1. A chemical sprout inhibitor should be used for long term storage.
[ترجمه ترگمان]یک مانع جوانه زدن شیمیایی برای نگهداری بلندمدت باید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای نگهداری طولانی مدت بایستی یک مهار کننده ی زنجیره ای شیمیایی استفاده شود
2. Indinavir, a protease inhibitor, is added for workers accidentally stuck with HIVexposed needles.
[ترجمه ترگمان]Indinavir، یک بازدارنده پروتئاز می تواند به طور تصادفی با سوزن های HIVexposed گیر کند
[ترجمه گوگل]Indinavir، یک مهار کننده پروتئاز، برای کارگران به طور تصادفی با سوزن های HIV قرار گرفت اضافه شده است
3. As indicated previously, intracellular calcium is usually an inhibitor of adenylate cyclase, but this is not invariably the case.
[ترجمه ترگمان]همانطور که قبلا اشاره شد، کلسیم درون سلولی معمولا بازدارنده of cyclase است، اما این مورد همیشه صادق نیست
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلا ذکر شد، کلسیم داخل سلولی معمولا مهار کننده آدنیلات سیکلاس است، اما این به طور پیوسته مورد نیست
4. This shows the presence of a humoral inhibitor of ileal motor activity.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که حضور بازدارنده humoral فعالیت موتور ileal را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که یک مهار کننده هومورال از فعالیت موتور حرکتی است
5. The most-used protease inhibitor, Crixivan, generated sales of $ 141 million in the most recent quarter.
[ترجمه ترگمان]Crixivan بازدارنده پروتئاز می تواند فروش ۱۴۱ میلیون دلار در سه ماهه اخیر را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]بیشترین مصرف کننده مهار کننده پروتئاز، Crixivan، در سه ماهه آخر سال، 141 میلیون دلار فروش را تولید کرد
6. Saquinavir was the first protease inhibitor to be approved, but was soon surpassed by more effective drugs in the same class.
[ترجمه ترگمان]Saquinavir اولین مهار کننده پروتئاز بود، اما به زودی از داروهای موثرتر در همان کلاس استفاده شد
[ترجمه گوگل]ساکویناویر اولین مهارکننده پروتئاز بود که مورد تأیید قرار گرفت، اما به زودی داروهای مؤثرتری در همان کلاس از بین رفت
7. Abbott labs has begun testing a protease inhibitor designed to be five times more powerful than those now available.
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه های Abbott شروع به آزمایش یک بازدارنده پروتئاز کرده است که پنج برابر قدرتمندتر از آن زمان موجود است
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه Abbott شروع به آزمایش مهارکننده پروتئاز کرده است که پنج برابر قدرتمندتر از آنچه در حال حاضر در دسترس است طراحی شده است
8. Perhaps a major inhibitor of change was the teacher action that term over the teachers' pay claim.
[ترجمه ترگمان]شاید یک بازدارنده اصلی تغییر عبارت بود از اقدام معلم در مورد حقوق معلمان
[ترجمه گوگل]شاید بازدارنده اصلی تغییر عمل معلم بود که در طول مطالعۀ پرداخت معلمان تعیین میشد
9. The effect of microemulsion, corrosion inhibitor, metal complex, dye and dilution ratio on properties of coatings was studied.
[ترجمه ترگمان]تاثیر of، مهار خوردگی، پیچیده فلز، رنگ و نسبت رقیق سازی بر خواص پوشش ها مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثر میکرومولسیون، مهارکننده خوردگی، پیچیدگی فلز، رنگ و رقت نسبت به خواص پوشش ها مورد بررسی قرار گرفت
10. The result shows the inhibitor is a super rust inhibitor for steel, copper and aluminum.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که بازدارنده یک بازدارنده زنگ آهن برای فولاد، مس و آلومینیوم است
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد مهار کننده یک مهار کننده فوق العاده زنگ برای فولاد، مس و آلومینیوم است
11. CONCLUSION(Kaempferol is a) novel potent inhibitor of protein kinase CK2 in vitro.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری (kaempferol یک بازدارنده قوی جدید از پروتیین کیناز protein در in vitro است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری (Kaempferol a) مهار کننده قوی جدید پروتئین کیناز CK2 در آزمایشگاهی است
12. Objective To study the effects of angiogenesis inhibitor SU5416on the growth and metastasis of colon cancer in vivo.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثرات بازدارنده angiogenesis رشد و تکثیر سرطان روده در in vivo
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی اثرات آنتی بیوتیک مهار کننده SU5416 در رشد و متاستاز سرطان روده بزرگ در داخل بدن
13. Sunitinb is a novel multitargeted receptor tyrosine kinase inhibitor.
[ترجمه ترگمان]Sunitinb یک بازدارنده multitargeted کیناز تیروزین کیناز پروتیینی است
[ترجمه گوگل]Sunitinb یک مهار کننده گیرنده تیروزین کیناز جدید چند منظوره است
14. Did the authors use some protease inhibitor to avoid the degradation of the protein content in the view of the increased proteolytic activity in GCF from diseased sites?
[ترجمه ترگمان]آیا نویسندگان از یک بازدارنده پروتئاز برای جلوگیری از تجزیه و تحلیل محتوای پروتیین به منظور افزایش فعالیت proteolytic در GCF از مکان های بیمار استفاده می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا نویسندگان از برخی از مهار کننده های پروتئاز برای جلوگیری از تخریب محتوای پروتئین با توجه به افزایش فعالیت پروتئولیتیک در GCF از سایت های بیمار استفاده می کنند؟