کلمه جو
صفحه اصلی

folklore


معنی : فولکلور، رسوم اجدادی، افسانه های قومی واجدادی
معانی دیگر : مردم باور، فرهنگ عامه، فرهنگ مردم، معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی

انگلیسی به فارسی

رسوم اجدادی، معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی، افسانه های قومی واجدادی، فولکلور


فرهنگ عامه، فولکلور، رسوم اجدادی، افسانه های قومی واجدادی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: folkloric (adj.), folkloristic (adj.), folklorist (n.)
(1) تعریف: the legends, traditions, customs, beliefs, and the like, of a racial, geographical, or national group, handed down through the generations.
مشابه: myth

(2) تعریف: the study of such material.

(3) تعریف: stories and beliefs, often untrue, about a place, group, or institution.
مشابه: myth

- the folklore of Congress
[ترجمه ترگمان] فولکلور در کنگره
[ترجمه گوگل] فولکلور کنگره

• legends and beliefs of a people or particular culture (originally passed down orally from generation to generation)
the traditional stories and customs of a community or nation are referred to as its folklore.

مترادف و متضاد

فولکلور (اسم)
folklore

رسوم اجدادی (اسم)
folklore

افسانه های قومی واجدادی (اسم)
folklore, folktale

tales from the past


Synonyms: ballad, custom, fable, folk story, legend, myth, mythology, mythos, oral literature, superstition, tradition, wisdom


جملات نمونه

1. This village has its own traditional dress, cuisine, folklore and handicrafts.
[ترجمه Aj] این روستا لباس ( های ) سنتی ، غذا ، آداب و رسوم اجدادی و صنایع دستی خودش را دارد.
[ترجمه ترگمان]این روستا دارای لباس سنتی خود، آشپزی، فولکلور و صنایع دستی است
[ترجمه گوگل]این روستا دارای لباس سنتی، آشپزی، فولکلور و صنایع دستی است

2. The victory became part of sporting folklore.
[ترجمه ترگمان]این پیروزی بخشی از فولکلور ورزشی شد
[ترجمه گوگل]پیروزی بخشی از فولکلور ورزشی بود

3. Her books are often based on folklore and fairy-tales.
[ترجمه ترگمان]کتاب های او اغلب براساس افسانه های قومی و قصه های پریان زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]کتاب های او اغلب بر روی فولکلور و افسانه ها استوار است

4. According to popular folklore, anyone who owns such a picture will have bad luck.
[ترجمه ترگمان]براساس فرهنگ عامه مردم، هر کسی که صاحب چنین تصویری باشد بدشانسی می آورد
[ترجمه گوگل]با توجه به فولکلور مردمی، هر کسی که چنین تصویری دارد، شانس بدی خواهد داشت

5. I am interested in anything pertaining to folklore.
[ترجمه ترگمان] من به هرچیزی که مربوط به آداب و رسوم اجدادی باشه علاقه دارم
[ترجمه گوگل]من به هر چیز مربوط به فولکلور علاقمندم

6. The story rapidly became part of family folklore.
[ترجمه ترگمان]این داستان به سرعت بخشی از فولکلور خانوادگی شد
[ترجمه گوگل]این داستان به سرعت به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شد

7. In Irish folklore, the leprechaun had a large piece of gold.
[ترجمه ترگمان]در افسانه های قومی ایرلندی، لپرکان یک تکه بزرگ از طلا داشت
[ترجمه گوگل]در فرهنگ عامیانه ایرلندی، شاهزاده النگو دارای یک قطعه بزرگ طلا بود

8. In Chinese folklore the bat is an emblem of good fortune.
[ترجمه ترگمان]در فولکلور چینی، خفاش نماد ثروت خوب است
[ترجمه گوگل]در فرهنگ عامهپسند چینی، علامت خوشبختی است

9. This region is steeped in folklore and tradition.
[ترجمه ترگمان]این منطقه مملو از فولکلور و آداب و رسوم است
[ترجمه گوگل]این منطقه در فرهنگ عامه و سنت رفته است

10. There is a grain of truth in all folklore and legend.
[ترجمه ترگمان]در افسانه ها و افسانه ها یک دانه حقیقت وجود دارد
[ترجمه گوگل]دانه ای از حقیقت در تمام فولکلور و افسانه وجود دارد

11. Local folklore has it that prehistoric men drove cattle over these cliffs.
[ترجمه ترگمان]فولکلور محلی آن را دارند که مردان ما قبل از تاریخ، گاو را بر فراز این صخره ها می راندند
[ترجمه گوگل]فولکلور محلی آن را دارد که مردان ماقبل تاریخ در این صخره ها گاو را می کشند

12. The war still resounds in the country's folklore.
[ترجمه ترگمان]جنگ هنوز در فولکلور این کشور دیده می شود
[ترجمه گوگل]جنگ هنوز در فولکلور کشور پخش می شود

13. The flora and fauna and even the folklore of his adopted Arizona home are a big theme.
[ترجمه ترگمان]گیاهان و حیوانات و حتی افسانه های زادگاه او، موضوع مهمی هستند
[ترجمه گوگل]فلور و جانوران و حتی فولکلور از خانه های آریزونا خود را به تصویب رسید موضوع بزرگ است

14. An expert in Norman folklore proceeds to argue that the whole thing is too complicated.
[ترجمه ترگمان]یک متخصص در فرهنگ عامه Norman استدلال می کند که همه چیز بسیار پیچیده است
[ترجمه گوگل]یک متخصص در کالج نرمان می گوید که همه چیز خیلی پیچیده است

پیشنهاد کاربران

باور عامیانه

فرهنگ عامّه


آداب و رسوم آبا و اجدادی

یکی از زیباترین آلبوم های taylor Swift

بهترین البوم تیلور سوییفت

folklore ( عمومی )
واژه مصوب: فرهنگ مردم
تعریف: مجموعۀ آداب و رسوم تودۀ مردم و افسانه‏ها و تصنیف های عامیانه


کلمات دیگر: