1. to renege on the payment of a loan
در پرداخت بدهی دبه کردن
2. If you renege on the deal now, I'll fight you in the courts.
[ترجمه ترگمان]اگر تو در معامله دبه کنی، من در دادگاه با تو می جنگم
[ترجمه گوگل]اگر اکنون در معامله رفع می شود، در دادگاه با شما مبارزه می کنم
3. As a result, he wanted to renege on his binding letter of intent, which he signed.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، او می خواست در حالی که او امضا کرده بود، دبه کند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، او می خواست بر نامه ذکر نامه خود که از امضای آن امتناع می کرد، رفع شود
4. Local and national governments have been forced to renege on their own laws.
[ترجمه ترگمان]دولت های محلی و ملی مجبور به انکار قوانین خود شده اند
[ترجمه گوگل]دولت های محلی و ملی مجبور شده اند قوانین خود را رفع کنند
5. The chiefs renege on the deal and she is stabbed as she tries to entice Odoff herself.
[ترجمه ترگمان]روسا در معامله دبه کردن و وقتی سعی می کنه خودش رو گول بزنه بهش چاقو خورد
[ترجمه گوگل]رؤسای جمهور در مورد معامله رفع می شوند و زمانی که او تلاش می کند خود اووف را جلب کند، از بین می رود
6. Don't borrow more money, in other words; renege. . . walk away. . . Be of good cheer, knowing that lenders will suffer the losses they deserve.
[ترجمه ترگمان]تو به عبارت دی گه پول قرض نده، و در حالی که می دون ستی که lenders بیشتر از هر چیزی که استحقاقش رو دارن زجر می کشه
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر پول بیشتری را قرض نگیرید از بین بردن راه رفتن از تشویق خوبی برخوردار باشید، دانستن اینکه وام دهندگان از ضررهای شایسته خود رنج می برند
7. If you renege again, I am going to gut you.
[ترجمه ترگمان]اگه بازم دبه کنی، دلم برات تنگ می شه
[ترجمه گوگل]اگر مجددا بازخوانی می کنید، من قصد دارم شما را بسوزانم
8. You will almost surely have to renege on some of these promises.
[ترجمه ترگمان]مطمئنا بعضی از این وعده ها را انکار خواهید کرد
[ترجمه گوگل]تقریبا قطعا باید برخی از این وعده ها را رفع کنید
9. But most workers fear employers would renege on these obligations, and that China's shoddy regulatory system would let them get away with it.
[ترجمه ترگمان]اما اغلب کارگران از کارفرمایان می ترسند که این تعهدات را انکار کنند و سیستم تنظیمی shoddy به آن ها اجازه خروج از این تعهدات را می دهد
[ترجمه گوگل]اما اکثر کارگران از کارفرمایان می ترسند که این تعهدات را از بین ببرند و سیستم نظارتی چین به آنها اجازه دهد تا از این کار جلوگیری کنند
10. Any more colourful candidate could renege on a deal.
[ترجمه ترگمان]هر نامزد رنگی بیشتری می تواند روی یک معامله انکار کند
[ترجمه گوگل]هر کدام از رنگارنگ تر می تواند بر روی یک معامله رفع کند
11. Allowing homeowners, for instance, to renege on mortgage debts in bankruptcy would have pushed banks to modify more loans, but weakened fragile banks.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اجازه دادن به مالکان خانه برای انکار وام های رهنی در ورشکستگی بانک ها را وادار به اصلاح وام های بیشتر کرد، اما بانک های آسیب پذیر را تضعیف کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اجازه دادن به صاحب خانه ها برای از بین بردن بدهی های وام مسکن در ورشکستگی، بانک ها را تحت فشار قرار داد تا وام های بیشتری را تغییر دهند، اما باندهای شکننده را ضعیف کرد
12. In case they are tempted to renege, there will be thousands of European officials present - and, as a back-up, Nato troops - to steer them back to the path of virtue.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که آن ها وسوسه شوند که دبه کنند، هزاران نفر از مقامات اروپایی وجود خواهند داشت - و به عنوان پشتیبان نیروهای ناتو - آن ها را به مسیر فضیلت هدایت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل به رفع آنها، هزاران نفر از مقامات اروپایی حضور خواهند داشت - و به عنوان یک پشتیبان از نیروهای ناتو - برای هدایت آنها به مسیر فضیلت
13. The House of Lords ruled that the mutual insurer was wrong to renege on guarantees offered to about 90,000 pension policyholders.
[ترجمه ترگمان]مجلس اعیان حکم داد که بیمه گر متقابل در مورد ضمانت های پیشنهادی برای حدود ۹۰،۰۰۰ مورد مستمری بازنشستگی اشتباه می کند
[ترجمه گوگل]مجلس لردان تصریح کرد که بیمه متقاضی اشتباه کرده است که تضمین های ارائه شده به حدود 90،000 بیمه گذاران حقوق بازنشستگی را ارائه دهد
14. At the same time, Landau persuaded the Boss to renege on statements that he never would play arenas or stadiums.
[ترجمه ترگمان]در همان زمان، لاندو رئیس را متقاعد کرد که روی اظهارات خود انکار کند که او هرگز در استادیوم یا استادیوم بازی نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]در همان زمان، لانداو رئیس را متقاعد کرد تا از اظهارات خود مبنی بر اینکه او هرگز در عرصه ها یا استادیوم ها بازی نخواهد کرد