کلمه جو
صفحه اصلی

unruliness

انگلیسی به فارسی

بی اعتنایی


انگلیسی به انگلیسی

• disobedience, state of being unruly, lawlessness, rowdiness

جملات نمونه

1. It's the sense of unruliness and, strangely in a communist state, the sense of freedom.
[ترجمه ترگمان]این حس of و به طرز عجیبی در یک دولت کمونیستی، حس آزادی است
[ترجمه گوگل]این حس بی رحمانه و عجیب و غریب در یک دولت کمونیستی، حس آزادی است

2. Without the noise and unruliness of political activism getting in the way, we get our job done quickly, smoothly, effectively. Look at the mayhem it's creating elsewhere.
[ترجمه ترگمان]بدون سر و صدای فعالیت سیاسی، ما به سرعت و به طور موثر کار خود را انجام می دهیم به هرج و مرجی که در جاه ای دیگر ایجاد می کند نگاه کنید
[ترجمه گوگل]بدون سر و صدا و بی اعتنایی فعالیت های سیاسی به راه، ما کارمان را به سرعت، به طور صاف و موثر انجام می دهیم نگاهی به ضرب وشتم که در جایی دیگر ایجاد می کند

3. So government can be such unruliness?
[ترجمه ترگمان]پس دولت می تواند چنین unruliness باشد؟
[ترجمه گوگل]بنابراین دولت می تواند چنین بی اعتنایی باشد؟

4. I continue to address unruliness in class, talking in class, visiting other students during class time etc.
[ترجمه ترگمان]من به سخنرانی در کلاس، صحبت در کلاس، بازدید از دانش آموزان دیگر در طول کلاس و غیره ادامه می دهم
[ترجمه گوگل]من همچنان در مورد عدم اعتقاد به کلاس، صحبت در کلاس، دیدن دانش آموزان دیگر در طول زمان کلاس و غیره ادامه می دهم

5. I continue address unruliness in class, talking in class, visiting other students during class time etc.
[ترجمه ترگمان]من به آدرس unruliness در کلاس ادامه می دهم، در کلاس صحبت می کنم، و دانشجویان دیگر را در طول کلاس درس ملاقات می کنم
[ترجمه گوگل]من همچنان در کلاس درس بی ادبانه صحبت می کنم، در کلاس درس صحبت می کنم، در کلاس های دیگر به دانشجویان دیگر می آمدم و غیره

6. Moreever, it is urgently needed at present because of the phenomena of serious moral weakness, unruliness and nihilism existing in the professional activity of Chinese officials.
[ترجمه ترگمان]Moreever، در حال حاضر به دلیل پدیده های ضعف اخلاقی جدی، unruliness و نیهیلیسم که در فعالیت حرفه ای مقامات چینی وجود دارد، ضروری است
[ترجمه گوگل]به هر حال، امروزه به دلیل پدیده های ضعف جدی اخلاقی، بی اعتمادی و نیهیلیسم موجود در فعالیت های حرفه ای مقامات چینی، ضروری است

7. If art"s works have two conditions, it is really art"s works of the frankness and the unruliness, they would great, affirm and praise.
[ترجمه ترگمان]اگر آثار هنری دو شرط داشته باشند، این کار واقعا کاره ای هنری و the است، آن ها عالی خواهند بود، تایید می کنند و ستایش می کنند
[ترجمه گوگل]اگر آثار هنری دو شرایط داشته باشند، اینها آثار هنری رکیک و بی حرمتی است، آنها عالی، تأیید و ستایش می کنند

8. Often accused of being anarchists, they take a certain pride in their unruliness.
[ترجمه ترگمان]اغلب متهم به آشوب طلبان بودن، غرور خاصی را در unruliness خود به دست می آورند
[ترجمه گوگل]اغلب متهم به آنارشیست بودن هستند، آنها به افتخار خود غرور دارند

پیشنهاد کاربران

سرکشی و تمرد


کلمات دیگر: