(عامیانه) اشتباه چاپی یا ماشینی، پیشوند:، حرف چاپی، وات -
typo
(عامیانه) اشتباه چاپی یا ماشینی، پیشوند:، حرف چاپی، وات -
انگلیسی به فارسی
(عامیانه) اشتباه چاپی یا ماشینی
اشتباه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: typos
حالات: typos
• : تعریف: (informal) an error in typing or printing; typographical error.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: type.
- typology
[ترجمه ترگمان] گونه شناسی
[ترجمه گوگل] نوع شناسی
[ترجمه گوگل] نوع شناسی
- typographical
[ترجمه ترگمان] چاپ
[ترجمه گوگل] تایپوگرافی
[ترجمه گوگل] تایپوگرافی
• printing error, typing error
جملات نمونه
1. No, it's not a typo, but a broccoli and asparagus hybrid.
[ترجمه ترگمان]نه، این یه اشتباه تایپی نیست ولی بروکلی و مارچوبه
[ترجمه گوگل]نه، این یک تصادف نیست، بلکه یک بربرکل و هیبرید مارچوبه است
[ترجمه گوگل]نه، این یک تصادف نیست، بلکه یک بربرکل و هیبرید مارچوبه است
2. The article was badly written and full of typos.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به شدت نوشته شده و اشتباه ات تایپی زیادی دارد
[ترجمه گوگل]مقاله به شدت نوشته شده و پر از اشتباه است
[ترجمه گوگل]مقاله به شدت نوشته شده و پر از اشتباه است
3. Do not worry about typos or spelling.
[ترجمه ترگمان]درباره اشتباه ات تایپی یا هجی کردن نگران نباشید
[ترجمه گوگل]نگران نباشید در مورد اشتباهات و املایی
[ترجمه گوگل]نگران نباشید در مورد اشتباهات و املایی
4. I see a couple of typos.
[ترجمه ترگمان] من یه زوج \"typos\" رو می بینم
[ترجمه گوگل]من یک زن و شوهر از تایپ را می بینم
[ترجمه گوگل]من یک زن و شوهر از تایپ را می بینم
5. This report is full of typos.
[ترجمه ترگمان]این گزارش پر از اشتباه ات تایپی است
[ترجمه گوگل]این گزارش پر از اشتباه است
[ترجمه گوگل]این گزارش پر از اشتباه است
6. Fixed a typo on the Masteries page in the Summoner Profile.
[ترجمه ترگمان]یک typo را روی صفحه Masteries در مجموعه تنظیمات summoner ثابت کنید
[ترجمه گوگل]یک تایپ اشتباهی بر روی صفحه Masteries در پروفایل Summoner ثابت شده است
[ترجمه گوگل]یک تایپ اشتباهی بر روی صفحه Masteries در پروفایل Summoner ثابت شده است
7. Mack: Actually, thats a typo . I drew over in Desert Storm.
[ترجمه ترگمان]در واقع، این یه اشتباه تایپی است من با طوفان صحرا کنار اومدم
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این یک اشتباه است من در طوفان صحرا به سر می بردم
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این یک اشتباه است من در طوفان صحرا به سر می بردم
8. No that is not a typo or a misspelling.
[ترجمه ترگمان]نه این یه اشتباه typo یا غلط نبوده
[ترجمه گوگل]نه این یک اشتباه یا یک اشتباه نیست
[ترجمه گوگل]نه این یک اشتباه یا یک اشتباه نیست
9. How could I miss that typo?
[ترجمه ترگمان]چطور دلم براش تنگ شده بود؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم از این تایپ دست برد؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم از این تایپ دست برد؟
10. Fixed a typo in the net register email screen.
[ترجمه ترگمان]ثابت کردن یک typo در صفحه ثبت نام خالص پست الکترونیکی
[ترجمه گوگل]یک تایپ در صفحه ی ثبت نام ایمیل خالی ثابت شد
[ترجمه گوگل]یک تایپ در صفحه ی ثبت نام ایمیل خالی ثابت شد
11. Fixed typo in Hannibal civilopedia entry.
[ترجمه ترگمان]typo ثابت در ورود آنی بال
[ترجمه گوگل]خطای ثابت در ورودی مدنی هانیبال
[ترجمه گوگل]خطای ثابت در ورودی مدنی هانیبال
12. Addresses items on the Issue Log and Typo Lists.
[ترجمه ترگمان]پرداختن به موارد ثبت مساله و فهرست های typo
[ترجمه گوگل]مواردی را در لیست شماره ها و لیست تایپ ها قرار می دهد
[ترجمه گوگل]مواردی را در لیست شماره ها و لیست تایپ ها قرار می دهد
13. The boss reminds me not to make any typo.
[ترجمه ترگمان]رئیس به من یادآوری می کنه که هیچ اشتباهی نکنم
[ترجمه گوگل]رئیس به من یادآوری نمیکند که هرگونه اشتباه را انجام دهد
[ترجمه گوگل]رئیس به من یادآوری نمیکند که هرگونه اشتباه را انجام دهد
14. Fixed a typo in the Battle . net register email screen.
[ترجمه ترگمان]Fixed در جنگ صفحه email ثبت نام خالص
[ترجمه گوگل]اشتباه در نبرد ثابت شده است خالص صفحه نمایش ایمیل ثبت نام کنید
[ترجمه گوگل]اشتباه در نبرد ثابت شده است خالص صفحه نمایش ایمیل ثبت نام کنید
پیشنهاد کاربران
خلاصده شده typography
اشتباه نوشتاری، اشتباه چاپی
کلمات دیگر: