(دستگاه الکترونیکی) صداشناس
voice recognition
(دستگاه الکترونیکی) صداشناس
انگلیسی به فارسی
(دستگاه الکترونیکی) صداشناس
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an electronic system designed to recognize and respond to spoken commands.
• ability of a computer to understand human speech and to use the speech to build text or instructions
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] تشخیص صدا ؛ تشخیص صوتی ؛ بازشناسی صدا - تشخیص صدا تشخیص کلمات گفتاری توسط کامپیوتر نگاه کنیدبه natural language processing .
جملات نمونه
1. The biometric security market also includes voice recognition and hand geometry devices.
[ترجمه ترگمان]بازار امنیتی بیومتریک همچنین شامل شناسایی صدا و دستگاه های هندسه دستی است
[ترجمه گوگل]بازار امنیتی بیومتریک نیز شامل تشخیص صدا و دستگاه هندسه دست است
[ترجمه گوگل]بازار امنیتی بیومتریک نیز شامل تشخیص صدا و دستگاه هندسه دست است
2. Voice recognition system using neural network complete source code, has been tested.
[ترجمه ترگمان]سیستم بازشناسی صوت با استفاده از کد منبع کامل شبکه عصبی مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]سیستم تشخیص صدا با استفاده از کد کامل منبع شبکه عصبی، آزمایش شده است
[ترجمه گوگل]سیستم تشخیص صدا با استفاده از کد کامل منبع شبکه عصبی، آزمایش شده است
3. If you use a voice recognition program, and you experience recognition errors during smooth scrolling and transitions, you might also want to clear these check boxes.
[ترجمه ترگمان]اگر از برنامه تشخیص صدا استفاده می کنید، و خطاهای تشخیص را در حین لغزش و گذاره ای آرام تجربه می کنید، همچنین ممکن است بخواهید این جعبه های چک را تمیز کنید
[ترجمه گوگل]اگر از یک برنامه تشخیص صدا استفاده می کنید و در حین پیمایش صاف و انتقال تغییراتی ایجاد می کنید، ممکن است بخواهید این کادر ها را پاک کنید
[ترجمه گوگل]اگر از یک برنامه تشخیص صدا استفاده می کنید و در حین پیمایش صاف و انتقال تغییراتی ایجاد می کنید، ممکن است بخواهید این کادر ها را پاک کنید
4. There's no voice recognition tutorial, and the audio quality is very good.
[ترجمه ترگمان]هیچ آموزشی به رسمیت شناختن صدا وجود ندارد و کیفیت صدا بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]هیچ آموزش تشخیص صدا وجود ندارد، و کیفیت صدا بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]هیچ آموزش تشخیص صدا وجود ندارد، و کیفیت صدا بسیار خوب است
5. Voice recognition is one of most important pattern recognizing technology in recent years.
[ترجمه ترگمان]بازشناسی صوت یکی از الگوهای مهم تشخیص تکنولوژی در سال های اخیر است
[ترجمه گوگل]تشخیص صدا یکی از مهمترین تکنولوژی های شناخته شده در سال های اخیر است
[ترجمه گوگل]تشخیص صدا یکی از مهمترین تکنولوژی های شناخته شده در سال های اخیر است
6. Instead of voice recognition for words, itshould work for just one character at a time - such as alphabets, numbers, etc.
[ترجمه ترگمان]به جای به رسمیت شناختن صدا برای کلمات، itshould تنها برای یک کاراکتر در یک زمان - مانند الفبا، اعداد و غیره کار می کند
[ترجمه گوگل]به جای تشخیص صدا برای کلمات، برای یک کاراکتر فقط باید یک بار کار کند - مثل حروف، اعداد و غیره
[ترجمه گوگل]به جای تشخیص صدا برای کلمات، برای یک کاراکتر فقط باید یک بار کار کند - مثل حروف، اعداد و غیره
7. Caller Independent Voice Recognition Having a voice response unit recognize the voice of a caller without having been trained on the caller's voice.
[ترجمه ترگمان]یک تشخیص صدای مستقل با داشتن یک واحد پاسخ صدا، صدای یک تماس گیرنده را تشخیص می دهد بدون اینکه بر روی صدای caller آموزش دیده باشد
[ترجمه گوگل]تشخیص صدای مستقل تماس گیرنده داشتن یک واحد پاسخ صوتی بدون صدای تماس گیرنده صدای تماس گیرنده را تشخیص می دهد
[ترجمه گوگل]تشخیص صدای مستقل تماس گیرنده داشتن یک واحد پاسخ صوتی بدون صدای تماس گیرنده صدای تماس گیرنده را تشخیص می دهد
8. Although automatic text translators are now reasonably effective, voice recognition has proved more challenging.
[ترجمه ترگمان]اگرچه مترجمان متن خودکار در حال حاضر به طور معقول موثر هستند اما به رسمیت شناختن صدا چالش برانگیزتر شده است
[ترجمه گوگل]اگر چه مترجمان متن اتوماتیک در حال حاضر به اندازه کافی موثر هستند، تشخیص صدا به مراتب سخت تر است
[ترجمه گوگل]اگر چه مترجمان متن اتوماتیک در حال حاضر به اندازه کافی موثر هستند، تشخیص صدا به مراتب سخت تر است
9. Include: neural networks, handwriting character recognition, fingerprint recognition, voice recognition, face recognition, expert systems.
[ترجمه ترگمان]شامل: شبکه های عصبی، تشخیص شخصیت دستخط، تشخیص اثر انگشت، تشخیص صدا، تشخیص چهره، سیستم های خبره
[ترجمه گوگل]شامل شبکه های عصبی، تشخیص شخصیت دست خط، تشخیص اثر انگشت، تشخیص صدا، تشخیص چهره، سیستم های متخصص
[ترجمه گوگل]شامل شبکه های عصبی، تشخیص شخصیت دست خط، تشخیص اثر انگشت، تشخیص صدا، تشخیص چهره، سیستم های متخصص
10. It has a voice recognition system for voice dials and opening applications.
[ترجمه ترگمان]این سیستم یک سیستم تشخیص صدا برای صفحات صدا و کاربردهای باز دارد
[ترجمه گوگل]این سیستم تشخیص صدا برای شماره گیری صوتی و باز کردن برنامه ها دارد
[ترجمه گوگل]این سیستم تشخیص صدا برای شماره گیری صوتی و باز کردن برنامه ها دارد
11. Honda Satellite - Linked Navigation System ? with voice recognition with 5'customizable touch screen, digital audio card reader.
[ترجمه ترگمان]سیستم ناوبری مبتنی بر ماهواره هوندا؟ با تشخیص صدا با صفحه نمایش لمسی ۵ قابل تنظیم، خواننده کارت صدا دیجیتال
[ترجمه گوگل]هوندا ماهواره - سیستم ناوبری مرتبط با تشخیص صدا با صفحه نمایش لمسی 5'customizable، کارت خوان صوتی دیجیتال
[ترجمه گوگل]هوندا ماهواره - سیستم ناوبری مرتبط با تشخیص صدا با صفحه نمایش لمسی 5'customizable، کارت خوان صوتی دیجیتال
12. Recall that the voice recognition system must know the words (specifically the pronunciation of words) for them to be recognized or spoken.
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورید که سیستم تشخیص صدا باید کلمات (به طور خاص تلفظ کلمات)را برای آن ها بداند و یا صحبت کند
[ترجمه گوگل]به یاد بیاورید که سیستم تشخیص صدا باید کلمات (به ویژه تلفظ کلمات) را برای آنها شناخته شده یا صحبت کند
[ترجمه گوگل]به یاد بیاورید که سیستم تشخیص صدا باید کلمات (به ویژه تلفظ کلمات) را برای آنها شناخته شده یا صحبت کند
13. Development of new projects are: facial recognition systems, voice recognition systems and iris recognition systems.
[ترجمه ترگمان]توسعه پروژه های جدید عبارتند از: سیستم های بازشناسی چهره، سیستم های بازشناسی صدا و سیستم های تشخیص عنبیه
[ترجمه گوگل]توسعه پروژه های جدید شامل سیستم های تشخیص چهره، سیستم های تشخیص صدا و سیستم های تشخیص عنبیه است
[ترجمه گوگل]توسعه پروژه های جدید شامل سیستم های تشخیص چهره، سیستم های تشخیص صدا و سیستم های تشخیص عنبیه است
14. Get voice recognition software if you cannot type.
[ترجمه ترگمان]اگر نمی توانید از نرم افزار تشخیص صدا استفاده کنید
[ترجمه گوگل]اگر نمیتوانید تایپ کنید، نرم افزار تشخیص صدا دریافت کنید
[ترجمه گوگل]اگر نمیتوانید تایپ کنید، نرم افزار تشخیص صدا دریافت کنید
15. The greatest barrier to full voice operation is the difficulty of achieving voice recognition.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین مانع برای اجرای کامل صدا، دشواری رسیدن به تشخیص صدا است
[ترجمه گوگل]بزرگترین مانع برای عمل صدای کامل، مشکل برقراری ارتباط صوتی است
[ترجمه گوگل]بزرگترین مانع برای عمل صدای کامل، مشکل برقراری ارتباط صوتی است
پیشنهاد کاربران
voice recognition ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: بازشناسی صدا
تعریف: ← بازشناسی گفتار
واژه مصوب: بازشناسی صدا
تعریف: ← بازشناسی گفتار
کلمات دیگر: