1. In my view, counter-measures should be taken to revers the present situation.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، اقدامات متقابل باید برای ارزیابی وضعیت کنونی اتخاذ شود
[ترجمه گوگل]به نظر من، باید مقابله با اقدامات لازم برای تغییر وضعیت فعلی انجام شود
2. Evening jackets should be double-breasted or single-breasted, with the appropriate conventional revers or lapels.
[ترجمه ترگمان]ژاکت های Evening باید با سینه و یا با سینه مناسب و با revers یا برگردان متناسب مناسب باشند
[ترجمه گوگل]کت و شلوار شبانه باید دارای دو سینه بند یا تک سینه باشد، با بازوهای معمول یا بازوهای معمول مناسب باشد
3. Network support is the foundation and core of any reverse logistics, the performance of reverse logistics management depend on the design of revers.
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی شبکه، پایه و هسته هر گونه لجستیک معکوس است، عملکرد مدیریت تدارکات معکوس به طراحی of بستگی دارد
[ترجمه گوگل]پشتیبانی شبکه پایه و اساس هر تدارکات معکوس است، عملکرد مدیریت معکوس تدارکات بستگی به طراحی عقبگرد دارد
4. It is the second biggest country in the world and as you go eastward, you will see mountains, and pass thousands of lakes, forests and wide revers as well as cities.
[ترجمه ترگمان]آن دومین کشور بزرگ در جهان است و همانطور که به سمت شرق می روید، کوه ها را خواهید دید و هزاران دریاچه، جنگل و revers بزرگ و همچنین شهرها را خواهید گذراند
[ترجمه گوگل]این دومین بزرگترین کشور در جهان است و شما به سمت شرق بروید، کوه ها را مشاهده خواهید کرد، و هزاران دریاچه، جنگل ها و شهرت ها را نیز می گذرانید
5. The culture condition of callus formation and plantlet regeneration of revers genic sterile rice variety FHS was studied.
[ترجمه ترگمان]شرایط فرهنگی شکل گیری callus و تجدید حیات revers genic استریل کوینولاین نوع برنج استریل شده مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]شرایط کشت شکل گیری کالوس و باززایی گیاه Revers گونه های برنجی استریل FHS مورد مطالعه قرار گرفت
6. Ten small sized concrete block walls are tested under cyclic revers load, in order to investigate the functions of the inner columns and the axial load on the seismic behavior of these walls.
[ترجمه ترگمان]ده بلوک بلوک بتونی کوچک تحت بار revers چرخه ای، به منظور بررسی کارکرده ای ستون های داخلی و بار محوری بر روی رفتار ارتعاشی این دیوارها مورد آزمایش قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]دیوارهای بلوک بتونی کوچک به علت کارکرد ستون درونی و بار محوری لرزه ای این دیوارها تحت بارگیری مجدد سیکل آزمایش می شوند
7. His coat was of light - weight cloth with voluminous revers, a long swallow -tail and large steel buttons.
[ترجمه ترگمان]کت او پارچه سبک باری با revers حجیم، یک دم swallow بلند و دکمه های فولادی بزرگ بود
[ترجمه گوگل]کت او پارچه ای با وزن سبک با بازوهای انبوه، یک قلاب بلندی بلند و دکمه های فولادی بزرگ بود
8. Daily exercise such as walking can prevent and even revers heart disease and diabetes, and prevent cancer and strokes .
[ترجمه ترگمان]ورزش روزانه مانند راه رفتن می تواند از بیماری های قلبی و دیابت جلوگیری کند و از سرطان و سکته پیش گیری کند
[ترجمه گوگل]ورزش روزانه مانند راه رفتن می تواند بیماری های قلبی و دیابت را از بین ببرد و حتی باعث جلوگیری از سرطان و سکته مغزی شود