1- (امریکا - سابقا) به عنوان مستحفظ دلیجان سفر کردن، تفنگدار قافله بودن 2- به عنوان گارد مخصوص خدمت کردن، (از جان رئیس جمهور و غیره) حفاظت کردن
ride shotgun
1- (امریکا - سابقا) به عنوان مستحفظ دلیجان سفر کردن، تفنگدار قافله بودن 2- به عنوان گارد مخصوص خدمت کردن، (از جان رئیس جمهور و غیره) حفاظت کردن
پیشنهاد کاربران
صندلی جلو نشستن
I ride shotgun.
صندلی جلو میشینم
I ride shotgun.
صندلی جلو میشینم
کلمات دیگر: