1. Three major narratives intertwine within Foucault'stext, "Madness and Civilisation"
[ترجمه ترگمان]سه روایت اصلی در within stext، \"جنون و تمدن\" روایت می شود
[ترجمه گوگل]سه روایت عمده در متن فوکو، 'جنون و تمدن'
2. Its smoky, herbal flavors from sauvignon blanc grapes intertwine neatly with the apple nuances and fuller body of the chardonnay.
[ترجمه ترگمان]طعم دودی و گیاهی آن از sauvignon blanc به خوبی با نکات ظریف سیب و بدن پر شده از chardonnay بود
[ترجمه گوگل]طعم های دودی، گیاهی از انگور sauvignon blanc با توجه به ظرافت های سیب و بدن کامل تر chardonnay درهم آمیخته است
3. If closeness is unseemly when money and politics intertwine, it is not always determinative.
[ترجمه ترگمان]اگر نزدیکی به هنگام پول و سیاست نادرست باشد، همیشه تعیین کننده نیست
[ترجمه گوگل]اگر نزدیک بودن زمانی غیرقابل پیش بینی است که پول و سیاست در هم آمیخته شوند، همیشه تعیین کننده نیست
4. The central volutes intertwine and a tendril and foliage breaks the line of the abacus between these and the angle volutes.
[ترجمه ترگمان]حلقه volutes مرکزی و یک پیچ پیچ و شاخ و برگ، خط روی سر ستون را بین این and و the زاویه باز می کند
[ترجمه گوگل]ولتاژ های مرکزی در هم تنیده می شوند و لگن و شاخ و برگ سبب شکستن خطوط بین این ها و ولتاژ های زاویه می شوند
5. How does your job intertwine with all this?
[ترجمه ترگمان]شغلت با این همه جور در میاد؟
[ترجمه گوگل]چگونه کار خود را با این همه در هم آمیخت؟
6. Bouquet: Dark spices and tobacco intertwine with generous blackberry and blueberry fruits. Complex notes of cedar, clove and charcuterie abound, creating an impressive aromatic Shiraz offering.
[ترجمه ترگمان]bouquet: ادویه سیاه و intertwine توتون با میوه های generous و میوه های blueberry یادداشت های مجموعه از چوب سدر، میخک و charcuterie به وفور وجود دارند که یک شیراز معطر به سبک شیراز را به وجود می آورند
[ترجمه گوگل]Bouquet: ادویه جات ترشی جیبی و تنباکو با میوه های توت سیاه و زردآلو درگیر هستند رایحه های مرکب سدر، گل میخک و خرد شده زیاد است و باعث ایجاد جذابیت شیراز می شود
7. MACRO SHOT - The tendrils INTERTWINE with gentle undulations.
[ترجمه ترگمان]tendrils با تیر انداز - The با undulations ملایم
[ترجمه گوگل]MACRO SHOT - تمساح INTERTWINE با نازک های ملایم
8. Said vigorously that oneself excessively many will not intertwine in the new rule.
[ترجمه ترگمان]سعید با حرارت گفت که فرد بسیار زیاد در قانون جدید شرکت نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]به شدت گفت که بیش از حد بسیاری از خود را در قانون جدید متصل نیست
9. Their branches intertwine and seem to be a strange ruler of measuring the field.
[ترجمه ترگمان]شاخه های آن ها به نظر می رسد که یک فرمانروای عجیب و غریب برای اندازه گیری زمین هستند
[ترجمه گوگل]شاخه های آنها در هم پیچیده و به نظر می رسد یک حاکم عجیب و غریب اندازه گیری میدان
10. Voyeurism and exhibitionism intertwine in these purposefully provocative scenes.
[ترجمه ترگمان]Voyeurism و exhibitionism intertwine در این صحنه های هیجان انگیز هدفمند هستند
[ترجمه گوگل]فضای اطراف و نمایشگاه در این صحنه های متقاعد کننده تحریک آمیز
11. Entertainment is changin ', intertwine it with gangsters.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی changin است، آن را با گانگسترهای intertwine
[ترجمه گوگل]سرگرمی تغییر کرده است، آن را با گانگستر در هم آمیخته است
12. Sensual and gracious movements intertwine with sudden and threatening ones.
[ترجمه ترگمان]حرکات شدید و گرمی با دست های ناگهانی و تهدیدآمیز به هم گره خوردند
[ترجمه گوگل]حرکات جسمانی و محبت آمیز همراه با ناگهانی و تهدید
13. Different reasons attain their paths intertwine, directive to a consummation that changes their lives for ever.
[ترجمه ترگمان]دلایل مختلف برای رسیدن به مسیری که زندگی شان را برای همیشه تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]دلایل مختلفی برای رسیدن به مسیرشان در هم آمیختن، دستورالعمل برای نتیجه گیری است که زندگی خود را برای همیشه تغییر می دهد
14. This work has two themes, which complement and intertwine and finally melt into each and smoothly.
[ترجمه ترگمان]این اثر دو موضوع دارد که مکمل و مکمل یکدیگر هستند و در نهایت در هر کدام به آرامی ذوب می شوند
[ترجمه گوگل]این اثر دارای دو موضوع است که مکمل و در هم آمیخته و در نهایت ذوب شدن به هم و هموار می شود
15. Viscosity, or resistance to flow, is a property of fluids containing long molecular chains that tangle and intertwine.
[ترجمه ترگمان]چسبندگی، یا مقاومت در برابر جریان، یک خاصیت سیالات حاوی زنجیره های طولانی مولکولی است که درهم و برهم هستند
[ترجمه گوگل]ویسکوزیته یا مقاومت در برابر جریان، یک ویژگی از مایعات است که حاوی زنجیره های مولکولی بلند است که درهم و برهم زدن می کنند