کلمه جو
صفحه اصلی

send away


معنی : راندن
معانی دیگر : 1- گسیل کردن، اعزام کردن 2- تبعید کردن 3- دک کردن

انگلیسی به فارسی

تبعید کردن


اعزام کردن


راندن


انگلیسی به انگلیسی

• send to an opposing direction; remove; dismiss

مترادف و متضاد

راندن (فعل)
hurry, force, run, pilot, steer, row, repulse, drive, rein, poach, whisk, conn, drive away, dislodge, send away, unkennel

Dismiss from one's presence


Send to a particular place for a long time (as a family member)


جملات نمونه

1. He was sent away to school at an early age.
[ترجمه ترگمان]او در سنین پیری به مدرسه فرستاده شد
[ترجمه گوگل]او در سن کودکی به مدرسه فرستاده شد

2. Send away for your free information pack today.
[ترجمه ترگمان]امروز بسته های اطلاعاتی رایگان خود را ارسال کنید
[ترجمه گوگل]امروز برای بسته اطلاعات رایگان خود ارسال کنید

3. I was sent away to school at the age of six.
[ترجمه ترگمان]من در سن شش سالگی به مدرسه فرستاده شدم
[ترجمه گوگل]من در سن شش سالگی به مدرسه فرستاده شدم

4. The catalogue will be posted if you send away for.
[ترجمه ترگمان]اگر این فهرست را برای شما ارسال کنید، این فهرست پست خواهد شد
[ترجمه گوگل]کاتالوگ برای شما فرستاده خواهد شد

5. Dickie was sent away to school as soon as he was old enough to board.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه به اندازه کافی بزرگ شد به مدرسه فرستاده شد
[ترجمه گوگل]Dickie به مدرسه فرستاده شد، به محض اینکه او به اندازه کافی بزرگ بود تا هیئت مدیره شود

6. He burst into our meeting and got sent away with a flea in his ear.
[ترجمه ترگمان]او به ملاقات ما آمد و با یک کک تو گوشش آن را فرستاد
[ترجمه گوگل]او به جلسه ما سرازیر شد و با یک کک در گوش او فرستاده شد

7. He was sent away from school.
[ترجمه ترگمان]او را از مدرسه اخراج کردند
[ترجمه گوگل]او از مدرسه خارج شد

8. Send away for a free recipe booklet.
[ترجمه ترگمان]برای یک دفترچه راهنمای رایگان ارسال کنید
[ترجمه گوگل]برای کتابچه راهنمای دستورالعمل رایگان ارسال کنید

9. He was sent away to boarding school at Ampleforth and from there went to Trinity College, Cambridge, to read architecture.
[ترجمه ترگمان]He، school، فرستاده شد و از آنجا به کالج ترینیتی در کیمبریج رفت تا معماری را بخواند
[ترجمه گوگل]او به مدرسه شبانه روزی در Ampleforth فرستاده شد و از آنجا به کالج ترینیتی، کمبریج رفت تا معماری را بخواند

10. Alternatively, you can have a sample of blood taken and sent away to a laboratory for a much fuller analysis.
[ترجمه ترگمان]متناوبا، شما می توانید نمونه ای از خون را داشته باشید و برای آنالیز بسیار کامل تر به آزمایشگاه ارسال کنید
[ترجمه گوگل]در عوض، شما می توانید یک نمونه از خون گرفته شده و فرستاده شده به آزمایشگاه برای تجزیه و تحلیل بسیار کامل تر است

11. Carl Krebsbach wore it out when he sent away for $ 20 worth of car bombs.
[ترجمه ترگمان]کارل Krebsbach آن را زمانی که ۲۰ دلار به ارزش ۲۰ دلار برای ماشین فرستاد، به تن کرد
[ترجمه گوگل]کارل کراسبباخ هنگامی که برای 20 دلار از بمب های ماشین فرستاده بود آن را از بین برد

12. I sent away for one of their catalogs.
[ترجمه ترگمان] من یکی از مدل های های their رو فرستادم
[ترجمه گوگل]من برای یکی از کاتالوگ هایم فرستادم

13. Even though Ausmus should never have been sent away in the first place.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه Ausmus هرگز نباید به جای اول فرستاده شود
[ترجمه گوگل]حتی اگر Ausmus هرگز نباید در وهله اول فرستاده شود

14. Eight women sent away for instruction booklets, pliers, beads, crosses and hundreds of feet of wire.
[ترجمه ترگمان]هشت زن برای آموزش کتابچه های راهنما، انبردست، مهره، صلیب و صدها فوت سیم به آنجا اعزام شدند
[ترجمه گوگل]هشت زن فرستاده شده برای دفترچه های آموزشی، انبردست، دانه ها، صلیب ها و صدها فوت سیم

پیشنهاد کاربران

از سرِ خود باز کردن

There ! If the boat goes down you'll remember me.
بیا اینو بگیر . ( منظور جلیقه نجات ) . اگه قایق پایین رفت منو به یاد میاری.


کلمات دیگر: