کلمه جو
صفحه اصلی

header


معنی : سرساز، درساز، شیرچه
معانی دیگر : (شخص یا دستگاه که میخ یا چکش و غیره را دارای سر می کند) سرگذار، سرچسبان، ماشین خوشه چین (که خوشه ی گندم و غیره را می برد و در تراکتور بار می کند)، شیرجه، افتادن از سر، (نجاری) چوب یا تیری که بین دو تیر بلند و عمود بر آنها کوبیده می شود، (بنایی) آجر یا سنگی که ته آن کمی از دیوار بیرون بزند، سرانداز، رئیس

انگلیسی به فارسی

سرساز، درساز، سرانداز، شیرچه، رئیس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or machine that puts heads on something, such as nails, rivets, and the like.

(2) تعریف: (informal) a headfirst dive or fall.

- He took a header off the roof.
[ترجمه ترگمان] اون یه نفر رو از پشت بوم برداشت
[ترجمه گوگل] او یک سقفی از سقف گرفت

(3) تعریف: a brick or stone laid across a wall so that its short end is exposed. (Cf. stretcher.)

(4) تعریف: in word processing or printing, information that is repeated at the top of a sequence of pages. (Cf. footer.)

(5) تعریف: a pipe or tube that brings together several pipes or tubes, as at an exhaust manifold.

• head-first dive; butt, ramming; top title, title which appears at the top of every page of a document (computers); text which appears at the top of a document or letter on the internet and indicates its origin and destination (computers)
a header is the act of hitting a ball with your head in football.
a header is also a jump or dive in a particular direction with your head going first.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آجر کله - مادر لوله
[کامپیوتر] سر انداز، سر آمد، سر صفحه، سر پیام .
[برق و الکترونیک] عنوان، سرآیند، سرگاه، زیر بنا - سرگاه 1. صفحه یا پایه ی شیشه ای یا فلزی که برای نصب و نگهداری اجزای عملیاتی لامپ الکترونی ( آند، کاتد، شبکه ها، یا کل مجموعه ی تفنگ الکترونی ) به کار می رود و برای این منظور پایه های اتصال با درزبندی کامل عایق از آن بیرون آمده است . بعد از جوش دادن اجزای داخلی به سرگاه، لبه های آن با محفظه ی فلزی یا شیشه ای جفت و لامپ کامل تشکیل می شود. درزبندی به کمک ماشین آلات مخصوص درزبندی شیشه یا فلز انجام می شود . در روی سرگاه تمهیداتی برای تخلیه لامپ از طریق تلمبه ی خلأ در نظر گرفته شده است. 2. آرایه ای از پایه ها که در یک قطعه ی پلاستیکی قالب ریزی شده اند و به عنوان اتصال دهنده یا رابط بین کابل تخته مدار به کار می روند.
[فوتبال] سرزن
[مهندسی گاز] لوله ایکه خوراک چندانشعاب راتامین میکند
[ریاضیات] لوله ی پخش، لوله ی رابط، لوله ی اصلی
[] رابط دُم گیلاسی
[نفت] چند راهه
[آب و خاک] سازه راس آبکنده

مترادف و متضاد

سرساز (اسم)
header

درساز (اسم)
header

شیرچه (اسم)
header

جملات نمونه

1. Patton was just off target with a header.
[ترجمه ترگمان]پتن یه هدف با سر header بود
[ترجمه گوگل]پاتون تنها با هدف با یک هدر بود

2. The header gives the page number and date of the document.
[ترجمه یوسف نادری] در سر صفحه ( هِدر ) ، شماره ی صفحه و تاریخِ سند ارائه می شوند.
[ترجمه ترگمان]عنوان شماره صفحه و تاریخ سند را می دهد
[ترجمه گوگل]هدر شماره صفحه و تاریخ سند را می دهد

3. He scored with a neat header.
[ترجمه ترگمان]او با سرآمد neat بازی را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]او با یک هدر شسته شده گل زد

4. He powered his header past the goalie.
[ترجمه ترگمان]سر header را بالا برد
[ترجمه گوگل]او هدر خود را از گلزنی گذراند

5. Kevin Wilson was given space by Clarke's precise header to beat Strakosha with a low cross shot.
[ترجمه ترگمان]کوین ویلسون برای ضربه زدن با یک شوت عرضی پایین توسط کلارک به فضا داده شد
[ترجمه گوگل]کوین ویلسون توسط هارد دقیق کلارک فضایی به ضرب گلوله Strakosha به ضرب گلوله کشته شد

6. The first, a Scott header from a Brock corner looked bad.
[ترجمه ترگمان]اولی، سر وال تر اسکات که از گوشه خیابان خم شده بود بد به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]اول، یک هلی کوپتر اسکات از یک گوشه بروک، بد بود

7. It allows a separate header text file to point to the file or files to be stored.
[ترجمه ترگمان]این به یک فایل متنی header جداگانه اجازه می دهد تا به فایل یا فایل های ذخیره شده اشاره کند
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد یک فایل متنی هدر جداگانه به فایل یا فایل های ذخیره شده اشاره داشته باشد

8. A clever low header by Shearer gave Newell his first goal after 53 minutes.
[ترجمه ترگمان]بعد از ۵۳ دقیقه، ضربه پایین زیرکی توسط شیرر اولین گل خود را به Newell رساند
[ترجمه گوگل]هارمونیک پایین هوشمندانه توسط Shearer به Newell اولین گل خود را پس از 53 دقیقه

9. Leaburn's header looked a goal, but Veysey just managed to put it on to the post.
[ترجمه ترگمان]سرآمد Leaburn یک گل به نظر رسید، اما Veysey فقط توانست آن را به پست تحویل دهد
[ترجمه گوگل]سرمربی Leaburn یک گل رو به ثمر رسوند، اما Veysey فقط به تساوی 1 به 1 رسید

10. O'Connell's header found Graham completely unmarked inside the penalty box but Goram did enough to touch the ball on to the bar.
[ترجمه ترگمان]سرآمد او، گراه ام را به طور کامل در داخل جعبه پنالتی دید، اما Goram به اندازه کافی موفق شد تا توپ را به نوار وصل کند
[ترجمه گوگل]هامر اوکانل در بر داشت گراهام به طور کامل در داخل جعبه مجازات نشانه گذاری نشده اما Goram به اندازه کافی برای لمس توپ به نوار

11. Wright conceded a corner after tipping over Johnson's header and Wark rose unmarked to head home the equaliser.
[ترجمه ترگمان](رایت)پس از اوج گرفتن سر جانسون، یک گوشه را تصدیق کرد و Wark بدون هیچ گونه نشانه ای از اینکه سر خانه را به خانه برگرداند، از جا برخاست
[ترجمه گوگل]رایت یک گوشه را پس از فرورفتن سرمربی جانسون به دست آورد و Wark بدون علامت گذاری به سمت مسابقه بازگشت

12. Waiting to pounce was Nigel Quigley with a header into the net.
[ترجمه ترگمان]Waiting Quigley با سر یک ضربه وارد تور شد
[ترجمه گوگل]نیجر کیملی با یک هدر به شبکه خیره بود

13. A savagely funny double header providing some of the answers!
[ترجمه ترگمان]یک سر دو سر سخت خنده دار که بعضی از پاسخ ها را ارائه می دهد!
[ترجمه گوگل]یک هدر دوحرفه خنده دار که برخی از پاسخ ها را ارائه می دهد!

14. Steve Walsh glanced a header across to Joachim who planted the ball past Mike Salmon with such force he stood no chance.
[ترجمه ترگمان](استیو والش)به سمت Joachim که توپ را از کنار مایک سالم رد کرده بود، نگاهی انداخت و گفت که هیچ شانسی ندارد
[ترجمه گوگل]استیو والش یک سرمربی را به سمت یوآخیم نگاه کرد که توپ را از مایک سالمون با چنین نیرویی که او هیچ شکی نداشت، کاشته بود

پیشنهاد کاربران

سربرگ

سرعنوان

سرتیتر

سرآیند

لوله اصلی

در کامپیوتر سربرگ مناسب تر است

زدن ضربه سر در فوتبال

سر صفحه ( هِدر )

سرآیندِ صفحه

در فوتبال زدن توپ با سر

header ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: سرایند
تعریف: بخشی از متن که قبل از بدنۀ اصلی پیام الکترونیکی ظاهر می شود

اینکه تو فوتبال سر زن باشه


کلمات دیگر: