1. to construct a regular octagon
رسم کردن یک هشت ضلعی منظم
2. Charlemagne's stone throne in the Octagon at Aachen Cathedral.
[ترجمه ترگمان]تخت سنگی شارلمانی در کلیسای جامع آخن در آخن
[ترجمه گوگل]تاج سنگی شارلمانی در اکتاگون در کلیسای Aachen
3. The result should be a perfect octagon.
[ترجمه ترگمان]نتیجه باید یک هشت ضلعی عالی باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه باید یک هشت ضلعی کامل باشد
4. This main octagon is the central chamber or nave.
[ترجمه ترگمان]این هشت ضلعی اصلی اتاق مرکزی یا شبستان است
[ترجمه گوگل]این هشت ضلعی اصلی اتاق یا محفظه مرکزی است
5. An ambulatory round the central octagon joins together the four chapels of the smaller ones.
[ترجمه ترگمان]گردشی در اطراف هشت ضلعی مرکزی، چهار نمازخانه کوچک را به هم متصل می کند
[ترجمه گوگل]یک گردباد دور هشت ضلعی مرکزی، چهار کلیسای کوچکتر را می پوشاند
6. on the second floor of "The Octagon, " the centerpiece of the university's new science and engineering quad that opens later this year — will offer a stark contrast.
[ترجمه ترگمان]در طبقه دوم \"The\"، محور علم و مهندسی جدید دانشگاه که در اواخر سال جاری افتتاح می شود، کنتراست شدیدی را در بر خواهد داشت
[ترجمه گوگل]در طبقه دوم 'هشت ضلعی'، مرکز علوم جدید و مهندسی چهارگانه که در اواخر سال جاری افتتاح می شود، یک کنتراست جدی ارائه می دهد
7. He said the Octagon would soon switch to a fuel cell system for heat and electricity, partly to cut energy costs at a time of a depressed rental market.
[ترجمه ترگمان]وی گفت که Octagon به زودی به سیستم پیل سوختی برای گرمایش و برق تبدیل خواهد شد، تا حدی برای کاهش هزینه های انرژی در زمان یک بازار اجاره ای افسرده
[ترجمه گوگل]او گفت که اکتانگن به زودی به یک سیستم سلول سوختی برای گرما و برق تبدیل می شود، تا حدودی برای کاهش هزینه های انرژی در زمان بازار اجاره افسرده
8. The design of octagon vase is tall and simple; the glaze color is green and clear.
[ترجمه ترگمان]طرح گلدان هشت ضلعی صاف و ساده است؛ رنگ لعاب سبز و شفاف است
[ترجمه گوگل]طراحی گلدان هشت ضلعی بلند و ساده است؛ رنگ لعاب سبز و روشن است
9. Now, octagon is an amazing shape that has eight fantastic sides, and eight awesome angles.
[ترجمه ترگمان]حالا هشت ضلعی یک شکل شگفت انگیز است که دارای هشت ضلع فوق العاده و هشت زاویه عالی است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، هشت ضلعی شکل شگفت انگیز است که دارای هشت طرف فوق العاده و هشت زوم عالی است
10. Octagon —shapedturrets rest on the four corners of the wall.
[ترجمه ترگمان]Octagon - shapedturrets روی چهار گوشه دیوار لم می دهند
[ترجمه گوگل]Octagon-shapedturrets در چهار گوشه دیوار قرار دارد
11. Look, it is in a shape of octagon and it has eight extending eaves, with yellow glazed tiles on the roofs.
[ترجمه ترگمان]نگاه کنید، آن به شکل هشت ضلعی است و آن هشت ناودان بزرگ دارد، با کاشی های زرد براق روی سقف ها
[ترجمه گوگل]نگاه کن، آن را در شکل هشت ضلعی قرار دارد و دارای هشت کاشی است که کاشی های روی شیشه بر روی سقف قرار دارد
12. The historic MG octagon is retained, but given a striking new look that completely refreshes the brand image.
[ترجمه ترگمان]هشت ضلعی تاریخی مرحله میانی حفظ می شود، اما با توجه به ظاهر جدیدی که تصویر برند را کامل می کند
[ترجمه گوگل]هشت ضلعی تاریخی MG حفظ شده است، اما با توجه به ظاهر جدید و چشمگیر که کاملا تصویر تجارب را تجدید می کند
13. In the Octagon of Maoping in which Mao Zedong used to live we seemed to have seen the silhouette of the great man wielding his writing brush energetically.
[ترجمه ترگمان]در the of که در آن مایو تسه تونگ برای زندگی به کار می رفت، به نظر می رسید که تصویر سایه مردی بزرگ را که قلم مو را به شدت به دست گرفته است، دیده است
[ترجمه گوگل]در اکتوپانوم Maoping که در آن مائو زدونگ زندگی می کرد، به نظر می رسید که شباهت مرد عظیمی را که دارای قلم قلموی خود بود پرورش داده بود
14. Come on, let's go find an octagon.
[ترجمه ترگمان]بیا بریم یک هشت ضلعی پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]بیا برویم بیاییم هشت ضلعی پیدا کنیم
15. Here, the old central tower over the crossing was replaced by the unique octagon and lantern.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، برج قدیمی مرکزی روی پل به وسیله the و lantern جایگزین شد
[ترجمه گوگل]در اینجا، برج مرکز مرکزی بالای عبور از هشت ضلعی و فانوس منحصر به فرد جایگزین شد