گوشت کردن
flesh out
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• make fat, make fuller, fatten; become shapely; become plump, become fat; elaborate, provide additional details; expound; expatiate, go into great detail
جملات نمونه
1. You need to flesh out the bones of your idea a bit more.
[ترجمه Anahita] تو باید استخوان بندی ایده ات را کمی بیشتر ارتقا بدی
[ترجمه ترگمان]تو باید استخوان ها رو کمی بیشتر از هم جدا کنی[ترجمه گوگل]شما نیاز به کمی بیشتر از استخوان های ایده خود دارید
2. Examples were used to flesh out the skeleton of the argument.
[ترجمه ترگمان]از نمونه ها برای تهیه اسکلت این بحث استفاده شد
[ترجمه گوگل]مثال هایی برای بدست آوردن اسکلت استدلال استفاده شد
[ترجمه گوگل]مثال هایی برای بدست آوردن اسکلت استدلال استفاده شد
3. They must be prepared to flesh out their strategy with some details.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید برای بیرون آوردن استراتژی خود با برخی از جزئیات آماده باشند
[ترجمه گوگل]آنها باید آماده باشند تا استراتژی خود را با جزئیاتی آماده کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید آماده باشند تا استراتژی خود را با جزئیاتی آماده کنند
4. You need to flesh out your argument with a few more examples.
[ترجمه ترگمان]شما باید استدلال خود را با چند مثال دیگر از بین ببرید
[ترجمه گوگل]شما باید چند مثال دیگر را با استدلال خود مقایسه کنید
[ترجمه گوگل]شما باید چند مثال دیگر را با استدلال خود مقایسه کنید
5. Nobody bothered to flesh out the story with others.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس به خودش زحمت نداد که داستان را با دیگران تعریف کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نتوانست داستان را با دیگران درک کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نتوانست داستان را با دیگران درک کند
6. One ripped a piece of flesh out from my armpit.
[ترجمه ترگمان]یکی از گوشتم را از زیر بغل من بیرون آورد
[ترجمه گوگل]یک قطعه گوشت از زیر بغل من پاره شد
[ترجمه گوگل]یک قطعه گوشت از زیر بغل من پاره شد
7. The Cobe evidence will flesh out the skeleton of existing knowledge and allow astronomers to begin to chose between competing cosmological theories.
[ترجمه ترگمان]شواهد Cobe اسکلت دانش موجود را از بین خواهند برد و به اختر شناسان اجازه می دهند که شروع به انتخاب بین نظریه های (کیهانی)رقیب کنند
[ترجمه گوگل]شواهد کوب نشانگر اسکلت دانش موجود است و اجازه می دهد که ستاره شناسان بین تئوری های کیهان شناختی رقابت کنند
[ترجمه گوگل]شواهد کوب نشانگر اسکلت دانش موجود است و اجازه می دهد که ستاره شناسان بین تئوری های کیهان شناختی رقابت کنند
8. Good meals can make you flesh out.
[ترجمه ترگمان]غذاهای خوب می توانند گوشت را از گوشت بیرون بکشند
[ترجمه گوگل]وعده های غذایی خوب می تواند شما را به حال خود رها کند
[ترجمه گوگل]وعده های غذایی خوب می تواند شما را به حال خود رها کند
9. Developers can have the freedom to flesh out concepts outside of the main code branch without impacting stable configurations.
[ترجمه ترگمان]سازندگان می توانند این آزادی را داشته باشند که مفاهیم بیرون از شاخه اصلی کد را بدون تاثیر بر پیکر بندی های ثابتی داشته باشند
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان می توانند آزادی بیان مفاهیم خارج از شاخه کد اصلی بدون تأثیر تنظیمات پایدار داشته باشند
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان می توانند آزادی بیان مفاهیم خارج از شاخه کد اصلی بدون تأثیر تنظیمات پایدار داشته باشند
10. Sheila's face is to flesh out now that she's passed through the growth spurt of puberty.
[ترجمه ترگمان]چهره شیلا حالا در حال رشد است و رشد کرده و رشد کرده
[ترجمه گوگل]چهره شیلای این است که در حال حاضر چهره ی او را از طریق رشد رشد بلوغ گذرانده است
[ترجمه گوگل]چهره شیلای این است که در حال حاضر چهره ی او را از طریق رشد رشد بلوغ گذرانده است
11. The playwright often fails to flesh out his characters.
[ترجمه ترگمان]نمایش نامه نویس اغلب نمی تواند شخصیت خود را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]نمایشنامهنویس اغلب نمیتواند شخصیتهای خود را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]نمایشنامهنویس اغلب نمیتواند شخصیتهای خود را از بین ببرد
12. Anything and everything that will flesh out your thesis statement or research question.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی و هر چیزی که بیانیه پایان نامه خود را از بین می برد یا سوال تحقیق است
[ترجمه گوگل]هر چیزی و هر چیزی که بیانیه ی پایان نامه شما و یا سوال تحقیق را مطرح می کند
[ترجمه گوگل]هر چیزی و هر چیزی که بیانیه ی پایان نامه شما و یا سوال تحقیق را مطرح می کند
13. Many different lines of evidence may be used to flesh out the bare bones of the fossils.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خط های مختلف شواهد ممکن است از استخوان های برهنه فسیل ها استفاده کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شواهد مختلف ممکن است برای استخراج استخوان های لخت فسیلی استفاده شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از شواهد مختلف ممکن است برای استخراج استخوان های لخت فسیلی استفاده شود
14. They provide a sort of skeleton grammar for me to flesh out.
[ترجمه ترگمان]ان ها یک نوع کتاب دستور زبان برای من برای گوشت و گوشت فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]آنها یک نوع گرامری اسکلت را برای من فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]آنها یک نوع گرامری اسکلت را برای من فراهم می کنند
پیشنهاد کاربران
برون دهی ، تبیین اصول،
گسترش دادن.
افزایش دادن
افزایش دادن
واقعیت بخشیدن، جسم بخشیدن، مفصل تر کردن، با جزئیات ساختن، اطلاعات افزودن
بسط دادن، باز کردن بیشتر موضوع، ارائه جزییات بیشتر
شکافتن موضوع مورد بحث، تکمیل کردن کاری یا موضوعی با ارائه جزییات بیشتر، به تفصیل بیان کردن
شکافتن موضوع مورد بحث، تکمیل کردن کاری یا موضوعی با ارائه جزییات بیشتر، به تفصیل بیان کردن
تشریحِ جزییات، تبیین، تفصیل
جزییات بیشتری افزودن ( بر چیزی )
بسط دادن [موضوع]
شکافتن. اجزای چیزی را بیرون ریختن مثل شکافتن جسد
واضح کردن - آشکار کردن - بر ملا کردن
شناسایی کردن
کلمات دیگر: