شاره ی مغناطیسی، شار برکشندی، سیل مغناطیسی
magnetic flux
شاره ی مغناطیسی، شار برکشندی، سیل مغناطیسی
انگلیسی به فارسی
جریان شار مغناطیسی، جریان مغناطیسی، سیل مغناطیسی
جریان مغناطیسی
سیل مغناطیسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the total number of lines of induction moving through a specific area in a magnetic field.
• level of magnetic energy induced vertically to the surface of an area
دیکشنری تخصصی
[شیمی] شار مغناطیسی
[برق و الکترونیک] شار مغناطیسی خطوط نیروی مغناطیسی ناشی از آهنربا . - شار مغناطیسی
[معدن] شار مغناطیسی (عمومی)
[برق و الکترونیک] شار مغناطیسی خطوط نیروی مغناطیسی ناشی از آهنربا . - شار مغناطیسی
[معدن] شار مغناطیسی (عمومی)
جملات نمونه
1. In center column of core, magnetic flux density is reduced by counteraction.
[ترجمه ترگمان]در ستون مرکزی هسته، چگالی شار مغناطیسی به میزان متقابل کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در ستون مرکزی هسته، تراکم جریان شار مغناطیسی با اثر متقابل کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در ستون مرکزی هسته، تراکم جریان شار مغناطیسی با اثر متقابل کاهش می یابد
2. In order to improve the efficiency of magnetic flux leakage(MFL) testing for tank floors, the flaw location, test data description and visualization from anomalistic signals are studied.
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود کارایی جریان نشتی شار مغناطیسی (MFL)برای کف مخزن، مکان عیب، توصیف داده آزمایشی و تجسم از سیگنال های anomalistic مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]به منظور بهبود کارایی آزمایش نشت مغناطیسی (MFL) برای طبقه های مخزن، محل نقص، توضیحات داده ها و تجسم از سیگنال های غیرمالی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]به منظور بهبود کارایی آزمایش نشت مغناطیسی (MFL) برای طبقه های مخزن، محل نقص، توضیحات داده ها و تجسم از سیگنال های غیرمالی مورد مطالعه قرار گرفته است
3. There are varying noises in output signal magnetic flux leakage ( MFL ) nondestructive testing of oil pipeline.
[ترجمه ترگمان]صداهای مختلفی در نشت شار مغناطیسی سیگنال خروجی (MFL)برای آزمایش خط لوله نفت وجود دارد
[ترجمه گوگل]در صدای خروجی سیگنال خروجی سیگنال خروجی (MFL) آزمایش غیرمخرب خط لوله نفت وجود دارد
[ترجمه گوگل]در صدای خروجی سیگنال خروجی سیگنال خروجی (MFL) آزمایش غیرمخرب خط لوله نفت وجود دارد
4. At the same gap width, the magnetic flux density increases with an increase in stirring current, but decreases with the stirring frequency increasing.
[ترجمه ترگمان]در همین فاصله، چگالی شار مغناطیسی با افزایش جریان stirring افزایش می یابد، اما با افزایش فرکانس تحریک شونده کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در همان فاصله شکاف، تراکم جریان شارژ با افزایش جریان تکان دهنده افزایش می یابد، اما با افزایش فرکانس افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]در همان فاصله شکاف، تراکم جریان شارژ با افزایش جریان تکان دهنده افزایش می یابد، اما با افزایش فرکانس افزایش می یابد
5. A series active power filter based on fundamental magnetic flux compensation has been developed and tested.
[ترجمه ترگمان]یک فیلتر قدرت فعال مجموعه ای براساس جبران شار مغناطیسی بنیادی، توسعه یافته و مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]یک سری فیلتر قدرت فعال سری بر اساس شارژ مغناطیسی پایه مغناطیسی توسعه یافته و آزمایش شده است
[ترجمه گوگل]یک سری فیلتر قدرت فعال سری بر اساس شارژ مغناطیسی پایه مغناطیسی توسعه یافته و آزمایش شده است
6. In calculating the magnetic flux density B between two blocks of parallel block capacitors, there are two common solutions, one of which is not correct.
[ترجمه ترگمان]در محاسبه چگالی شار مغناطیسی B بین دو بلوک از خازن های بلوک موازی، دو راه حل رایج وجود دارد که یکی از آن ها درست نیست
[ترجمه گوگل]در محاسبه چگالی شار مغناطیسی B بین دو بلوک خازن بلوک موازی، دو راه حل معمول وجود دارد، یکی از آنها درست نیست
[ترجمه گوگل]در محاسبه چگالی شار مغناطیسی B بین دو بلوک خازن بلوک موازی، دو راه حل معمول وجود دارد، یکی از آنها درست نیست
7. When magnetic flux leakage(MFL)means is employed in nondestructive evaluation of gun muzzle, MFL signal contains noises.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نشت شار مغناطیسی (MFL)به این معنی است که در ارزیابی غیر مخرب پوزه تفنگ به کار گرفته می شود، سیگنال MLF شامل صداها می باشد
[ترجمه گوگل]هنگامی که نشت شار مغناطیسی (MFL) بدست می آید در ارزیابی غیرمتعارف خلع سلاح استفاده می شود، سیگنال MFL حاوی صداهای است
[ترجمه گوگل]هنگامی که نشت شار مغناطیسی (MFL) بدست می آید در ارزیابی غیرمتعارف خلع سلاح استفاده می شود، سیگنال MFL حاوی صداهای است
8. The magnetic flux density is uniform near the center of coil, therefore, the meniscus level in mold should locates between the coil center and the top of mold in casting operation.
[ترجمه ترگمان]چگالی شار مغناطیسی یکنواخت در نزدیکی مرکز سیم پیچ است، بنابراین سطح meniscus در قالب باید بین مرکز سیم پیچ و بالای قالب در عملیات ریخته گری قرار گیرد
[ترجمه گوگل]چگالی شار مغناطیسی در نزدیکی مرکز کویل یکنواخت است، بنابراین سطح منیسک در قالب باید بین مرکز کویل و بالای قالب در عملیات ریخته گری قرار گیرد
[ترجمه گوگل]چگالی شار مغناطیسی در نزدیکی مرکز کویل یکنواخت است، بنابراین سطح منیسک در قالب باید بین مرکز کویل و بالای قالب در عملیات ریخته گری قرار گیرد
9. The field at these sites is particularly intense, as if the magnetic flux lines have been tied into tight bundles.
[ترجمه ترگمان]میدان در این سایت ها به طور خاص فشرده است، گویی خطوط شار مغناطیسی به دسته های محکم بسته شده اند
[ترجمه گوگل]میدان در این سایت ها بسیار شدید است، به شرطی که خطوط مغناطیسی شبیه به بسته های تنگ گره خورده باشند
[ترجمه گوگل]میدان در این سایت ها بسیار شدید است، به شرطی که خطوط مغناطیسی شبیه به بسته های تنگ گره خورده باشند
10. The left hand can also be used to demonstrate the magnetic flux surrounding a wire carrying a current.
[ترجمه ترگمان]از طرف چپ نیز می توان برای نشان دادن شار مغناطیسی حول یک سیم حامل جریان استفاده کرد
[ترجمه گوگل]دست چپ نیز می تواند برای نشان دادن شار مغناطیسی در اطراف یک سیم جریان است
[ترجمه گوگل]دست چپ نیز می تواند برای نشان دادن شار مغناطیسی در اطراف یک سیم جریان است
11. The other acts as a pickup coil producing a voltage proportional to the rate of change of magnetic flux linking it.
[ترجمه ترگمان]سایر اقدامات به عنوان یک سیم پیچ coil، ولتاژ متناسب با نرخ تغییر شار مغناطیسی را که آن را به هم پیوند می دهد، تولید می کند
[ترجمه گوگل]دیگران به عنوان یک سیم پیچ وانت تولید ولتاژ متناسب با سرعت تغییر شار مغناطیسی اتصال آن
[ترجمه گوگل]دیگران به عنوان یک سیم پیچ وانت تولید ولتاژ متناسب با سرعت تغییر شار مغناطیسی اتصال آن
12. Coiling the wire into a loop permits directional flow of the magnetic flux through the loop.
[ترجمه ترگمان]انتقال سیم به حلقه اجازه جریان مستقیم شار مغناطیسی را از طریق حلقه اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]اتصال سیم به یک حلقه اجازه جریان جریان شار مغناطیسی را از طریق حلقه می دهد
[ترجمه گوگل]اتصال سیم به یک حلقه اجازه جریان جریان شار مغناطیسی را از طریق حلقه می دهد
13. Together with differential rotation, this causes a large amount of mechanical energy and magnetic flux to pass through the surface.
[ترجمه ترگمان]این امر همراه با چرخش دیفرانسیل باعث مقدار زیادی انرژی مکانیکی و شار مغناطیسی می شود که از سطح عبور می کند
[ترجمه گوگل]با چرخش دیفرانسیل، این باعث ایجاد مقدار زیادی انرژی مکانیکی و جریان مغناطیسی می شود که از طریق سطح عبور می کند
[ترجمه گوگل]با چرخش دیفرانسیل، این باعث ایجاد مقدار زیادی انرژی مکانیکی و جریان مغناطیسی می شود که از طریق سطح عبور می کند
14. The methods of defect signal extraction in the oil pipeline magnetic flux leakage detection are introduced.
[ترجمه ترگمان]روش های استخراج سیگنال عیب در استخراج نشتی شار میدان نفتی معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]روشهای استخراج سیگنال نقص در تشخیص نشت مغناطیسی خط لوله نفت معرفی شده است
[ترجمه گوگل]روشهای استخراج سیگنال نقص در تشخیص نشت مغناطیسی خط لوله نفت معرفی شده است
کلمات دیگر: