1. They chip in for the petrol and food.
[ترجمه FM] آنها در بنزین و غذا باهم سهیم هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای بنزین و غذا وارد می شوند
[ترجمه گوگل]آنها برای بنزین و مواد غذایی چاق هستند
2. This mug has a chip in it.
[ترجمه مریم] این ماگ لب پر هست
[ترجمه ترگمان] این لیوان یه تراشه توش داره
[ترجمه گوگل]این لیوان یک چیپ دارد
3. His grandfather would always chip in while we were talking.
[ترجمه FM] زمانی که ما صحبت می کردیم پدربزرگش همیشه تمایل داشت که اظهار نظر کند.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگش وقتی ما داشتیم حرف می زدیم همیشه در حال صحبت کردن بود
[ترجمه گوگل]پدربزرگش همیشه در حال صحبت کردن بود
4. Missiles were used as a bargaining chip in negotiations for economic aid.
[ترجمه ترگمان]موشک ها به عنوان یک چیپ چانه در مذاکرات برای کمک اقتصادی مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]موشک ها به عنوان یک تراشه چانه زنی در مذاکرات برای کمک های اقتصادی استفاده می شود
5. The brothers chip in a certain amount of money each month to hire a home health aide.
[ترجمه ترگمان]این دو برادر هر ماه مقداری پول برای استخدام یک دستیار بهداشت خانگی در اختیار می گذارند
[ترجمه گوگل]برادران در هر ماه مبلغی معین پول می گیرند تا یک کمیته سلامت خانه را استخدام کنند
6. Feel free to chip in if I've forgotten to mention anything.
[ترجمه FM] راحت اظهار نظر کن اگر من فراموش کردم که به چیزی اشاره کنم.
[ترجمه ترگمان]اگه یادم رفته بود به چیزی اشاره کنم، منو آزاد کن
[ترجمه گوگل]اگر من فراموش کرده ام که هر چیزی را ذکر کنم، به چیپت خوش بگذرم
7. Let's all chip in five dollars.
[ترجمه FM] بیایید همه در پنج دلار سهیم شویم.
[ترجمه MR] بیایید همه نفری 5 دلار بگذاریم.
[ترجمه ترگمان]بیاین همه chip رو پنج دلار بزنیم
[ترجمه گوگل]بیایید تمام تراشه های پنج دلار
8. I'd just like to chip in, Bill, if I might.
[ترجمه ترگمان]بیل، اگر امکانش باشد، دوست دارم در را باز کنم
[ترجمه گوگل]من فقط می خواهم در بیل، اگر ممکن است، چیپ کنم
9. I could only afford to chip in a few pounds.
[ترجمه ترگمان]من فقط میتونم چند پوند وزن کم کنم
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم در چند پوند تراشه کنم
10. I'll start and you can all chip in with your comments.
[ترجمه ترگمان]من شروع می کنم و شما می توانید تمام نظرات خود را با شما در میان بگذارید
[ترجمه گوگل]من شروع می کنم و شما می توانید همه با نظر خود را تراشه کنید
11. There's a chip in this bowl.
[ترجمه ترگمان]یه تراشه تو این کاسه هست
[ترجمه گوگل]یک تراشه در این کاسه وجود دارد
12. There's a chip in this cup.
[ترجمه ترگمان]یه تراشه تو این جام هست
[ترجمه گوگل]یک تراشه در این جام وجود دارد
13. This mug's got a chip in it/out of it.
[ترجمه ترگمان]این لیوان یه تراشه توش داره
[ترجمه گوگل]این لیوان یک تراشه در آن / از آن خارج شده است
14. They should all chip in like smart businessmen and pay the fiddler.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها مثل تجار باهوش می توانند وارد شوند و the را بپردازند
[ترجمه گوگل]آنها باید همه را مانند بازرگانان هوشمند و فریادکار پرداخت کنند