کلمه جو
صفحه اصلی

rending


معنی : خارق

انگلیسی به فارسی

تخم ریزی، خارق


مترادف و متضاد

خارق (صفت)
rending, tearing, stepping out of line

جملات نمونه

1. the truck dumped the bricks with an ear- rending noise
کامیون آجرها را با صدای گوشخراشی خالی کرد.


کلمات دیگر: