بوستونی
bostonian
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• resident of boston (seaport and capital city of massachusetts, usa)
of or from boston (seaport and capital city of massachusetts, usa)
of or from boston (seaport and capital city of massachusetts, usa)
جملات نمونه
1. Bostonians who had shunned Channel 7 for years are now watching in unprecedented numbers.
[ترجمه ترگمان]Bostonians که سال ها از کانال ۷ دوری کرده بودند، در حال حاضر شاهد اعداد بی سابقه هستند
[ترجمه گوگل]بوستون هایی که سالها کانال 7 را نادیده گرفته اند اکنون با تعداد بی سابقه ای تماشا می کنند
[ترجمه گوگل]بوستون هایی که سالها کانال 7 را نادیده گرفته اند اکنون با تعداد بی سابقه ای تماشا می کنند
2. The day after Mayhew preached on liberty, Bostonians did set fire to the house and destroyed it.
[ترجمه ترگمان]فردای روزی که می هیو به بهانه آزادی موعظه کرد آتش را آتش زد و آن را ویران کرد
[ترجمه گوگل]روز بعد از Mayhew بر روی آزادی بیان، بوستونیان آتش را به خانه انداخت و آن را نابود کرد
[ترجمه گوگل]روز بعد از Mayhew بر روی آزادی بیان، بوستونیان آتش را به خانه انداخت و آن را نابود کرد
3. One Bostonian donated an old car, another, free psychiatric care to help with traumas of war.
[ترجمه ترگمان]یک Bostonian یک ماشین قدیمی و یک مراقبت روانی رایگان را برای کمک به مشکلات ناشی از جنگ اهدا کرده است
[ترجمه گوگل]یکی از بوستونیان یک اتومبیل قدیمی و دیگری، مراقبت های روانپزشکی رایگان برای کمک به درگیری های جنگ اهدا کرد
[ترجمه گوگل]یکی از بوستونیان یک اتومبیل قدیمی و دیگری، مراقبت های روانپزشکی رایگان برای کمک به درگیری های جنگ اهدا کرد
4. To non - Bostonian Americans, the Brathmins have seemed both snobbish and parochial, too pleased with themselves.
[ترجمه ترگمان]برای آمریکایی های غیر Bostonian، Brathmins هم مغرور و هم محدود به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]به غیر آمریکایی های بوستونی، براتمی ها به نظر می رسید هر دو ناخودآگاه و کلیسایی، خیلی خوشحال با خود
[ترجمه گوگل]به غیر آمریکایی های بوستونی، براتمی ها به نظر می رسید هر دو ناخودآگاه و کلیسایی، خیلی خوشحال با خود
5. In Bostonian annual work, also be to live in market economy of the United States.
[ترجمه ترگمان]در کار سالانه Bostonian نیز باید در اقتصاد بازار ایالات متحده زندگی کرد
[ترجمه گوگل]در کار سالانه بوستونی نیز باید در اقتصاد بازار ایالات متحده زندگی کند
[ترجمه گوگل]در کار سالانه بوستونی نیز باید در اقتصاد بازار ایالات متحده زندگی کند
6. The main feature of Bostonian Confucianism is dialogue and that of Hawaii Confucianism is interpretation.
[ترجمه ترگمان]ویژگی اصلی of گرایی گفت و گو و تفسیر Confucianism از هاوایی تفسیر است
[ترجمه گوگل]ویژگی اصلی کنفوسیوس بوستونی، گفتگو است و گفتگو با کنفوسیوس هاوایی، تفسیر است
[ترجمه گوگل]ویژگی اصلی کنفوسیوس بوستونی، گفتگو است و گفتگو با کنفوسیوس هاوایی، تفسیر است
7. My Bostonian bug out to be one of many on the forefront of an unprecedented resurgence.
[ترجمه ترگمان]حشره Bostonian من یکی از خیلی ها است که در صف مقدم یک تجدید حیات بی سابقه قرار دارد
[ترجمه گوگل]اشکال بوستون من، یکی از مهمترین عناصر بازجویی بی سابقه است
[ترجمه گوگل]اشکال بوستون من، یکی از مهمترین عناصر بازجویی بی سابقه است
8. Certainly they were consonant with the views expressed by a great many Bostonians during the days after the State Report came out.
[ترجمه ترگمان]قطعا آن ها با دیدگاه های ارائه شده توسط بسیاری از Bostonians در طول روز بعد از اینکه گزارش دولتی منتشر شد، هماهنگ بودند
[ترجمه گوگل]مطمئنا آنها با نظراتی که بسیاری از بوستونی ها در طول روزهای پس از اعلام گزارش دولتی ابراز کرده اند، همسان بودند
[ترجمه گوگل]مطمئنا آنها با نظراتی که بسیاری از بوستونی ها در طول روزهای پس از اعلام گزارش دولتی ابراز کرده اند، همسان بودند
9. Though not wealthy, Tasha's family was well established in Bostonian society(sentence dictionary), having such acquaintances as John Singer Sargent and Mark Twain.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این خانواده ثروتمند نیستند، اما خانواده Tasha به خوبی در فرهنگ لغت (فرهنگ لغت زندان)تاسیس شده است و دارای چنین دوستانی به اسم جان سینگر و مارک تواین است
[ترجمه گوگل]اگرچه ثروتمند نبود، خانواده ی Tasha در جامعه بوستون (فرهنگ لغت جمله) به خوبی تاسیس شد، با داشتن چنین آشنایی به جان سینگر Sargent و مارک تواین
[ترجمه گوگل]اگرچه ثروتمند نبود، خانواده ی Tasha در جامعه بوستون (فرهنگ لغت جمله) به خوبی تاسیس شد، با داشتن چنین آشنایی به جان سینگر Sargent و مارک تواین
10. As usual, the chairman's cultured voice was low - key in keeping with his old - Bostonian aplomb.
[ترجمه ترگمان]طبق معمول، صدای فرهنگ با فرهنگ، کلیدی بود که بااعتماد به نفس قبلی خود را حفظ می کرد
[ترجمه گوگل]طبق معمول، صدای کلاسی رئیس کم بود - با توجه به دوران کودکی قدیمی او - بوستونی، کلید اصلی است
[ترجمه گوگل]طبق معمول، صدای کلاسی رئیس کم بود - با توجه به دوران کودکی قدیمی او - بوستونی، کلید اصلی است
11. The chairman's expression could be best described, Nim thought, as " wounded old Bostonian. "
[ترجمه ترگمان]Nim با عنوان \"Bostonian پیر زخمی\" گفت که بیان این رئیس می تواند به بهترین شکل توصیف شود
[ترجمه گوگل]بیان نایب رئیس می تواند بهترین توصیف شود، نیم فکر می کرد، به عنوان 'زادگان قدیمی بوستونی '
[ترجمه گوگل]بیان نایب رئیس می تواند بهترین توصیف شود، نیم فکر می کرد، به عنوان 'زادگان قدیمی بوستونی '
12. One day after Louis Agassiz had been in America about a year, he was approached by a rich Bostonian.
[ترجمه ترگمان]یک روز پس از آنکه لوی Agassiz در حدود یک سال در آمریکا بود، یک Bostonian ثروتمند به او نزدیک شد
[ترجمه گوگل]یک روز پس از آن که لوئیس آگاسیز در حدود یک سال در آمریکا بوده است، توسط بوستونی غنی به او نزدیک شده است
[ترجمه گوگل]یک روز پس از آن که لوئیس آگاسیز در حدود یک سال در آمریکا بوده است، توسط بوستونی غنی به او نزدیک شده است
13. A farm boy from Idaho can bring something to Harvard College that a Bostonian cannot offer.
[ترجمه ترگمان]یک پسر کشاورز اهل آیداهو می تواند چیزی به کالج هاروارد بیاورد که a نمی تواند ارائه کند
[ترجمه گوگل]یک پسر مزرعه از آیداهو می تواند چیزی را به کالج هاروارد منتقل کند که بوستونی نمی تواند آن را ارائه دهد
[ترجمه گوگل]یک پسر مزرعه از آیداهو می تواند چیزی را به کالج هاروارد منتقل کند که بوستونی نمی تواند آن را ارائه دهد
کلمات دیگر: