1. brighten up
1- رنگین تر و جذاب تر کردن
2. these flowers will brighten up the garden
این گل ها جلوه ی تازه ای به باغچه خواهند داد.
3. Seeing him, she seemed to brighten a little.
[ترجمه ترگمان]با دیدن او به نظر می رسید که کمی brighten
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسید که کمی خیره شده بود
4. The new wall paper will brighten up the room .
[ترجمه ترگمان]کاغذ دیوار جدید، اتاق را روشن خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری جدید اتاق را روشن می کند
5. After a dull start, it should brighten up later.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک شروع کسل کننده، بعدا باید روشن شود
[ترجمه گوگل]بعد از شروع خسته کننده، بعدا باید روشن شود
6. Use blonde highlights to brighten your hair.
[ترجمه ترگمان]از هایلایت های بلوند برای روشن کردن موی خود استفاده کنید
[ترجمه گوگل]از موهای بلوند استفاده کنید تا موهایتان را روشن کنید
7. In the distance, the sky was beginning to brighten.
[ترجمه ترگمان]از دور، آسمان کم کم روشن می شد
[ترجمه گوگل]در این فاصله آسمان شروع به روشن شدن کرد
8. Some fresh paint will brighten this place up.
[ترجمه ترگمان]یک رنگ تازه، این مکان را روشن خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بعضی از رنگ های تازه این محل را روشن می کند
9. White paint will brighten the room.
[ترجمه ترگمان]رنگ سفید اتاق را روشن خواهد کرد
[ترجمه گوگل]رنگ سفید اتاق را روشن می کند
10. Brighten the kitchen by painting it yellow.
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه را با نقاشی کردن آن زرد روشن کنید
[ترجمه گوگل]رنگ آمیزی آشپزخانه را زرد رنگ کنید
11. A few scatter cushions would help to brighten up that old sofa.
[ترجمه ترگمان]چند بالش پراکنده کمک می کردند تا آن کاناپه قدیمی را روشن کند
[ترجمه گوگل]چند اسپیکر پراکنده کمک خواهد کرد تا این مبل قدیمی را روشن کند
12. If you're handy with a needle you could brighten up your sweater with giant daisies.
[ترجمه ترگمان]اگر با یک سوزن مفید باشی، می توانی sweater را با گل های داودی بسازی
[ترجمه گوگل]اگر با یک سوزن دستی باشید می توانید ژاکت خود را با عینک های عظیم روشن کنید
13. Brighten up your bedroom with a few posters.
[ترجمه ترگمان]اتاق خواب شما را با چند تا پوستر پر کرده بود
[ترجمه گوگل]اتاق خواب خود را با چند پوستر روشن کنید
14. According to the forecast, it should brighten up later.
[ترجمه ترگمان]براساس این پیش بینی، بعدا باید روشن شود
[ترجمه گوگل]با توجه به پیش بینی ها، بعدا باید روشن شود
15. She bought some flowers to brighten the room.
[ترجمه ترگمان]او برای روشن کردن اتاق مقداری گل خرید
[ترجمه گوگل]او گلهایی برای روشن کردن اتاق خریداری کرد