غوطه خوری، خم کردن سرماننداردک، شکاراردک وحشی
ducking
غوطه خوری، خم کردن سرماننداردک، شکاراردک وحشی
انگلیسی به فارسی
غوطه (خوری)،خم کردن سر مانند اردک ،شکار اردک وحشی
ducking، غوص کردن، غوطه ور ساختن، زیر اب رفتن، غوطه زدن، غوطهور شدن
انگلیسی به انگلیسی
• submersion, immersion, act of wetting something by submerging it
if you give someone a ducking, you push them under water.
if you give someone a ducking, you push them under water.
جملات نمونه
1. You have to go, so don't try ducking out.
[ترجمه ترگمان]تو باید بری، پس سعی نکن فرار کنی
[ترجمه گوگل]شما باید بروید، بنابراین سعی نکنید خارج شوید
[ترجمه گوگل]شما باید بروید، بنابراین سعی نکنید خارج شوید
2. The boys were splashing about and ducking each other in the pool.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در استخر شنا می کردند و یکدیگر را خم می کردند
[ترجمه گوگل]پسران درهم ریختن و درون استخر یکدیگر را می لرزاندند
[ترجمه گوگل]پسران درهم ریختن و درون استخر یکدیگر را می لرزاندند
3. They'd been ducking him in the water. Poor fellow, he cut a sorry figure.
[ترجمه ترگمان]او را در آب خم کرده بودند مرد بیچاره، اون یه هیکل گنده رو تیکه تیکه کرد
[ترجمه گوگل]آنها او را در آب انداختند مرد ضعیف، او یک شکل متواضع را بریده است
[ترجمه گوگل]آنها او را در آب انداختند مرد ضعیف، او یک شکل متواضع را بریده است
4. The government is ducking the issue.
[ترجمه ترگمان]دولت در حال خاتمه دادن به این مساله است
[ترجمه گوگل]دولت این مسئله را درک می کند
[ترجمه گوگل]دولت این مسئله را درک می کند
5. Ducking responsibility is fatal in a democracy.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت Ducking در یک دموکراسی مهلک و مهلک است
[ترجمه گوگل]مسئولیت کشیدن در یک دموکراسی کشنده است
[ترجمه گوگل]مسئولیت کشیدن در یک دموکراسی کشنده است
6. 'Wait a minute', he called, ducking back inside.
[ترجمه ترگمان]او فریاد زد: یک دقیقه صبر کن
[ترجمه گوگل]یک لحظه صبر کنید، او به نام، عقب رفتن در داخل
[ترجمه گوگل]یک لحظه صبر کنید، او به نام، عقب رفتن در داخل
7. The kids were ducking each other in the pool.
[ترجمه ترگمان]بچه ها همدیگه رو توی استخر انداخته بودن
[ترجمه گوگل]بچه ها در استخر یکدیگر را می خوردند
[ترجمه گوگل]بچه ها در استخر یکدیگر را می خوردند
8. These were the days of ducking and cowering under our desks to survive a direct hit from an atomic bomb.
[ترجمه ترگمان]اینها روزهایی بود که خم می شدند و زیر میز ما جمع می شدند تا از اصابت مستقیم بمب اتمی جان سالم به در ببرند
[ترجمه گوگل]این روزها در حال رانندگی و سقوط در ایستگاه های ما بود تا زنده ماندن مستقیم از یک بمب اتمی
[ترجمه گوگل]این روزها در حال رانندگی و سقوط در ایستگاه های ما بود تا زنده ماندن مستقیم از یک بمب اتمی
9. Although Dole was ducking out, the debate will go on as scheduled.
[ترجمه ترگمان]اگرچه دول به پایان می رسد، بحث همچنان ادامه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]اگرچه دول از بین رفته بود، بحث به صورت برنامه ریزی شده ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]اگرچه دول از بین رفته بود، بحث به صورت برنامه ریزی شده ادامه خواهد یافت
10. He came below, ducking his head as he entered the cabin.
[ترجمه ترگمان]او پایین آمد و سرش را خم کرد و وارد کلبه شد
[ترجمه گوگل]او به پایین آمد، وقتی که وارد کابین شد، سرش را تکان داد
[ترجمه گوگل]او به پایین آمد، وقتی که وارد کابین شد، سرش را تکان داد
11. Four others survived by hiding behind a cupboard, ducking under a bed and dangling out a window.
[ترجمه ترگمان]چهار تای دیگر با قایم شدن پشت یک قفسه، از زیر تخت خم شدند و از پنجره آویزان شدند
[ترجمه گوگل]چهار نفر دیگر با مخفی کردن پشت کابین جان خود را از دست دادند، زیر یک تخت خواباندند و پنجره را آویزان کردند
[ترجمه گوگل]چهار نفر دیگر با مخفی کردن پشت کابین جان خود را از دست دادند، زیر یک تخت خواباندند و پنجره را آویزان کردند
12. Pros: Ducking in and out of ice caves adds a nice touch to what could have been a typical roller coaster.
[ترجمه ترگمان]مزایا: Ducking داخل و خارج از غارهای یخی، تماس خوبی با چیزی که ممکن است یک ترن هوایی معمولی باشد، اضافه می کند
[ترجمه گوگل]مزایا: غرق شدن در داخل و خارج از غارهای یخی یک لمس خوب را در مورد چیزی که می تواند یک غواص معمولی باشد
[ترجمه گوگل]مزایا: غرق شدن در داخل و خارج از غارهای یخی یک لمس خوب را در مورد چیزی که می تواند یک غواص معمولی باشد
13. Perhaps ducking behind to avoid the hail of bullets from the five guys who arrived in the TransAm.
[ترجمه ترگمان]شاید برای جلوگیری از برخورد گلوله ها از پنج نفر که به the رسیدند، فرار کنند
[ترجمه گوگل]شاید از پشت پنج تا بچه که در TransAm وارد شدند، از گلوله گلوله جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]شاید از پشت پنج تا بچه که در TransAm وارد شدند، از گلوله گلوله جلوگیری کنند
پیشنهاد کاربران
جاخالی دادن
کلمات دیگر: