1. The policeman reached down and petted the wolfhound.
[ترجمه ترگمان]پلیس دست دراز کرد و the را نوازش کرد
[ترجمه گوگل]پلیس به پایین افتاد و گرگور را له کرد
2. The huge wolfhound danced in circles around his mistress.
[ترجمه ترگمان]The بزرگ به دور معشوقه خود می رقصیدند
[ترجمه گوگل]گرگ وحشی بزرگ در محافل اطراف معشوقه اش رقصید
3. A shaggy wolfhound lay on a rug before the enormous fireplace, nose on his paws.
[ترجمه ترگمان]یک سگ پشمالو کنار بخاری بزرگ روی قالیچه دراز کشیده بود و بینی اش را به پنجه هایش تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]یک گرگ وحشتناک شلاق بر روی یک فرش قبل از شومینه عظیم، بینی بر روی پنجه هایش گذاشت
4. His character appears to reveal the wolfhound in him.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که شخصیت او the را در خود آشکار کرده است
[ترجمه گوگل]شخصیت او به نظر می رسد که وحشی را در او نشان می دهد
5. Wolfhound, their second representative yesterday, was fourth past the post although later promoted a place.
[ترجمه ترگمان]wolfhound، نماینده دوم آن ها دیروز، با اینکه بعدا یک مکان را ترویج کرد، چهارمین دوره از این پست بود
[ترجمه گوگل]دیوید دوم، نماینده دوم خود، روز چهارم گذشته بود، اگرچه بعدا یک مکان را تبلیغ کرد
6. Zhou Chunya started painting his German wolfhound, Hei Gen, as early as 199
[ترجمه ترگمان]ژو Chunya، در اوایل سال ۱۹۹ میلادی، شروع به نقاشی کشیدن wolfhound آلمانی اش کرد
[ترجمه گوگل]ژو چونیا شروع به نقاشی کردن گرگور آلمانی خود، Hei Gen، در 199 سالگی کرد
7. Of great size and commanding appearance, the Irish Wolfhound is remarkable in combining power and swiftness with keen sight.
[ترجمه ترگمان]the ایرلندی در ترکیبی از قدرت و قدرت زیاد، در ترکیب قدرت و سرعت با دید مشتاق قابل توجه است
[ترجمه گوگل]اندازه بزرگ و ظاهر فرمانده، گرگ و میشل ایرلندی در ترکیب قدرت و سرعت با دید مشتاق قابل توجه است
8. Ate to the wolfhound beside next, half hour went that dog is safe and sound, everybody puts a person's mind to have the worry that remain.
[ترجمه ترگمان]بعد از نیم ساعت که به the نزدیک می شویم، آن سگ ایمن و سالم است، همه می دانند که نگرانی وجود دارد
[ترجمه گوگل]بعد از یک ساعت و نیم، به گرگ و میش رفت و این سگ بی خطر و صحیح بود، هر کس ذهن یک شخص را نگران می کند که باقی می ماند
9. I gave her five gray Persian cats(I love cats) and an Irish wolfhound.
[ترجمه ترگمان]پنج گربه ایرانی به او دادم (گربه ها)و یک wolfhound ایرلندی
[ترجمه گوگل]من پنج گربه ایرانی خاکستری (من گربه ها را دوست دارم) و یک گرگور ایرلندی به او دادم
10. On June 2 British defense procurement and technology minister Peter Luff announced the military was also acquiring a further 28 Wolfhound armored trucks from the firm.
[ترجمه ترگمان]در ۲ ژوئن، پیتر Luff وزیر دفاع و فن آوری دفاع بریتانیا اعلام کرد که ارتش در حال به دست آوردن ۲۸ کامیون زرهی بیشتر از شرکت است
[ترجمه گوگل]در روز 2 ژوئن پیتر لوف، وزیر دفاع و تدارکات بریتانیا، اعلام کرد که ارتش نیز 28 کامیون زرهی ولفحوند را از شرکت خریداری کرده است
11. Any of various large dogs, such as the Irish wolfhound or the borzoi, trained to hunt wolves or other large game.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از سگ های بزرگ مختلف مثل سگ Irish یا سگ شکاری که برای شکار گرگ ها یا دیگر بازی بزرگ تعلیم دیده بودند
[ترجمه گوگل]هر یک از سگ های مختلف بزرگ مانند گرگ وحشی ایرلندی یا بورژوای، برای آموزش گرگ ها و یا بازی های بزرگ آموزش دیده اند
12. A wolf, by his nature, always hunted and stole live stock, and a wolfhound, on the contrary, protected flock and sheep.
[ترجمه ترگمان]یک گرگ، با طبیعتش همیشه شکار می کرد و موجودی زنده را دزدیده بود، و حالا که یک سگ گله شده بود، از گله و گوسفند محافظت می کرد
[ترجمه گوگل]گرگ طبق طبیعتش همیشه شکار و سرقت از سهام زنده بود و یک گرگ وحشی، برعکس، گله و گوسفندان را محافظت می کرد
13. Being a veterinarian, I had been called to examine a ten-year-old Irish Wolfhound named Belker.
[ترجمه ترگمان]یک دامپزشک، از من خواسته شده بود که یک ایرلندی ۱۰ ساله به نام Belker را معاینه کنم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک دامپزشک، من برای بررسی یک دهه گرگ و میشل ایرلندی به نام بلکر دعوت شده بودم