Invent sth, often sth that you pretend is true
make sth up
پیشنهاد کاربران
برای کاری که انجام نداده ایم ، داستان یا توجیهی سر هم کردن
Invent a story or an explanation for sth
سرهم کردن, یک داستان الکی از خود در آوردن, عامیانه ( *ص شعر بافتن )
For example
I didn't want to see him, so I made up an excuse and left
سرهم کردن, یک داستان الکی از خود در آوردن, عامیانه ( *ص شعر بافتن )
For example
I didn't want to see him, so I made up an excuse and left
بهانه آوردن، بهانه تراشیدن
با بهانه های دروغین از زیر کار در رفتن
برای توجیه انجام ندادن کاری قصه بافی کردن
برای توجیه انجام ندادن کاری قصه بافی کردن
کلمات دیگر: