لیوان، ظرف آب (شیشه ای)، جام، رجوع شود به: water clock
water glass
لیوان، ظرف آب (شیشه ای)، جام، رجوع شود به: water clock
انگلیسی به فارسی
لیوان، ظرف آب (شیشهای)، جام
رجوع شود به: water clock
(برای دیدن زیر آب) جعبه یا لولهی ته شیشهای (waterglass هم مینویسند)
لیوان آب
انگلیسی به انگلیسی
• cup used for drinking water; water meter; goggles used in the water
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a glass for drinking water; tumbler.
• (2) تعریف: a glass water gauge.
• (3) تعریف: a tube or box with a glass bottom, used for underwater observation.
• (4) تعریف: sodium or potassium silicate, usu. dissolved in water to form an adhesive, a preservative for eggs, or a protective coating.
دیکشنری تخصصی
[شیمی] شیشه مایع
[عمران و معماری] آب شیشه - شیشه محلول
[نساجی] آب شیشه - سیلیکات سدیم سختی آب
[آب و خاک] ایستگاه آب سنجی
[عمران و معماری] آب شیشه - شیشه محلول
[نساجی] آب شیشه - سیلیکات سدیم سختی آب
[آب و خاک] ایستگاه آب سنجی
جملات نمونه
1. Knife first at your right, water glass centered on its tip, one inch away.
[ترجمه ترگمان]چاقو اول در سمت راست شما قرار داشت و لیوان آب در نوک آن قرار داشت و یک اینچ آن طرف تر بود
[ترجمه گوگل]اولین چاقو در سمت راست خود، شیشه آب روی نوک آن، یک اینچ فاصله دارد
[ترجمه گوگل]اولین چاقو در سمت راست خود، شیشه آب روی نوک آن، یک اینچ فاصله دارد
2. Charpois would be brought, trays of water glasses, sometimes tea.
[ترجمه ترگمان]Charpois، سینی های آبی، بعضی وقت ها چای می آورند
[ترجمه گوگل]شارپس می شود، سینی های عینک آب، گاهی چای
[ترجمه گوگل]شارپس می شود، سینی های عینک آب، گاهی چای
3. The busboy rushes to refill my water glass after every sip.
[ترجمه ترگمان]بعد از هر جرعه، پیشخدمت با عجله لیوان آب مرا پر می کند
[ترجمه گوگل]پسربچه ای بعد از هر گزش، آب شیشه ای خود را دوباره پر می کند
[ترجمه گوگل]پسربچه ای بعد از هر گزش، آب شیشه ای خود را دوباره پر می کند
4. They drank brandy out of water glasses, made jokes about death, illness, and the sufferings of animals and humans.
[ترجمه ترگمان]آن ها برندی را از لیوان آب نوشیدند، درباره مرگ، بیماری و رنج حیوانات و انسان ها شوخی کردند
[ترجمه گوگل]آنها براندی را از عینک آب نوشیدند، جوک های مربوط به مرگ، بیماری و رنج حیوانات و انسان ها را می نوشتند
[ترجمه گوگل]آنها براندی را از عینک آب نوشیدند، جوک های مربوط به مرگ، بیماری و رنج حیوانات و انسان ها را می نوشتند
5. Three waiters descended on the table, filling water glasses, adjusting silverware and plates.
[ترجمه ترگمان]سه نفر از پیشخدمت ها روی میز پایین آمدند، لیوان های آب را پر کردند و بشقاب ها و بشقاب ها را مرتب کردند
[ترجمه گوگل]سه پیشخدمت بر روی میز می نشستند، عینک های آب را پر می کردند، وسایل نقره ای و صفحات را تنظیم می کردند
[ترجمه گوگل]سه پیشخدمت بر روی میز می نشستند، عینک های آب را پر می کردند، وسایل نقره ای و صفحات را تنظیم می کردند
6. A virtuoso could do that with water glasses!
[ترجمه ترگمان]یک نوازنده زبردست می تونه این کار و با شیشه های آب انجام بده!
[ترجمه گوگل]یک Virtuoso می تواند این کار را با عینک های آب انجام دهد!
[ترجمه گوگل]یک Virtuoso می تواند این کار را با عینک های آب انجام دهد!
7. It had not been the water glass he'd overturned during the night -- it ink bottle.
[ترجمه ترگمان]این لیوان آبی بود که در طول شب واژگون کرده بود بطری مرکب بود
[ترجمه گوگل]این شیشه آب بود که او در طول شب ناپدید شد - این بطری جوهر بود
[ترجمه گوگل]این شیشه آب بود که او در طول شب ناپدید شد - این بطری جوهر بود
8. He had a water glass full - of whiskey beside him which he kept sipping at.
[ترجمه ترگمان]لیوان آبی پر از ویسکی در کنار او داشت که به نوشیدن ادامه می داد
[ترجمه گوگل]او یک آب شیشه ای پر از ویسکی در کنار او داشت که او را در آغوش گرفت
[ترجمه گوگل]او یک آب شیشه ای پر از ویسکی در کنار او داشت که او را در آغوش گرفت
9. Potash water glass cement is made up of potash water glass, condensed aluminum phosphate as curing agent and acid-resistant fillings .
[ترجمه ترگمان]سیمان شیشه ای Potash از شیشه آب پتاس، فسفات آلومینیوم فشرده به عنوان عامل درمان و پر کردن مقاوم در برابر اسید تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]سیمان شیشه ای آب پتاسیم از شیشه آب پتاس، فسفات آلومینیوم خنثی شده به عنوان مواد خیس کننده و پرکننده های مقاوم در برابر اسید تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]سیمان شیشه ای آب پتاسیم از شیشه آب پتاس، فسفات آلومینیوم خنثی شده به عنوان مواد خیس کننده و پرکننده های مقاوم در برابر اسید تشکیل شده است
10. The strength of water glass - PVA system silica gel is better and its cost is the lowest.
[ترجمه ترگمان]قدرت ژل سیلیکا - glass - PVA بهتر است و هزینه آن پایین ترین است
[ترجمه گوگل]استحکام شیشه آب - ژل سیلیکا سیستم PVA بهتر است و هزینه آن کمترین است
[ترجمه گوگل]استحکام شیشه آب - ژل سیلیکا سیستم PVA بهتر است و هزینه آن کمترین است
11. Adopting IPN techniques to recombine PVA and water glass, shaped size of interpenetrating networks structure.
[ترجمه ترگمان]استفاده از تکنیک های IPN برای ترکیب PVA و شیشه آب، به شکل ساختار شبکه های interpenetrating
[ترجمه گوگل]اتخاذ تکنیک های IPN برای بازسازی PVA و شیشه آب، اندازه ی شکل ساختار شبکه های متقابل
[ترجمه گوگل]اتخاذ تکنیک های IPN برای بازسازی PVA و شیشه آب، اندازه ی شکل ساختار شبکه های متقابل
12. Acid-resistant glass cement is composed of water glass, curing agent and powder filler.
[ترجمه ترگمان]سیمان شیشه مقاوم در برابر اسید از شیشه آب، عامل درمان و پرکننده پودر تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]سیمان شیشه ای مقاوم در برابر اسید از شیشه آب، عامل خیساندن و پرکننده پودر تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]سیمان شیشه ای مقاوم در برابر اسید از شیشه آب، عامل خیساندن و پرکننده پودر تشکیل شده است
13. The application of advanced molding technique for water glass sand will effectively improve sand shakeout cleaning.
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش ریخته گری پیشرفته برای ماسه شیشه ای آب به طور موثر تمیز کردن شن ها را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]استفاده از تکنیک قالب ریزی پیشرفته برای شن و ماسه شیشه ای به طور مؤثری باعث بهبود شستشو شن و ماسه می شود
[ترجمه گوگل]استفاده از تکنیک قالب ریزی پیشرفته برای شن و ماسه شیشه ای به طور مؤثری باعث بهبود شستشو شن و ماسه می شود
14. In addition, Obama must hand his water glass to a secret service man for a thorough destruction after drinking water outside the White House.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اوباما باید لیوان آب خود را به یک سرویس مخفی برای نابودی کامل پس از نوشیدن آب بیرون کاخ سفید تحویل دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اوباما باید آب شیشه ای خود را به یک مرد محرمانه برای تخریب کامل پس از آب آشامیدنی در خارج از کاخ سفید بفرستد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اوباما باید آب شیشه ای خود را به یک مرد محرمانه برای تخریب کامل پس از آب آشامیدنی در خارج از کاخ سفید بفرستد
15. The preparation of acidic silicasol commerical water glass is introduced in this paper.
[ترجمه ترگمان]آماده سازی شیشه آب silicasol اسیدی در این مقاله مطرح شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله آماده سازی آب شیشه ای تجاری سیلیکاسول اسیدی است
[ترجمه گوگل]در این مقاله آماده سازی آب شیشه ای تجاری سیلیکاسول اسیدی است
کلمات دیگر: