کلمه جو
صفحه اصلی

wittiness


معنی : ظرافت
معانی دیگر : بذله گویی، لطیفه گویی

انگلیسی به فارسی

شوخ طبعی، ظرافت


انگلیسی به انگلیسی

• cleverness, sharpness

مترادف و متضاد

ظرافت (اسم)
agility, adroitness, delicacy, elegance, grace, airiness, daintiness, concinnity, jocularity, gumption, jocosity, quick-wittedness, wittiness

جملات نمونه

1. What he said scintillated wittiness.
[ترجمه ترگمان] چیزی که اون گفت \"scintillated wittiness\" - ه
[ترجمه گوگل]چیزی که او گفت آخوند اسکینتیلیست است

2. But Coraline must depend on her wittiness, determination and courage to come back to reality and rescue her own family.
[ترجمه ترگمان]اما مسکویی باید وابسته به wittiness، عزم و شهامت خود باشد تا به واقعیت برگردد و خانواده خودش را نجات دهد
[ترجمه گوگل]اما کورالین باید به عقلانیت، عزت و شجاعت خود برای بازگشت به واقعیت و خانواده اش نجات یابد

3. That all thanks to our leaders'calmness and wittiness.
[ترجمه ترگمان]با تشکر از رهبران ما، آرامش و آرامش ما
[ترجمه گوگل]این همه به لطف قلدری و سرنوشت رهبران ما است

4. So, having the virtue of wittiness enables us to flourish in the social aspect of our lives.
[ترجمه ترگمان]بنابراین داشتن خاصیت of به ما این امکان را می دهد که در جنبه های اجتماعی زندگی خود رشد کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، داشتن فضیلت عقلانی، ما را قادر میسازد تا در جنبه اجتماعی زندگی ما شکوفا شود

5. While visiting China, many overseas friends have wittiness all we have done, and, in turn, changed the opinion of socialism.
[ترجمه ترگمان]در حالی که در حال بازدید از چین، بسیاری از دوستان خارجی این کار را انجام داده اند و به نوبه خود نظر سوسیالیسم را تغییر داده اند
[ترجمه گوگل]در حالی که از چین دیدن می کنید، بسیاری از دوستان خارج از کشور همه چیز را انجام داده اند، و به نوبه خود، نظر سوسیالیسم را تغییر داده است

6. I very admire his bravery and wittiness, he is our model.
[ترجمه ترگمان]من شجاعت و شجاعت او را تحسین می کنم، او مدل ما است
[ترجمه گوگل]من بسیار شجاع و سربلندی او را تحسین میکنم، او مدل ماست

7. Besides, his thinking and writings on humor paid attention to the aesthetic value of humor, which includes farcicality, wittiness, naughtiness, irony and laugh.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تفکر و نوشته های او به ارزش زیبایی شناسی of توجه کرد که شامل farcicality، wittiness، naughtiness، طنز و خنده می باشد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تفکر و نوشته های او در مورد طنز توجه به ارزش زیبایی شناختی طنز، که شامل فراموشی، عقلانیت، شیطانی، افسون و خنده است، مورد توجه قرار گرفت

8. Through a wise education, people can acquire various virtues such as courage, temperance, generosity, amiability, truthfulness, wittiness, friendliness, etc.
[ترجمه ترگمان]از طریق آموزش خردمندانه، مردم می توانند فضایل مختلفی مانند شجاعت، میانه روی، سخاوت، مهربانی، صداقت، صداقت، صداقت و غیره را به دست آورند
[ترجمه گوگل]از طریق آموزش عاقلانه، مردم می توانند فضایل مختلفی از قبیل شجاعت، مهربانی، سخاوت، آرامش، صداقت، اعتماد به نفس، دوستی و غیره بدست آورند

9. "When you have a combination of cultural relevance and wittiness and cultural appeal, people respond, " Kersten says of the shirts' raging success.
[ترجمه ترگمان]Kersten می گوید: \" وقتی ترکیبی از ارتباط فرهنگی و جاذبه فرهنگی و فرهنگی داشته باشید، مردم واکنش نشان می دهند \"
[ترجمه گوگل]Kersten می گوید: 'هنگامی که شما ترکیبی از ارتباط فرهنگی و جذابیت و جذاب فرهنگی دارید، مردم پاسخ می دهند'

10. Through summary analysis of the three subjects: Mathematics, Chinese and Chemistry, this paper demonstrates the profession charm of teaching wittiness.
[ترجمه ترگمان]از طریق تحلیل خلاصه سه موضوع: ریاضیات، چین و شیمی، این مقاله جذابیت حرفه ای آموزش wittiness را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل خلاصه ای از سه موضوع ریاضیات، چینی و شیمی، این مقاله نشان می دهد افسون حرفه ای آموزش عقلانیت

11. In the private compilation of the mid and late periods of Ming Dynasty, there appeared two schools of solemnness and wittiness.
[ترجمه ترگمان]در مجموعه خصوصی دوران میانی و اواخر سلسله مینگ، دو مدرسه of و wittiness وجود داشت
[ترجمه گوگل]در مجموعه خصوصی دوره های میانه و اواخر سلسله مینگ، دو مکتب جشن و سرود ظاهر شد


کلمات دیگر: