کلمه جو
صفحه اصلی

wireless communication

انگلیسی به انگلیسی

• using a channel that is not connected by wires, transferring knowledge by radio waves

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] ارتباطات بدون سیم - انتقال سیگنالهای الکترومغناطیسی بدون کابل از جایی به جای دیگر، که معمولاً با استفاده از نور مادون قرمز یا امواج رادیویی انجام می شود.

جملات نمونه

1. Motorola led the field in wireless communication devices.
[ترجمه ترگمان]موتورولا میدان را در دستگاه های ارتباطی بی سیم هدایت کرد
[ترجمه گوگل]موتورولا زمینه را در دستگاه های ارتباطی بی سیم هدایت می کند

2. The other partners include Qualcomm, a digital wireless communication developer, and Cartell, a Michigan-based wireless equipment manufacturer.
[ترجمه ترگمان]شرکای دیگر عبارتند از Qualcomm، یک توسعه دهنده مخابرات بی سیم، و Cartell، یک تولیدکننده تجهیزات بی سیم در میشیگان
[ترجمه گوگل]شرکای دیگر Qualcomm، یک توسعه دهنده ارتباط بی سیم دیجیتال، و Cartell، یک تولید کننده تجهیزات بی سیم در میشیگان است

3. Soon after Guglielmo Marconi discovered wireless communication, dabblers throughout the world began puttering with transmitters.
[ترجمه ترگمان]اندکی پس از آن که Guglielmo Marconi ارتباط بی سیم را کشف کرد، dabblers در سراسر جهان با فرستنده ها رقابت کرد
[ترجمه گوگل]به زودی پس از Guglielmo مارکونی ارتباطات بی سیم را کشف کرد، دبلرها در سرتاسر جهان با استفاده از فرستنده شروع به پوشیدن کردند

4. The design is very suitable for wireless communication systems which work in ISM frequency band.
[ترجمه ترگمان]طراحی بسیار مناسب برای سیستم های ارتباطی بی سیم است که در باند فرکانسی ISM کار می کنند
[ترجمه گوگل]این طراحی بسیار مناسب برای سیستم های ارتباطی بی سیم است که در باند فرکانسی ISM کار می کنند

5. Most of the wireless communication systems are required to achieve least adjacent channel emissions and high bandwidth efficiency, that is to say signals must be transmitted in a limited band.
[ترجمه ترگمان]اکثر سیستم های ارتباطی بی سیم برای رسیدن به انتشار خروجی کانال مجاور و کارایی پهنای باند بالا مورد نیاز هستند، یعنی این که سیگنال های باید در یک باند محدود منتقل شوند
[ترجمه گوگل]اکثر سیستم های ارتباطی بی سیم برای رسیدن به کمترین انتشار مجاز کانال و راندمان پهنای باند بالا، یعنی سیگنال ها باید در یک گروه محدود منتقل شوند

6. The application of MPPM(Multi-Pulse Position Modulation)in optical wireless communication was studied in this paper, and a new modulation technique described as Improved MPPM(IMPPM)was presented.
[ترجمه ترگمان]کاربرد مدولاسیون موقعیت پالس (مدولاسیون موقعیت پالس)در ارتباط بی سیم نوری در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت و تکنیک مدولاسیون جدید که به عنوان MPPM بهبود یافته (IMPPM)توضیح داده شد، ارایه شد
[ترجمه گوگل]استفاده از MPPM (مدولاسیون پست پالس چندگانه) در ارتباط بی سیم نوری در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت و یک تکنیک مدولاسیون جدید که به عنوان بهبود MPPM (IMPPM) معرفی شده بود، ارائه شد

7. In wireless communication system, there is a large frequency bias between carrier frequency and local oscillating frequency. AFC is contributed to eliminate it.
[ترجمه ترگمان]در سیستم ارتباطات بی سیم، یک بایاس فرکانس بزرگ بین فرکانس حامل و فرکانس نوسان محلی وجود دارد کنفدراسیون فوتبال آسیا در حذف آن نقش دارد
[ترجمه گوگل]در سیستم ارتباطی بی سیم، فرکانس حامل و فرکانس نوسان محلی وجود دارد AFC کمک کرده است تا آن را از بین ببرد

8. Based on the MIMO ARQ wireless communication system, to combine the transmitting antenna selection and pre-coding, according to system capacity, this paper proposed a sub-optimal algorithm.
[ترجمه ترگمان]بر مبنای سیستم مخابرات بی سیم MIMO ARQ، با توجه به ظرفیت سیستم، این مقاله یک الگوریتم بهینه را پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس سیستم ارتباطی بی سیم MIMO ARQ برای ترکیب آنتن های انتقال و پیش رمزگذاری، بر اساس ظرفیت سیستم، این مقاله الگوریتم زیر بهینه ارائه می دهد

9. The computer wireless communication interface circuit and program consisted of single chip transmitter TX6000, single chip receiver RX6000 and interface IC MAX232A are introduced in this paper.
[ترجمه ترگمان]مدار ارتباطی بی سیم کامپیوتر و برنامه متشکل از فرستنده chip single، RX۶۰۰۰ receiver single و رابط IC هایی هستند که در این مقاله معرفی شده اند
[ترجمه گوگل]مدار ارتباطی بی سیم ارتباطات کامپیوتر و برنامه شامل فرستنده تک تراشه TX6000، گیرنده تک تراشه RX6000 و رابط IC MAX232A در این مقاله معرفی شده است

10. The invention relates to the wireless communication field and discloses a channel control method of half-duplex call, a network side device, a user terminal and a system.
[ترجمه ترگمان]این اختراع به حوزه ارتباطات بی سیم مربوط می شود و یک روش کنترل کانال از فراخوانی نیم دوطرفه، یک دستگاه جانبی شبکه، یک پایانه کاربر و یک سیستم را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]اختراع مربوط به زمینه ارتباطات بی سیم است و یک روش کنترل کانال از تماس نیمه دوطرفه، یک دستگاه جانبی، یک ترمینال کاربر و یک سیستم را افشا می کند

11. This ground station has been destroyed, so wireless communication nearby has completely broken down.
[ترجمه ترگمان]این ایستگاه زمینی تخریب شده است، بنابراین ارتباط بی سیم نزدیک به طور کامل قطع شده است
[ترجمه گوگل]این ایستگاه زمینی تخریب شده است، بنابراین ارتباط بی سیم در این نزدیکی به طور کامل شکسته شده است

12. In wireless communication module, Siemens TC35 is used and the communication interface circuit is finished.
[ترجمه ترگمان]در ماژول ارتباطی بی سیم، از زیمنس TC۳۵ استفاده می شود و مدار رابط ارتباطات به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]در ماژول ارتباطی بی سیم، Siemens TC35 استفاده می شود و مدار رابط ارتباطی به پایان رسید

13. Microwave switch matrices are essential components in wireless communication systems.
[ترجمه ترگمان]ماتریس های جایگزین مایکروویو، اجزای اصلی سیستم های ارتباطی بی سیم هستند
[ترجمه گوگل]ماتریس سوئیچ مایکروویو اجزای ضروری در سیستم های ارتباطی بی سیم است

14. I think the market will be increasingly excited about wireless communication in general, which could include direct-broadcast satellite programming.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که بازار به طور فزاینده ای در مورد ارتباطات بی سیم به طور کلی تحریک خواهد شد که این می تواند شامل برنامه ریزی مستقیم ماهواره ای باشد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم بازار به طور کلی در مورد ارتباطات بی سیم به طور کلی هیجان زده خواهد شد، که می تواند شامل پخش برنامه های ماهواره ای مستقیم باشد


کلمات دیگر: