کلمه جو
صفحه اصلی

neutralization


معنی : خنثی سازی، بیطرف کردن
معانی دیگر : خنثی سازی، بیطرف کردن

انگلیسی به فارسی

خنثی سازی، بیطرف کردن


انگلیسی به انگلیسی

• act of making neutral; process of neutralizing; making ineffective (also neutralisation)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] خنثی کردن، خنثی شدن
[برق و الکترونیک] خنثی سازی
[صنایع غذایی] خنثی سازی، بیط رف کردن
[نساجی] خنثی کردن - خنثی سازی

مترادف و متضاد

خنثی سازی (اسم)
negation, frustration, neutralization

بیطرف کردن (اسم)
neutralization

جملات نمونه

1. Another, more controversial form of treatment, is neutralization therapy.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از موارد بحث برانگیز درمان، خنثی سازی درمان است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از روش های بحث انگیز تر درمان، درمان خنثی است

2. The neutralization of acid and of caustic wastes is based upon such formation.
[ترجمه ترگمان]خنثی سازی اسید و ضایعات سمی براساس این شکل گیری است
[ترجمه گوگل]خنثی سازی اسید و مواد زائد بر اساس چنین شکل گیری است

3. The designed neutralization circuit reduces the effect of distributed capacitance and expands the application scope of the fundamental suppression circuit.
[ترجمه ترگمان]مدار خنثی سازی طراحی شده، اثر خازن توزیع شده را کاهش داده و محدوده کاربردی مدار سرکوبی بنیادین را گسترش می دهد
[ترجمه گوگل]مدار خنثی سازی طراحی شده اثر خازن توزیع شده را کاهش می دهد و محدوده کاربرد مدار مدار سرکوب را گسترش می دهد

4. Neutralization of all geopathic lines is first accomplished by discovering the lines through dowsing .
[ترجمه ترگمان]Neutralization از همه خطوط geopathic ابتدا با کشف خطوط از طریق dowsing انجام می شود
[ترجمه گوگل]نابودی تمام خطوط جغرافیایی ابتدا توسط کشف خطوط از طریق dowsing انجام می شود

5. Results show that a neutralization process of acid and alkali occurs during the penetration and combination of the tanning agent.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که یک فرآیند خنثی سازی مجدد اسید و قلیایی در طول نفوذ و ترکیب عامل tanning رخ می دهد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که فرایند خنثی سازی اسید و قلیایی در طول نفوذ و ترکیبی از عامل آفتاب سوختگی رخ می دهد

6. Virus neutralization tests are an alternative method in the world trade. Complement fixation tests are a common serum antibody diagnose and survey method. PCR can diagnose the disease quickly.
[ترجمه ترگمان]برخی از تست های خنثی کردن یک روش جایگزین در تجارت جهانی هستند آزمایش ها تثبیت Complement، یک آنتی بادی متداول در سرم، تشخیص و بررسی آنتی بادی است PCR می تواند این بیماری را به سرعت تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]آزمونهای خنثی سازی ویروس یک روش جایگزین در تجارت جهانی است تست های ثابت مکمل یک روش تشخیص و بررسی روش آنتی بادی سرم است PCR می تواند بیماری را به سرعت تشخیص دهد

7. Reaction course include alkyl reaction, sulfonic reaction and neutralization reaction.
[ترجمه ترگمان]دوره واکنش شامل واکنش آلکیل، واکنش sulfonic و واکنش خنثی سازی است
[ترجمه گوگل]دوره واکنش شامل واکنش آلکیل، واکنش سولفونی و واکنش خنثی سازی است

8. Effects of MAA/HEA ratio, neutralization degree and dosage of cosolvent on the properties of hydrosol were investigated.
[ترجمه ترگمان]نتایج نسبت of \/ hea، درجه خنثی سازی و مصرف cosolvent بر روی خواص of مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]اثرات نسبت MAA / HEA، درجه خنثی سازی و دوز Coolvent بر خواص هیدروستول مورد بررسی قرار گرفت

9. Iron oxide hydroxide prepared by low-temperature neutralization reaction in zero and low magnetic field was analyzed with XRD and SEM.
[ترجمه ترگمان]هیدروکسید آهن تهیه شده توسط XRD با دما پایین در میدان مغناطیسی صفر و پایین، با XRD و SEM آنالیز شد
[ترجمه گوگل]هیدروکسید اکسید آهن تهیه شده توسط واکنش خنثی سازی دمای پایین در میدان مغناطیسی صفر و کم با XRD و SEM مورد تحلیل قرار گرفت

10. The analysis of influencing factors on neutralization value K and its choose in STPP production are made in this article.
[ترجمه ترگمان]تحلیل عوامل موثر بر روی ارزش خنثی شدن K و انتخاب آن در تولید STPP در این مقاله ساخته شده است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر خنثی سازی K و انتخاب آن در تولید STPP در این مقاله صورت می گیرد

11. In vitro neutralizing antibodies are identified using "conventional" neutralization assay which uses phytohemagglutinin (PHA)-stimulated human PBMCs as target cells.
[ترجمه ترگمان]در آزمایشگاه خنثی کردن آنتی بادی با استفاده از سنجش معمولی خنثی شدن، که از phytohemagglutinin (PHA)استفاده می کند - PBMCs انسانی را به عنوان سلول های هدف تحریک می کند
[ترجمه گوگل]آنتی بادیهای neutralizing in vitro با استفاده از روش 'متعارف' خنثی سازی شناسایی شده اند که از PBMC انسان به عنوان سلول های هدف مورد استفاده قرار می گیرد

12. One is a bridge neutralization technique for a push-pull PA, mainly dealing with the feedback of nonlinear base-collector capacitance.
[ترجمه ترگمان]یکی از روش های پل خنثی سازی برای یک PA هل دادن به فشار است، که عمدتا با فیدبک ظرفیت جمع کننده باز غیر خطی سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]یکی از تکنیک های خنثی سازی پل برای یک پله کششی است که عمدتا با بازخورد خازنی غیرخطی پایه جمع کننده برخورد می شود

13. The behavior of tartrate ions during the neutralization - conversion process of antimony oxychloride was studied.
[ترجمه ترگمان]رفتار یون های tartrate در طول فرآیند تبدیل neutralization antimony oxychloride مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]رفتار یونهای تارتات در طی فرآیند خنثی سازی - تبدیل فرایند اکسایکلراید آنتیمو مورد بررسی قرار گرفت

14. The working principles of the neutralization corrosion inhibitor BZH - 1 and its application results were stated.
[ترجمه ترگمان]اصول کار با مهار مهار خوردگی خنثی ۱ - ۱ و نتایج کاربرد آن بیان شد
[ترجمه گوگل]اصول کار بازدارنده خوردگی خنثی سازی BZH-1 و نتایج کاربرد آن بیان شده است

پیشنهاد کاربران

خنثی سازی

neutralization ( خوردگی )
واژه مصوب: خنثایش
تعریف: فرایندی که در آن اسید با باز ترکیب می شود و نمک تولید می کند


کلمات دیگر: