کلمه جو
صفحه اصلی

repertory


معنی : انبار، مخزن، کاتالوگ، فهرست
معانی دیگر : اندوزگاه، مجموعه، موجودی انبار، ذخیره، اندوزه، رجوع شود به: repertoire

انگلیسی به فارسی

فهرست، مجموعه، انبار، مخزن، کاتالوگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: repertories
مشتقات: repertorial (adj.)
(1) تعریف: a stock of skills, talents, or performing pieces; repertoire.

- Our theater has added a new Shakespeare play to its repertory.
[ترجمه ترگمان] تئاتر ما یک نمایشنامه جدید شکسپیر را به مجموعه آهنگ های آن افزوده است
[ترجمه گوگل] تئاتر ما یک بازی جدید شکسپیر را به رپرتوار خود اضافه کرده است

(2) تعریف: the system, in a repertory theater, of presenting a series of plays, operas, or the like, or the theater itself.

• repertoire, list of works that a person or group is ready to perform; artist or group that performs several different works in rotation; stock, inventory
repertory is the practice of performing a small number of plays in a theatre during a period of time, using the same actors in every play.

مترادف و متضاد

انبار (اسم)
lodge, store, agglomeration, tender, seraglio, cellar, storeroom, storehouse, repository, arsenal, garner, depot, sluice, repertory, clearing house, depository, thesaurus, entrepot, stockroom, godown

مخزن (اسم)
store, reservoir, storeroom, storehouse, repository, pool, cache, warehouse, depot, tank, storage, repertory, fount, magazine, watering place, depository, fountain, stank, wareroom

کاتالوگ (اسم)
catalog, repertory, catalogue

فهرست (اسم)
index, file, roll, list, inventory, schedule, registry, table, catalog, repertory, roster, concordance

collection


Synonyms: bit, cache, depot, list, range, rep, repertoire, repository, routine, schtick, stock, stockroom, store, storehouse, stunt, supply


جملات نمونه

1. I once stage - managed a repertory theatre.
[ترجمه ترگمان]یک بار نمایش تئاتر را اجرا کردم
[ترجمه گوگل]من یک بار در مرحله - مدیریت تئاتر repertory

2. 'Macbeth' is in repertory at the RSC.
[ترجمه ترگمان]مکبث در مجموعه اشعار rsc است
[ترجمه گوگل]'مکبث' در ردیف در RSC است

3. After leaving drama school I joined a repertory company.
[ترجمه ترگمان]بعد از ترک مدرسه، به یک کمپانی موسیقی پیوستم
[ترجمه گوگل]پس از ترک مدرسه درام، من به یک شرکت رپرتوار پیوستم

4. She acted with a repertory company for three years.
[ترجمه ترگمان]او به مدت سه سال با مجموعه کامل کمپانی بازی کرد
[ترجمه گوگل]او مدت سه سال با یک شرکت رپرتوار کار کرد

5. He danced with the Boston Repertory Ballet.
[ترجمه ترگمان] اون با تیم باله بوستون می رقصید
[ترجمه گوگل]او با استعداد باتوم بوستون رقصید

6. Her repertory was vast and to her it seemed that each song told some part of her life.
[ترجمه ترگمان]مجموعه او وسیع بود و به نظرش می رسید که هر ترانه قسمتی از زندگی او را حکایت می کند
[ترجمه گوگل]رپرتوار او گسترده بود و به نظر می رسید که هر آهنگ به بخشی از زندگی اش می گفت

7. And the Balanchine repertory was given to other companies with notable generosity.
[ترجمه ترگمان]مجموعه Balanchine نیز با سخاوت notable به سایر شرکت ها اهدا شد
[ترجمه گوگل]و Balanchine repertory به شرکت های دیگر با سخاوت قابل توجه داده شد

8. In Repertory Grid the notion of similarity and contrast, indeed the whole idea of making connections, is paramount.
[ترجمه ترگمان]در شبکه Repertory، مفهوم شباهت و کنتراست، در واقع کل ایده ایجاد ارتباط، بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]در Grid Repertory، مفهوم شباهت و کنتراست، در واقع کل ایده برقراری ارتباطات، بسیار مهم است

9. The repertory was small, consisting of any Mystery where an angel played an important part.
[ترجمه ترگمان]مجموعه مجموعه کوچک بود و از هر رازی بود که فرشته ای نقش مهمی بازی می کرد
[ترجمه گوگل]این مجموعه کوچک بود و شامل هر رمز و راز جایی بود که فرشته نقش مهمی ایفا کرد

10. Some interpretations of the plotless dances in the repertory were intriguing.
[ترجمه ترگمان]برخی از تفسیرها از رقص های plotless در مجموعه موسیقی جذاب بودند
[ترجمه گوگل]برخی از تفسیرهای رقص بی انتها در سریال جذاب بود

11. Thank you for visiting the Boston Celtics Repertory Theater.
[ترجمه ترگمان]از شما برای بازدید از تئاتر بوستون سلتیکس تشکر می کنم
[ترجمه گوگل]با تشکر از شما برای بازدید از تئاتر رولتینگ بوستون سلتیکس

12. The repertory company revived plays from 30 years ago.
[ترجمه ترگمان]مجموعه آهنگ های این شرکت از ۳۰ سال پیش آغاز شده است
[ترجمه گوگل]شرکت رپرتوار 30 سال پیش بازی کرد

13. Jane weighed down her repertory with these plays.
[ترجمه ترگمان]با این نمایش ها، جین مجموعه او را پر کرده بود
[ترجمه گوگل]جین وزن خود را با این نمایشنامه ها مقایسه کرد

14. Now Alvin set about creating in earnest his groundbreaking modern dance repertory company.
[ترجمه ترگمان]اکنون آلوین به دنبال ایجاد مجموعه رقص مدرن و پیشگامانه خود بود
[ترجمه گوگل]آلوین در حال حاضر در مورد ساختن کمپانی Repertory مدرن مدرن مدرن خود قرار دارد

15. After he died, we learned something else about him-that he had been an actor in repertory.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه مرد، چیز دیگری در مورد او یاد گرفتیم - که او یک بازیگر است
[ترجمه گوگل]پس از مرگ، ما چیز دیگری در مورد او آموختیم- که او بازیگر بازیگری بود

پیشنهاد کاربران

repertory ( موسیقی )
واژه مصوب: کارگان
تعریف: 1. مجموعۀ آثار موسیقایی مربوط به زمان یا مکانی خاص 2. مجموعۀ آثاری که یک نوازنده یا خواننده یا سازگان/ ارکستر یا رهبر سازگان در سابقۀ کاری خود دارد و به طور معمول بخشی از آن را برای اجرا انتخاب می کند|||متـ . مجموعه آثار اجرایی


کلمات دیگر: