کلمه جو
صفحه اصلی

bouillabaisse


(خوراک پزی) سوپ بویابس (که از ماهی و جانوران صدفدار و سبزیجات درست می شود)

انگلیسی به فارسی

bouillabaisse


(آشپزی) سوپ بویابس (که از ماهی و جانوران صدف‌دار و سبزیجات درست می‌شود)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a stew containing a variety of fish and shellfish, often cooked with saffron.

• fish soup

جملات نمونه

1. We laugh as we stuff ourselves with bouillabaisse.
[ترجمه ترگمان]به محض این که با سوپ ماهی سوپ بخوریم می خندیم
[ترجمه گوگل]ما می خندیم چون ما خودمان را با بویلبایس روبرو می کنیم

2. Pity I didn't have time to make bouillabaisse.
[ترجمه ترگمان]حیف که وقت زیادی برای این کار درست کردن نداشتم
[ترجمه گوگل]بابت تاسف وقت نداشتم

3. Bouillabaisse is a famous fish and seafood soup from Marseille, France.
[ترجمه ترگمان]Bouillabaisse یک ماهی مشهور و سوپ ماهی از مارسی فرانسه است
[ترجمه گوگل]Bouillabaisse یک سوپ معروف ماهی و غذاهای دریایی از مارسی، فرانسه است

4. Yes, What is the bouillabaisse a la Marseillaise?I don't understand French cuisine.
[ترجمه ترگمان]بله، این سوپ ماهی Marseillaise چیست؟ من آشپزی فرانسوی بلد نیستم
[ترجمه گوگل]بله، بیلبلیس a la Marseillaise چیست؟ غذاهای فرانسوی را نمی فهمم

5. This main dish soup is a "poor man's bouillabaisse. "
[ترجمه ترگمان]این سوپ اصلی غذای \"مرد بیچاره\" است
[ترجمه گوگل]این سوپ اصلی غذای یک 'بولیبلای' مرد ضعیف است '

6. Justin held in abhorrence the Gnostic mixing of myths and cults to make an unpalatable bouillabaisse of religions.
[ترجمه ترگمان]ژوستن در نفرت از ترکیب Gnostic از افسانه ها و cults نفرت داشت تا an ناخوشایند ادیان را به وجود آورد
[ترجمه گوگل]جاستین در مخفی کردن عقیده مخلوط کردن اسطوره ها و فرقه ها، به ایجاد یک نزاع غیرمعمول ادیان ادامه داد

7. Yes, very delicious. Now I have known this cuisine. I'll try the bouillabaisse in France as I have a chance to be in France one of these days.
[ترجمه ترگمان]بله، بسیار خوش مزه است حالا من این غذاها را می شناسم من the را در فرانسه امتحان خواهم کرد، زیرا این فرصت را دارم که یکی از این روزها در فرانسه باشم
[ترجمه گوگل]بله بسیار خوشمزه است حالا من این غذاها را شناخته ام من فرانسه را به عنوان بویلبایس امتحان می کنم چون فرصتی برای حضور در فرانسه وجود دارد


کلمات دیگر: