استفاده قرار گرفته است، اما با توجه به نوع سلول، یک تابع خاص و متفاوت عمل می کند

7. In negative inducible operons, a regulatory repressor protein is normally bound to the operator and it prevents the transcription of the genes on the operon.
[ترجمه ترگمان]در inducible منفی operons، یک پروتیین repressor تنظیمی به طور معمول به اپراتور متصل می شود و از نسخه برداری ژن ها در اپرون جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]در پروون های القا شده منفی، پروتئین سرکوبگر نظارتی معمولا به اپراتور متصل می شود و از رونویسی ژن ها در اپرون جلوگیری می کند

8. Unlike the Rhino the Repressor is not considered a frontline combat vehicle, but is used as an armoured personal carrier at need.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف the، Repressor یک وسیله نقلیه رزمی اصلی محسوب نمی شود، اما به عنوان یک نفربر زرهی به کار می رود
[ترجمه گوگل]برخلاف Rhino راننده به عنوان یک وسیله نقلیه خطی در نظر گرفته نمی شود، بلکه به عنوان یک حامل شخصی با زره پوش مورد نیاز است

9. Plant transcriptional repressor, proteic nuclear factors binding thereto, and uses thereof.
[ترجمه ترگمان]تکثیری گیاهی، proteic عوامل هسته ای را به هم پیوند می دهد و از آن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]رپرسور رونویسی گیاهی، عوامل هسته پروتئینی مرتبط با آن و استفاده از آن

10. CtBP 2 is a transcription repressor targeting diverse transcription factors.
[ترجمه ترگمان]CtBP ۲ یک repressor transcription است که عوامل نسخه برداری گوناگون را هدف قرار می دهد
[ترجمه گوگل]CtBP 2 یک ریزپردازنده رونویسی است که با هدف ردگیری عوامل مختلف رونویسی شده است

11. Once cleaved, the repressor protein allowed three enzymes, DNA polymerases, to start producing mutations.
[ترجمه ترگمان]پس از تقسیم شدن، پروتیین repressor به سه آنزیم، DNA polymerases اجازه شروع تولید جهش داد
[ترجمه گوگل]پس از جدا شدن، پروتئین سرکوبگر به سه آنزیم، DNA پلیمراز اجازه داده شد تا موتاسیون تولید کند

12. FIG. 2 Results of gel retardation assays using several of the mutant MetJ repressors.
[ترجمه ترگمان]شکل ۲ نتایج سنجش رشد ژل با استفاده از چندین of MetJ repressors
[ترجمه گوگل]شکل 2 نتایج آزمون های عقب ماندگی ژل با استفاده از چندین repressors موتاسیون MetJ

13. We propose that in Raji cells the accumulation of a repressor is prevented, thus allowing gene expression.
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد می کنیم که در سلول های Raji تجمع یک repressor جلوگیری می شود در نتیجه به بیان ژن اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم که در سلول های Raji تجمع یک سرکوبگر جلوگیری شود، بنابراین بیان ژن اجازه می دهد

14. This displacement allows a strong interaction with the N terminus of the repressor B helix.
[ترجمه ترگمان]این جابجایی باعث برهمکنش قوی با پایانه پایانه N B می شود
[ترجمه گوگل]این جابجایی اجازه می دهد تا یک تعامل قوی با N پایان از اسپیکر B اسپیکر

15. In so doing, they alter the shape of the repressor so that it can no longer bind to the operator region.
[ترجمه ترگمان]در عمل، شکل repressor را تغییر می دهند به طوری که دیگر نمی تواند به منطقه عملگر متصل شود
[ترجمه گوگل]با انجام این کار، شکل رگولاتور را تغییر می دهند تا دیگر نمی تواند به منطقه اپراتور متصل شود

پیشنهاد کاربران

مهارکننده


کلمات دیگر: