کلمه جو
صفحه اصلی

metro


مخفف: metropolitan، پیشوند: اندازه، سنجی [metrology]، (معمولا با m بزرگ) مترو، راه آهن زیرزمینی، پیشوند: زهدان، رحم [metrorrhagia] (پیش از واکه: metr-)

انگلیسی به فارسی

مخفف: metropolitan


(به‌طور معمول با M بزرگ) مترو، راه آهن زیرزمینی


مترو


انگلیسی به انگلیسی

• electric underground railway
the metro is the underground railway system that operates in some cities, for example in paris.

جملات نمونه

1. The new Metro is designed to run on unleaded fuel.
[ترجمه ترگمان]مترو جدید برای شرکت در سوخت بدون سرب طراحی شده است
[ترجمه گوگل]Metro جدید طراحی شده است تا با سوخت بدون سرب کار کند

2. Let's go by Metro.
[ترجمه ترگمان]بیا با مترو بریم
[ترجمه گوگل]بیایید با مترو برویم

3. It'll be quicker to go on the metro.
[ترجمه Mohammad] سریع تر به مترو میرسیم
[ترجمه ترگمان]سریع تر از این که به پلیس بریم
[ترجمه گوگل]سریعتر به مترو میرسیم

4. The metro is insufferable in this heat.
[ترجمه ترگمان]مترو در این گرما غیرقابل تحمل است
[ترجمه گوگل]مترو در این گرما ناکارآمد است

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

6. We got lost on the Metro - it was quite an adventure.
[ترجمه ترگمان] توی مترو گم شدیم - یه ماجراجویی بود -
[ترجمه گوگل]ما در Metro گم شدیم - این کاملا ماجراجویی بود

7. I was on the metro this morning when for no apparent reason the man opposite suddenly screamed.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح در مترو بودم که بدون هیچ دلیل ظاهری آن مرد ناگهان فریاد کشید
[ترجمه گوگل]من صبح امروز در مترو بودم چون بدون هیچ دلیل آشکاری، مردی که مقابلش بود ناگهان فریاد زد

8. Can you reach the park by metro?
[ترجمه ترگمان]می تونی با مترو به پارک بیای؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به پارک با مترو دسترسی پیدا کنید؟

9. This guidebook includes a map of the Phoenix metro area.
[ترجمه ترگمان]این کتاب راهنما شامل نقشه منطقه متروی فینیکس است
[ترجمه گوگل]این کتاب راهنمای شامل یک نقشه از منطقه متروی ققنکس است

10. The metro is efficient and spotlessly clean.
[ترجمه ترگمان]مترو کارا و تمیز است
[ترجمه گوگل]مترو کارآمد و بی نظیر تمیز است

11. A nippy three-door hatchback, the Metro 1s is a car for all the family to enjoy.
[ترجمه ترگمان]یک مترو سه در hatchback، یک مترو یک ماشین برای تمام خانواده است تا از آن لذت ببرد
[ترجمه گوگل]هتاکی سهبعدی ناگهانی، Metro 1s یک ماشین برای همه خانواده است تا از آن لذت ببرید

12. The coroner Nicholas Gardner said the Metro driver's attempts to regain control of her car may have made matters worse.
[ترجمه ترگمان]کارآگاه نیکلاس گاردنر گفت که تلاش راننده مترو برای به دست آوردن کنترل خودروی او ممکن است اوضاع را بدتر کرده باشد
[ترجمه گوگل]نیکلاس گاردنر، بیمارستان، گفت که تلاش های راننده مترو برای بازگرداندن کنترل ماشین او ممکن است باعث بدتر شدن وضعیت شود

13. The London Underground is the second largest metro system in the world.
[ترجمه ترگمان]متروی لندن، دومین مترو بزرگ در جهان است
[ترجمه گوگل]Underground لندن دومین سیستم بزرگ مترو در جهان است

14. Metro Food Markets, a chain with 12 stores in the Baltimore area, plans to introduce on-line grocery shopping this fall.
[ترجمه ترگمان]بازارهای جهانی غذا، زنجیره ای با ۱۲ فروشگاه در منطقه بالتیمور، در نظر دارد خرید خواربار فروشی را در پاییز امسال آغاز کند
[ترجمه گوگل]بازار مترو غذا، یک زنجیره ای با 12 فروشگاه در منطقه بالتیمور، قصد دارد در پاییز این فروشگاه ها را معرفی کند

15. The Bloomberg New York Metro index fell 0 or 57 percent, to 12 4
[ترجمه ترگمان]شاخص مترو نیویورک به میزان ۰ تا ۵۷ درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]شاخص مترو بلومبرگ نیویورک 0 یا 57 درصد کاهش یافت، به 12 4

پیشنهاد کاربران

مترو، راه آهن

کلان، وسیع
به این جمله از فیلم Joker'2019 دقت کنید:
Renters in the metro area are certain to feel the pinch
مستأجران در کلانشهر ها در تنگنا قرار دارند.

قطار شهری
قطار درون شهری
Train مال بیرون شهری است اما metro درون شهری

قطار شهری

ممکنه به عنوان مخفف Metropolitan Police استفاده بشه. ‏


کلمات دیگر: