کلمه جو
صفحه اصلی

harvester


(شخص) خرمن بردار، درو کننده، دروگر، ماشین درووباقه بندی

انگلیسی به فارسی

دروگر،ماشین درو و باقه بندی


ماشین برداشت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who harvests.

(2) تعریف: any of various machines used to harvest crops.
مشابه: combine

• reaper, crop gatherer, one who harvests; reaping machine
a harvester is a machine which gathers crops such as wheat, corn, or vegetables.
you can refer to a person who cuts and collects the harvest as a harvester.

جملات نمونه

1. He was the man who invented the combine harvester.
[ترجمه لقمان] او مردی بود که دروگر کمباین را اختراع کرد.
[ترجمه ترگمان]او مردی بود که the را اختراع کرد
[ترجمه گوگل]او مردی بود که عصاره ترکیبی را اختراع کرد

2. She was an International Harvester Scout four-wheel drive.
[ترجمه ترگمان]او یک ماشین پلیس بین المللی بود که چهار چرخ داشت
[ترجمه گوگل]او یک هاروستر بین المللی چهار چرخ بود

3. So Harvester tried to close the mill indirectly.
[ترجمه ترگمان]بنابراین Harvester سعی کرد به طور غیر مستقیم به آسیا نزدیک شود
[ترجمه گوگل]بنابراین هاروستر سعی کرد آن را به صورت غیر مستقیم متوقف کند

4. Instead of driving a modern combine harvester, he's using a binder to cut the corn into sheaves.
[ترجمه ترگمان]او به جای رانندگی یک کمباین جدید، از یک کلاسور برای بریدن ذرت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]به جای رانندگی یک ماشین مجتمع مدرن، او با استفاده از یک اتصال دهنده برای بریدن ذرت به شیارها

5. Harvester was delighted, amazed, that the Union could be so dumb.
[ترجمه ترگمان]Harvester از این که یونیون لیگ بتواند این قدر احمق باشد، شگفت زده شد
[ترجمه گوگل]هاروستر خوشحال شد، شگفت زده شد، اتحادیه می تواند خیلی گنگ باشد

6. Having a harvester which is more gentle with the crop should reduce damage and so lessen spoilage in the clamp.
[ترجمه ترگمان]داشتن یک ماشین برداشت کننده که با کشت محصول همخوانی دارد باید خسارت را کاهش داده و فساد را در گیره کاهش دهد
[ترجمه گوگل]داشتن یک ارستر که با محصول منحصر به فرد است، باید آسیب را کاهش دهد و بنابراین خراب شدن در گیره را کاهش می دهد

7. Nor was Harvester the only steel company in the 1980s to have this problem.
[ترجمه ترگمان]تنها شرکت فولاد در دهه ۱۹۸۰ به این مساله خسارت وارد نکرد
[ترجمه گوگل]هاروستر تنها شرکت فولادی در دهه 1980 برای این مشکل نبود

8. The harvester moved round the field in a strict square, so that the standing crop grew smaller and smaller with every pass.
[ترجمه ترگمان]برداشت کننده در میدان سخت به دور زمین حرکت می کرد، به طوری که کشت دائمی با هر گذر کوچک تر و کوچک تر می شد
[ترجمه گوگل]هاروستر در مزرعه ای در یک میدان سخت حرکت کرد، به طوری که محصول پایدار با هر عبور کوچکتر و کوچکتر رشد کرد

9. We had filed suit to pass judgment on Harvester.
[ترجمه ترگمان]ما کت و شلوار پوشیده بودیم که از Harvester (Harvester)قضاوت کنیم
[ترجمه گوگل]ما کت و شلوار را برای تصویب داوری در هاروستر دادیم

10. So if he got on the stand, Harvester could not touch him.
[ترجمه ترگمان]پس اگر در جایگاه ایستاده بود، Harvester نمی توانست به او دست بزند
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر هاروستر در ایستاده ایستاد، نمی توانست او را لمس کند

11. Strip Miner I and Ice Harvester I blueprints have been seeded on the market. Large Energy Transfer II BPO material requirement includes the required Large Energy Transfer I module.
[ترجمه ترگمان]من و Ice، اولین Harvester را که در بازار کار گذاشته بودند، به کار بردم انتقال انرژی فوق العاده ۲ - الزامات مواد مورد نیاز شامل سیستم انتقال انرژی بزرگ مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]نوار منیر و یخ ساز من طرح های من در بازار کاشته شده است نیاز انرژی مواد انتقال انرژی II BPO شامل ماژول مورد نیاز انتقال انرژی بزرگ I می باشد

12. "What a marvelous carving!" the starving harvester in vest said.
[ترجمه ترگمان]\"چه کنده کاری شگفت انگیز!\" the \"که از گرسنگی رنج می برد، گفت:\" یک harvester که از گرسنگی رنج می برد، گفت \"
[ترجمه گوگل]'چه چیز فوق العاده حک کردن!' هاروستر گرسنه در جلیقه گفت

13. In 197 International Harvester, Ford, Chrysler, General Motors and Volvo applied for suspensions.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ Harvester بین المللی، فورد، کرایسلر، General Motors و ولوو برای تعلیق درخواست دادند
[ترجمه گوگل]در سال 197 بین المللی هاروستر، فورد، کرایسلر، جنرال موتورز و ولوو درخواست تعلیق نمود

14. The chief limitation of the harvester is its inability to separate seed from debris.
[ترجمه ترگمان]محدودیت اصلی برداشت کننده، ناتوانی آن در جداسازی دانه از آوار است
[ترجمه گوگل]محدودیت اصلی برداشت محصول ناتوانی در جداسازی دانه از آوار است

پیشنهاد کاربران

برداشت

ماشین درو، ماشین برداشت
فرد یا ماشینی که محصولاتی را برداشت و جمع آوری می کند.

برداشت محصول



کلمات دیگر: