1. She sealed victory with a birdie at the final hole.
[ترجمه ترگمان]او پیروزی را با یک پرنده در آخرین حفره بسته کرد
[ترجمه گوگل]او پیروزی را با یک پرنده در انتهای نهایی قرارداد
2. Like Birdie Walker, I survived, but that's another story.
[ترجمه ترگمان]مثل بردی واکر، من نجات پیدا کردم، اما این یه داستان دیگه است
[ترجمه گوگل]مانند Birdie Walker، من جان سالم به در برد، اما این یکی دیگر از داستان است
3. He made his birdie and he made his cut, right on the button.
[ترجمه ترگمان]اون birdie رو درست کرده و اون رو درست روی دکمه انجام داده
[ترجمه گوگل]او پرنده ی خود را ساخت و برش را درست روی دکمه انجام داد
4. Love made the 20-foot birdie putt from the fringe.
[ترجمه ترگمان]عشق ۲۰ متری از حاشیه رو سوراخ کرد
[ترجمه گوگل]عشق باعث شده تا بطری 20 پا از حاشیه
5. It started that great birdie run by Lee.
[ترجمه ترگمان] اون پرنده بزرگ توسط \"لی\" شروع شد
[ترجمه گوگل]این پرنده بزرگ توسط لی اجرا شد
6. There, Leonard recorded a birdie and Mickelson had a 3-putt bogey.
[ترجمه ترگمان] اونجا، \"لئونارد\" یه پرنده رو ضبط کرده بود و \"mickelson\" اون شیطان رو سوراخ کرده بود
[ترجمه گوگل]در آنجا، لئونارد یک پرنده را ضبط کرد و مایکلزون یک پرچم 3 نفره داشت
7. That was his fifth successive birdie.
[ترجمه ترگمان]این پنجمین ضربه متوالی بود
[ترجمه گوگل]این پنجمین پرنده پیوسته بود
8. Do you think he smiled after the birdie?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی بعد از اون پرنده لبخند زد؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید او پس از پرنده لبخند زد؟
9. A birdie is rare indeed at Aldeburgh where there is virtually no margin for error, especially if the wind blows.
[ترجمه ترگمان]A در واقع در Aldeburgh بندرت رخ می دهد که هیچ حاشیه ای برای خطا وجود ندارد، به خصوص اگر باد می وزد
[ترجمه گوگل]یک پرنده در واقع در Aldeburgh نادر است که در آن عملا هیچ حاشیه ای برای خطا وجود دارد، به خصوص اگر باد باد می شود
10. He made a 10-foot birdie put to close to within one.
[ترجمه ترگمان] اون یه پرنده ۱۰ سانتی رو مجبور کرد که به یکی نزدیک بشه
[ترجمه گوگل]او یک پرنده 10 پا را به داخل یک قرار داد
11. Six years ago, Dexter and Birdie Yager had succeeded in their business beyond their wildest dreams.
[ترجمه ترگمان]شش سال پیش، دکستر و Birdie Yager در کسب وکار خود فراتر از wildest رویاهای خود موفق شده بودند
[ترجمه گوگل]شش سال پیش، دکستر و Birdie Yager در کسب و کار خود را فراتر از wildest رویاهای خود موفق شدند
12. He made birdie to open up a four-shot lead I looked at him and winked.
[ترجمه ترگمان]اون پرنده رو مجبور کرد که یه سرنخ ۴ نفره رو باز کنه من بهش نگاه کردم و چشمک زدم
[ترجمه گوگل]او ساخته بود پرنده برای باز کردن یک سر چهار چشمی به او نگاه کرد و چشمک زد
13. The only birdie putt he had of any distance was at No. where he holed a 15-foot shot.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که از فاصله دور ضربه می زد، در نه بود که او یک تیر ۱۵ متری را سوراخ کرده بود
[ترجمه گوگل]تنها توپ پرنده ای که او از هر نقطه ای فاصله داشت در شماره بود که در آن یک ضربه شوت 15 پا نگه داشته شد
14. I made the putt for a birdie, the longest putt I had made in two weeks of golf.
[ترجمه ترگمان]ضربه putt را برای یک ضربه درست کردم، the putt که در دو هفته گلف انجام داده بودم
[ترجمه گوگل]من توپ را برای پرنده ای ساختم، طولانی ترین بطری که من در دو هفته گلف ساخته بودم
15. I think he'd tried to make a certain birdie but he'd really come unstuck.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم او سعی کرده بود که یک پرنده خاص درست کند، اما جدا از آن بیرون امده بود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او تلاش کرده بود تا یک پرنده خاصی بسازد ولی او واقعا بی قرار بود