کلمه جو
صفحه اصلی

externally


ازبیرون، بظاهر، ظاهرا

انگلیسی به فارسی

از نظر بیرونی، از نظر خارجی


بیرون


انگلیسی به انگلیسی

• exteriorly, on or from the outside, outwardly

جملات نمونه

1. Vitamins can be applied externally to the skin.
[ترجمه ترگمان]ویتامین ها می توانند به صورت خارجی به روی پوست اعمال شوند
[ترجمه گوگل]ویتامین ها را می توان به صورت خارجی به پوست اعمال کرد

2. There must be externally moderated tests.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش باید به صورت خارجی انجام شود
[ترجمه گوگل]باید آزمون های نظارت خارجی را داشته باشد

3. The building has been restored externally and internally.
[ترجمه ترگمان]ساختمان به صورت خارجی و داخلی بازسازی شده است
[ترجمه گوگل]این ساختمان از خارج و داخلی بازسازی شده است

4. The course is externally examined.
[ترجمه ترگمان]این دوره به صورت خارجی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]البته خارج از موضوع مورد بررسی قرار گرفته است

5. This medicine is to be applied externally.
[ترجمه ترگمان]این دارو را باید به طور خارجی به کار برد
[ترجمه گوگل]این دارو باید خارج شود

6. Externally, she appeared calm, but inside she was furious.
[ترجمه ترگمان]به نظر آرام می رسید، اما در درون او خشمگین بود
[ترجمه گوگل]در خارج، او آرام ظاهر شد، اما در داخل او خشمگین بود

7. The job should be advertised internally and externally.
[ترجمه ترگمان]این شغل باید داخلی و خارجی تبلیغ شود
[ترجمه گوگل]این کار باید در داخل و خارج از کشور تبلیغ شود

8. The university has many externally funded research projects.
[ترجمه ترگمان]این دانشگاه چندین پروژه تحقیقاتی خارجی در خارج دارد
[ترجمه گوگل]این دانشگاه دارای بسیاری از پروژه های تحقیقاتی خارجی است

9. Externally imposed short-term alterations of this kind in the assessment of GRE clearly undermine prudent housekeeping by local government.
[ترجمه ترگمان]از نظر ظاهر، تغییرات کوتاه مدت این نوع در ارزیابی of، خانه داری محتاطانه را به طور واضح توسط دولت محلی تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]تحریمهای کوتاه مدت تحریم شده در خارج از این نوع در ارزیابی GRE به وضوح توسط دولت محلی برطرف می شود

10. Despite this, externally borrowed funds are used to supplement domestic funds made available to finance their development by the government.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، از وجوه قرض گرفته شده خارجی برای تامین بودجه داخلی برای تامین مالی توسعه آن ها توسط دولت استفاده می شود
[ترجمه گوگل]با وجود این، وجوه خارجی قرض گرفته شده برای تکمیل بودجه های داخلی که در اختیار دولت برای تأمین بودجه خود قرار می گیرد، استفاده می شود

11. The earlier belief that rules are permanent and externally imposed by an authority is no longer present.
[ترجمه ترگمان]این باور اولیه که قوانین ثابت و خارجی هستند، دیگر وجود ندارد
[ترجمه گوگل]باور قبلی که قوانین دائمی و بیرونی توسط مقامات تحمیل می شود، دیگر حاضر نیستند

12. Standards were set within the firm rather than externally and so organisations were essentially static rather than dynamic.
[ترجمه ترگمان]استانداردهای درون شرکت به جای خارجی تنظیم شدند و بنابراین سازمان ها اساسا ایستا بودند تا پویا
[ترجمه گوگل]استانداردها در داخل شرکت قرار گرفتند نه به صورت خارجی و بنابراین سازمان ها عمدتا ایستا و نه دینامیک بودند

13. Externally, it is little altered, the mill house and mill now forming an elegant dwelling and farm.
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، خانه و آسیاب بادی کمی عوض شده و در حال تشکیل خانه و مزرعه است
[ترجمه گوگل]در خارج از آن، کمی تغییر کرده است، خانه کارخانه و آسیاب در حال حاضر تشکیل یک خانه و مزرعه زیبا

14. Externally, the church is a simple and dignified brick structure, its lack of decoration suggesting a very early constructional date.
[ترجمه ترگمان]نمای بیرونی ساختمان یک سازه آجری ساده و با شکوه است، که فقدان دکوراسیون پیشنهاد می دهد که یک قرار ساختاری بسیار زود باشد
[ترجمه گوگل]در خارج از کلیسا، ساختار آجر ساده و با شکوه است و فقدان دکوراسیون آن به یک تاریخ ساخت و ساز بسیار نزدیک است

15. Externally it is very grand, its grandness enhanced by the off-setting of its constituent blocks.
[ترجمه ترگمان]ظاهر آن بسیار بزرگ است، grandness آن با تنظیم بلوک های سازنده آن افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]در خارج از آن بسیار بزرگ است، grandness آن توسط خارج از تنظیم بلوک های تشکیل دهنده آن افزایش یافته است

پیشنهاد کاربران

به طور کلی


خارج از مرزها ( به ویژه در زمینه اقتصادی و بازرگانی )

ظاهراً
این طور که پیداست
این طور که معلوم می شود
در ظاهر
احتمالاً


کلمات دیگر: