نمودار طرح کلی
schematic diagram
نمودار طرح کلی
انگلیسی به فارسی
نمودار طرح کلی
انگلیسی به انگلیسی
• outline, chart, first draft which lacks detail
دیکشنری تخصصی
[شیمی] نمودار اجمالی، نمودار شمایی
[برق و الکترونیک] نمودار شماتیک، نمودار طرح وار
[ریاضیات] نمودار کلی
[آب و خاک] نمودار شمائی
[برق و الکترونیک] نمودار شماتیک، نمودار طرح وار
[ریاضیات] نمودار کلی
[آب و خاک] نمودار شمائی
جملات نمونه
1. This is represented in the schematic diagram below.
[ترجمه ترگمان]این در نمودار شماتیک زیر نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]این در نمودار طرح کلی زیر نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]این در نمودار طرح کلی زیر نشان داده شده است
2. It is a schematic diagram of the manufacturing process at that level of detail for a simple capacitor.
[ترجمه ترگمان]این یک نمودار شماتیک از فرآیند تولید در آن سطح از جزئیات برای یک خازن ساده است
[ترجمه گوگل]این نمودار مدارکی از فرایند تولید در آن سطح جزئیات برای یک خازن ساده است
[ترجمه گوگل]این نمودار مدارکی از فرایند تولید در آن سطح جزئیات برای یک خازن ساده است
3. Figure Schematic diagram of the gene 62 promoter region.
[ترجمه ترگمان]شکل شماتیک این ژن ها ناحیه پروموتور ۶۲
[ترجمه گوگل]شکل نمودار مختصات ژن 62 پروموتور منطقه
[ترجمه گوگل]شکل نمودار مختصات ژن 62 پروموتور منطقه
4. Schematic diagram of the gene 62 promoter region.
[ترجمه ترگمان]نمای شماتیک از ناحیه پروموتور ۶۲
[ترجمه گوگل]نمودار مختصات ژن 62 پروموتور منطقه
[ترجمه گوگل]نمودار مختصات ژن 62 پروموتور منطقه
5. A schematic diagram of the method is shown in figure
[ترجمه ترگمان]دیاگرام شماتیک این روش در شکل نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]نمودار مختصری از روش در شکل نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]نمودار مختصری از روش در شکل نشان داده شده است
6. FIG. 4 Schematic diagram of protein-DNA contacts for one half of the complex, in a similar orientation to Fig.
[ترجمه ترگمان]شکل شکل ۴: دیاگرام شماتیک برخوردهای DNA - DNA برای یک نیمه از مجموعه، در جهت گیری مشابه شکل
[ترجمه گوگل]شکل 4 نمودار مختصات مخاطبین پروتئین DNA برای یک نیمی از مجموعه، در یک جهت مشابه به شکل
[ترجمه گوگل]شکل 4 نمودار مختصات مخاطبین پروتئین DNA برای یک نیمی از مجموعه، در یک جهت مشابه به شکل
7. A schematic diagram of an optical waveguide with a surface-immobilised antibody, designed for the competitive immunoassay of an antigen.
[ترجمه ترگمان]دیاگرام شماتیک یک موجبر نوری با آنتی بادی immobilised سطح، برای immunoassay رقابتی یک آنتی ژن طراحی شده است
[ترجمه گوگل]یک نمودار مدار یک موجبر نوری با یک آنتیبادی immobilized سطح، طراحی شده برای آزمایش ایمنی رقابت آنتی ژن
[ترجمه گوگل]یک نمودار مدار یک موجبر نوری با یک آنتیبادی immobilized سطح، طراحی شده برای آزمایش ایمنی رقابت آنتی ژن
8. Electronic circuit design and schematic diagram creation.
[ترجمه ترگمان]طراحی مدار الکترونیکی و نمودار شماتیک نمودار
[ترجمه گوگل]طراحی مدار الکترونیکی و ایجاد نمودار دیجیتال
[ترجمه گوگل]طراحی مدار الکترونیکی و ایجاد نمودار دیجیتال
9. In the schematic diagram ( fig . ), gears C, E, G, and K are sliding gears.
[ترجمه ترگمان]در نمودار شماتیک (تصویر)، چرخ دنده های C، E، G، و K دنده های لغزش هستند
[ترجمه گوگل]در نمودار اساسی (شکل)، دنده های C، E، G، و K دنده های کشویی هستند
[ترجمه گوگل]در نمودار اساسی (شکل)، دنده های C، E، G، و K دنده های کشویی هستند
10. Xiaoli has no idea how to use the schematic diagram.
[ترجمه ترگمان]Xiaoli هیچ ایده ای ندارد که چگونه از دیاگرام شماتیک استفاده کند
[ترجمه گوگل]Xiaoli هیچ ایده ای به چگونگی استفاده از نمودار طرحواره ندارد
[ترجمه گوگل]Xiaoli هیچ ایده ای به چگونگی استفاده از نمودار طرحواره ندارد
11. We reproduced a same working schematic diagram.
[ترجمه ترگمان]ما یک نمودار شماتیک کار را تکرار کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک نمودار کارآیی مشابه تولید کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک نمودار کارآیی مشابه تولید کردیم
12. Provide direction to Engineer to design schematic diagram.
[ترجمه ترگمان]جهت طراحی نمودار، مسیر را برای مهندس فراهم کنید
[ترجمه گوگل]برای طراحی طرحواره ای به مهندس مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]برای طراحی طرحواره ای به مهندس مراجعه کنید
13. The circuIt'software was designed using schematic diagram and hardware description language ( VHDL ) respectively.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار circuit با استفاده از نمودار schematic و زبان توصیف سخت افزار طراحی شد
[ترجمه گوگل]نرم افزار circuIt't با استفاده از نمودار توصیفی و زبان توصیف سخت افزار (VHDL) طراحی شده است
[ترجمه گوگل]نرم افزار circuIt't با استفاده از نمودار توصیفی و زبان توصیف سخت افزار (VHDL) طراحی شده است
14. Design and development of the mechanical systems, compose schematic diagram; assembly drawing and part drawing; testing on production etc.
[ترجمه ترگمان]طراحی و توسعه سیستم های مکانیکی، دیاگرام شماتیک، طراحی مونتاژ و طراحی بخش؛ آزمایش بر روی تولید و غیره
[ترجمه گوگل]طراحی و توسعه سیستم های مکانیکی، تهیه نمودار طرح؛ نقاشی مونتاژ و نقاشی بخشی؛ تست در تولید و غیره
[ترجمه گوگل]طراحی و توسعه سیستم های مکانیکی، تهیه نمودار طرح؛ نقاشی مونتاژ و نقاشی بخشی؛ تست در تولید و غیره
15. It is only service manual, not schematic diagram.
[ترجمه ترگمان]این تنها راهنمای خدمات است، نه نمودار شماتیک
[ترجمه گوگل]این تنها دستورالعمل سرویس است، نه نمودار طرح
[ترجمه گوگل]این تنها دستورالعمل سرویس است، نه نمودار طرح
کلمات دیگر: