کلمه جو
صفحه اصلی

conveyor belt

انگلیسی به فارسی

تسمه نقاله


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a continuous moving belt used to carry materials placed upon it.

• mechanical apparatus for carrying material or objects from place to place by means of a large moving belt (especially in a factory)
a conveyor belt or a conveyor is a continuously moving strip or a series of rollers which is used in factories for moving objects from one place to another.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تسمه تقاله - تسمه ناقل - نوار نقاله
[نساجی] نوار نقاله

جملات نمونه

1. Lift it out of the conveyor belt.
[ترجمه ترگمان] از تسمه conveyor بلندش کن
[ترجمه گوگل]آن را از نوار نقاله خارج کنید

2. We lifted our baggage from the conveyor belt.
[ترجمه AMBSHAHSMY@] ما چمدان خود را از نوار نقاله برداشتیم
[ترجمه ترگمان] ما چمدون هامون رو از تسمه انتقال برداشتیم
[ترجمه گوگل]ما چمدان خود را از نوار نقاله بلند کردیم

3. The damp bricks went along a conveyor belt into another shed to dry.
[ترجمه ترگمان]آجر خیس از تسمه conveyor به اتاق دیگر رفت تا خشک شود
[ترجمه گوگل]آجرهای مرطوب در کنار یک تسمه نقاله به خشکی رفته بودند

4. Baggage is placed on the conveyor belt to go through the X-ray machine.
[ترجمه ترگمان]چمدان بر روی نوار نقاله برای عبور از دستگاه اشعه ایکس قرار داده می شود
[ترجمه گوگل]بطری های نوار نقاله برای عبور از دستگاه اشعه ایکس قرار می گیرند

5. A conveyor belt lifts the doughnuts out of the grease for a slow ride through a white curtain of falling glaze.
[ترجمه ترگمان]یک تسمه conveyor دونات را از روی روغن به بیرون پرتاب می کند و از میان پرده سفیدی که در حال افتادن است، عبور می کند
[ترجمه گوگل]یک نوار نقاله بلند کردن دونات ها را از گریس برای سوار شدن آهسته از طریق یک پرده سفید از سقوط لعاب

6. A conveyor belt brings you the latest catch, which you then gut, clean and pack for freezing.
[ترجمه ترگمان]تسمه حامل آخرین صید شما را به ارمغان می آورد، که در آن زمان روده، تمیز و بسته برای انجماد نگه دارید
[ترجمه گوگل]یک تسمه نقاله به ارمغان می آورد آخرین تکه تکه شدن را که بعد از آن خنک می شود، تمیز و بسته به انجماد می دهد

7. Between each row of operators, a conveyor belt delivers brightly colored trays of material to each work station.
[ترجمه ترگمان]بین هر ردیف از اپراتورها، یک نوار نقاله trays رنگارنگ مواد را به هر ایستگاه کاری تحویل می دهد
[ترجمه گوگل]بین هر ردیف اپراتورها، یک نوار نقاله، سینی های رنگی رنگی را برای هر ایستگاه کاری ارائه می دهد

8. On to one conveyor belt go cans and plastic bottles.
[ترجمه ترگمان]بر روی یک نوار نقاله، قوطی های پلاستیکی و بطری های پلاستیکی
[ترجمه گوگل]به یک تسمه نقاله بروید قوطی ها و بطری های پلاستیکی

9. They then fall on to a conveyor belt which tips them into a wooden box.
[ترجمه ترگمان]سپس به نوار نقاله برخورد می کنند که آن ها را به یک جعبه چوبی راهنمایی می کند
[ترجمه گوگل]سپس آنها را به یک تسمه نقاله متصل می کنند که آنها را به یک جعبه چوبی هدایت می کند

10. When the conveyor belt stops, out come the text books.
[ترجمه ترگمان]وقتی تسمه conveyor متوقف می شود، کتاب های متن باز می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که کمربند نقاله متوقف می شود، کتاب های متنی را بیرون می آوریم

11. This paper introduces a updated flame resistant conveyor belt.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نوار نقاله resistant به روز شده را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک کمربند نقاله مقاوم در برابر شعله را معرفی می کند

12. Would you please place your bags on conveyor belt?
[ترجمه ترگمان]میشه bags رو روی تسمه انتقال جا بذاری؟
[ترجمه گوگل]لطفا کیسه های خود را در کمربند نقاله قرار دهید؟

13. The conveyor belt was divided into compartments.
[ترجمه ترگمان]نوار نقاله به compartments تقسیم شده بود
[ترجمه گوگل]تسمه نقاله به داخل محفظه ها تقسیم شد

14. Characteristics: Feeding a conveyor belt, applies to films with a material stickers.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها: تغذیه یک نوار نقاله، برای فیلم ها با برچسب مواد بکار می رود
[ترجمه گوگل]ویژگی ها تغذیه یک نوار نقاله، به فیلم هایی با برچسب های مواد اعمال می شود

پیشنهاد کاربران

تسمه ای که در فروشگاه روی آن خرید خود را میگذاریم تا صندوقدار حساب کنه

نوار نقاله فرودگاه یا فروشگاه

تسمه نقاله فرودگاه


کلمات دیگر: