(ابزار خانگی و غیره - ساخته شده به طریقی که بچه نتواند آن را به کار اندازد یا از آن بردارد) کودک ایمن
childproof
(ابزار خانگی و غیره - ساخته شده به طریقی که بچه نتواند آن را به کار اندازد یا از آن بردارد) کودک ایمن
انگلیسی به فارسی
(ابزار خانگی و غیره - ساخته شده به طریقی که بچه نتواند آن را بهکار اندازد یا از آن بردارد) کودک ایمن
کودک آزاری
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: made or arranged so as to be free from potential damage by children or from hazardous misuse by them.
- We keep our medicines in childproof containers.
[ترجمه ترگمان] ما داروهای خود را در ظروف childproof نگه می داریم
[ترجمه گوگل] ما داروهای خود را در ظروف کودکانه نگه داریم
[ترجمه گوگل] ما داروهای خود را در ظروف کودکانه نگه داریم
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: childproofs, childproofing, childproofed
حالات: childproofs, childproofing, childproofed
• : تعریف: to make safe from damage by children or from hazardous misuse by them.
- She childproofs the living room by keeping breakable objects out of reach.
[ترجمه ترگمان] او اتاق نشیمن را با حفظ اشیای شکستنی از دسترس دور کرد
[ترجمه گوگل] او از اتاق نشیمن به وسیله ی نگه داشتن اشیا قابل شستشو از دسترس خارج می شود
[ترجمه گوگل] او از اتاق نشیمن به وسیله ی نگه داشتن اشیا قابل شستشو از دسترس خارج می شود
• designed to prevent tampering by children
something that is childproof is designed in a way which ensures that children cannot harm it or be harmed by it.
something that is childproof is designed in a way which ensures that children cannot harm it or be harmed by it.
جملات نمونه
1. a childproof bottle cap
سر بطری ایمن برای بچه ها
2. Most bottles of bleach have childproof lids.
[ترجمه ترگمان]بیشتر بطری هایی که سفید کننده دارند lids childproof دارند
[ترجمه گوگل]اکثر بطری های سفید کننده دارای پوشش های ضدعفونی کننده هستند
[ترجمه گوگل]اکثر بطری های سفید کننده دارای پوشش های ضدعفونی کننده هستند
3. The rear doors include childproof locks.
[ترجمه ترگمان]دره ای عقب شامل قفل childproof هستند
[ترجمه گوگل]درب های عقب شامل قفل های کودکانه می باشد
[ترجمه گوگل]درب های عقب شامل قفل های کودکانه می باشد
4. Pivotilt is childproof, meets all major requirements for strength and safety, and fits all Stelrad Accord radiators from 18in upwards.
[ترجمه ترگمان]Pivotilt، childproof است، تمام الزامات اصلی برای قدرت و ایمنی را برآورده می کند، و با تمام رادیاتورها و رادیاتورها از ۱۸ سال به بالا قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Pivotilt، ضدآب است، مطابق با تمام الزامات اصلی برای قدرت و ایمنی، و مناسب همه رادیاتورهای Stelrad Accord از 18 اینچ به بالا
[ترجمه گوگل]Pivotilt، ضدآب است، مطابق با تمام الزامات اصلی برای قدرت و ایمنی، و مناسب همه رادیاتورهای Stelrad Accord از 18 اینچ به بالا
5. The padded fabric varieties are well and truly childproof - and look very attractive.
[ترجمه ترگمان]انواع لباس های تشک مانند خوب هستند و واقعا جذاب به نظر می رسند - و بسیار جذاب به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]انواع پارچه های پوشیده شده به خوبی و واقعا ضد آب هستند - و بسیار جذاب هستند
[ترجمه گوگل]انواع پارچه های پوشیده شده به خوبی و واقعا ضد آب هستند - و بسیار جذاب هستند
6. Put childproof latches on cabinet doors and drawers.
[ترجمه ترگمان]childproof رو بذار روی کمد و کشوها
[ترجمه گوگل]قفل های ضد آب بر روی درب های کابینت و کشویی قرار دهید
[ترجمه گوگل]قفل های ضد آب بر روی درب های کابینت و کشویی قرار دهید
7. The cap had a childproof seal, and it was proving to be pretty Lucasproof as well.
[ترجمه ترگمان]کلاه سرپوش childproof داشت و ثابت می کرد که as هم خوشگل است
[ترجمه گوگل]کلاه دارای مهر و موم کودک است و همچنین ثابت کرد که بسیار لوکس است
[ترجمه گوگل]کلاه دارای مهر و موم کودک است و همچنین ثابت کرد که بسیار لوکس است
8. Supports making guns childproof and voted for 2005 child safety lock amendment.
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی از ساخت توپ ها و رای دادن به اصلاح قفل ایمنی کودکان در سال ۲۰۰۵
[ترجمه گوگل]پشتیبانی از ساخت اسلحه childproof و رای دادن برای اصلاح 2005 قفل ایمنی کودک
[ترجمه گوگل]پشتیبانی از ساخت اسلحه childproof و رای دادن برای اصلاح 2005 قفل ایمنی کودک
9. The mechanism for locking the door of the washing machine is childproof.
[ترجمه ترگمان]مکانیزم قفل کردن در ماشین لباس شویی childproof است
[ترجمه گوگل]مکانیسم قفل کردن درب ماشین لباسشویی کودک است
[ترجمه گوگل]مکانیسم قفل کردن درب ماشین لباسشویی کودک است
10. This month, eight major gun manufacturers announced they would start providing childproof trigger locks with each handgun.
[ترجمه ترگمان]در این ماه، هشت تن از تولید کنندگان اسلحه اعلام کردند که با هر تفنگ دستی، locks ماشه را با هر تفنگ دستی تامین خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در این ماه، هشت تولید کننده بزرگ اسلحه اعلام کرد که با هر نوع تفنگ ساچمه ای، قفل ماشه کودکانه را راه اندازی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در این ماه، هشت تولید کننده بزرگ اسلحه اعلام کرد که با هر نوع تفنگ ساچمه ای، قفل ماشه کودکانه را راه اندازی خواهند کرد
11. Where possible, only buy bleaches, disinfectants and floor cleaners that are fitted with childproof caps.
[ترجمه ترگمان]در صورت امکان، تنها bleaches، disinfectants و cleaners زمین را بخرید که با کلاه های childproof نصب شده اند
[ترجمه گوگل]در صورت امکان، فقط سفید کننده ها، ضدعفونی کننده ها و پاک کننده های کف که با کلاه های ضد آب طراحی شده اند، خریداری کنید
[ترجمه گوگل]در صورت امکان، فقط سفید کننده ها، ضدعفونی کننده ها و پاک کننده های کف که با کلاه های ضد آب طراحی شده اند، خریداری کنید
12. This wall doubles as a medicine cabinet with adjustable glass shelves and a childproof lock.
[ترجمه ترگمان]این دیوار به عنوان یک کابینت دارو با قفسه های شیشه ای قابل تنظیم و یک قفل childproof دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]این دیوار به عنوان یک کابینه پزشکی با قفسه های شیشه ای قابل تنظیم و قفل کودکانه دو برابر می شود
[ترجمه گوگل]این دیوار به عنوان یک کابینه پزشکی با قفسه های شیشه ای قابل تنظیم و قفل کودکانه دو برابر می شود
a childproof bottle cap
سر بطری ایمن برای بچهها
پیشنهاد کاربران
صفت: طوری طراحی شده که از آسیب زدن کودکان به خودشان یا وارد کردن خسارات جلوگیری کند
فعل: از دسترس کودکان خارج کردن
فعل: از دسترس کودکان خارج کردن
ایمن سازی نسبت به کودکان
ایمن برای کودکان
کلمات دیگر: