1. a ray of his great intelligence
درخشش هوش زیاد او
2. a ray of hope
کوره امید
3. an alpha ray
پرتو آلفا
4. Have you heard? Sally and Ray are getting engaged .
[ترجمه ترگمان]شما هم شنیدید؟ سالی \"و\" ری \"نامزد شدن\"
[ترجمه گوگل]آیا شنیده ای؟ سالی و ری مشغول هستند
5. A ray of sunshine shone through a gap in the clouds.
[ترجمه ترگمان]شعاعی از نور خورشید در میان ابرها می درخشید
[ترجمه گوگل]یک پرتو آفتاب از طریق یک شکاف در ابرها شنیده می شود
6. A ray of sunshine, outline for you my all memory.
[ترجمه ترگمان]شعاعی از نور خورشید، تک تک خاطراتم را برای شما شرح می دهم
[ترجمه گوگل]یک پرتو آفتابی، برای همه خاطرات من را به تصویر کشیده است
7. Ray glanced at his watch and quickened his pace .
[ترجمه ترگمان]ری به ساعتش نگاهی انداخت و قدم هایش را تند کرد
[ترجمه گوگل]رئی به تماشا نگاه کرد و سرعتش را سریع کرد
8. You are the first ray of sunshine at every dawn.
[ترجمه ترگمان]تو اولین اشعه خورشید در هر صبح هستی
[ترجمه گوگل]شما اولین نور آفتابی در هر سپیده دم است
9. Ray changed his mind, claiming that he had been forced into confessing.
[ترجمه ترگمان]ری تصمیمش را عوض کرد و ادعا کرد که او را مجبور کرده است اعتراف کند
[ترجمه گوگل]ری ذهنش را عوض کرد، ادعا کرد که مجبور شد اعتراف کند
10. Ray went out, leaving the door on the latch.
[ترجمه ترگمان]ری بیرون رفت و در را روی دستگیره گذاشت
[ترجمه گوگل]ری رفت و درب را روی صندلی گذاشت
11. Her visit brought a ray of sunshine into the old man's life.
[ترجمه ترگمان]دیدار او نور خورشید را به زندگی پیرمرد کشاند
[ترجمه گوگل]دیدار او سبکی از نور آفتاب را به زندگی سالخورده تبدیل کرد
12. We love looking after our grandchild. He's a ray of sunshine!
[ترجمه ترگمان] عاشق نوه هامون هستیم او یک اشعه خورشید است!
[ترجمه گوگل]ما عاشق نوه ما هستیم او یک پرتو آفتابی است!
13. There's still a ray of hope that the missing child will be found alive.
[ترجمه ترگمان]هنوز امیدی هست که بچه گم شده را زنده پیدا کنند
[ترجمه گوگل]هنوز امیدوار است که کودک گمشده زنده بماند
14. Ray and sister Renee lived just 25 miles apart from each other.
[ترجمه ترگمان] ری \"و خواهر\" رنه \"فقط ۲۵ مایل دورتر از همدیگه زندگی میکردن\"
[ترجمه گوگل]ری و خواهر رنه زندگی می کردند فقط 25 مایل جدا از همدیگر بودند
15. He was the only ray of sunshine in her life.
[ترجمه ترگمان]تنها نور خورشید در زندگی او بود
[ترجمه گوگل]او تنها پرتو نور آفتاب در زندگی اش بود
16. Ray has enough money to indulge his taste for expensive wines.
[ترجمه ترگمان]ری به اندازه کافی پول دارد که مزه شراب گران قیمت را ارضا کند
[ترجمه گوگل]ری تا به اندازه کافی پول برای طعم طعم و مزه خود را برای شراب گران است