کلمه جو
صفحه اصلی

isochronous


معنی : هم زمان، متقارن
معانی دیگر : isochronal همزمان، واقع شونده در فواصل منظم ومساوی، متوازن

انگلیسی به فارسی

( isochronal ) همزمان، واقع شونده در فواصل منظم ومساوی، متقارن، متوازن


انگلیسی به انگلیسی

• isochronal, equal in time

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] تک زمان مشخصه ای از یک بسامد نا متناوب ثابت .
[ریاضیات] همزمان

مترادف و متضاد

هم زمان (صفت)
concurrent, simultaneous, synchronous, contemporary, contemporaneous, synchronic, isochronous, isochronal

متقارن (صفت)
concurrent, symmetric, symmetrical, polar, regular, isochronous, isochronal

جملات نمونه

1. It can be applied in the isochronous magnetic field shimming of the compact cyclotron, which meets the requirement for beam dynamics analysis.
[ترجمه ترگمان]این روش می تواند در میدان مغناطیسی isochronous shimming به کار گرفته شود که نیاز به آنالیز دینامیک های پرتو را برآورده می کند
[ترجمه گوگل]این را می توان در شبیه سازی میدان مغناطیسی ایزوخون استفاده از سیکلوترون فشرده، که مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل دینامیک پرتو است

2. We can gain the isochronous - modulus curves from the curves of stress - strain ratios.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم منحنی های isochronous - مدول را از منحنی نسبت کرنش - کرنش به دست آوریم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم منحنی های منحنی انحنای منحنی از منحنی نسبت های تنش - فشار را بدست آوریم

3. In this paper, isochronous service of Advanced Orbit System (AOS) is researched, and the possible schemes for implementing pseudo-random code ranging by using isochronous service of AOS are discussed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، سرویس isochronous سیستم پیشرفته مدار (AOS مورد بررسی قرار می گیرد و طرح های ممکن برای اجرای کد شبه تصادفی با استفاده از خدمات isochronous (AOS مربوطه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، خدمات منحصر به فرد سیستم مدار پیشرفته (AOS) مورد بررسی قرار گرفته است، و طرح های احتمالی برای اجرای کد شبه تصادفی محدوده با استفاده از سرویس Iochronous AOS مورد بحث قرار گرفته است

4. The achromatic and isochronous relations for the system are obtained by six dimension transport matrix method.
[ترجمه ترگمان]روابط achromatic و isochronous برای این سیستم توسط روش ماتریس انتقال شش بعد به دست می آید
[ترجمه گوگل]روابط آکروماتیک و ایزوکروم برای سیستم با روش ماتریس حمل و نقل شش بعد بدست آمده است

5. Geometric properties of the isochronous region of these systems in phase space and the facts connected with these whichhavc fundamental meaning for the solution of the synthesis problem are discussed.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های هندسی منطقه isochronous در این سیستم ها در فضای فازی و حقایق مرتبط با این مفهوم اساسی whichhavc برای حل مساله سنتز مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]خواص هندسی ناحیه ایزوخون این سیستم ها در فضای فاز و حقایق مربوط به این که معنی بنفع حاکم برای حل مشکل سنتز مورد بحث قرار گرفته است

6. A programming example of isochronous transmission and asynchronous transmission based on 1394 is given.
[ترجمه ترگمان]یک مثال برنامه نویسی انتقال isochronous و انتقال غیر همزمان مبتنی بر ۱۳۹۴ ارایه شده است
[ترجمه گوگل]یک مثال برنامه نویسی انتقال و انتقال آسوخنس بر اساس 1394 داده شده است

7. A new achromatic isochronous deflection system is described.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم انحراف achromatic isochronous جدید شرح داده می شود
[ترجمه گوگل]یک سیستم انحصاری ایزوچرون جدید آکروماتیک توصیف شده است

8. Isochronous stratigraphic interfaces are one of the most important marks of developing process of a basin.
[ترجمه ترگمان]isochronous stratigraphic یکی از مهم ترین نشانه های فرآیند توسعه یک حوزه است
[ترجمه گوگل]رابط های Stratigraphic Isochronous یکی از مهمترین نشانه های توسعه فرآیند یک حوضه است

9. The center conditions and isochronous center conditions for a class of quasi - analytic systems were investigated.
[ترجمه ترگمان]شرایط مرکز و شرایط مرکز isochronous برای یک کلاس از سیستم های شبه تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]شرایط مرکز و شرایط مرکز ایزوچون برای یک کلاس از سیستم های شبه تحلیلگر مورد بررسی قرار گرفت

10. The open loop simulation model used the frequency compensation in the isochronous modulation is also set up, and the result shows the feasibility of the method.
[ترجمه ترگمان]مدل شبیه سازی حلقه باز مورد استفاده برای جبران فرکانس در مدولاسیون isochronous نیز راه اندازی می شود و نتیجه امکان پذیری این روش را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]مدل شبیه سازی حلقه باز استفاده از غلظت فرکانس در مدولاسیون ایزوچنونی نیز تنظیم شده است، و نتیجه امکان سنجی روش را نشان می دهد

11. At last A test report about bulk transfer and isochronous transfer in high - speed mode is given.
[ترجمه ترگمان]در پایان یک گزارش تست در مورد انتقال بالک و انتقال isochronous در حالت با سرعت بالا ارائه شده است
[ترجمه گوگل]در نهایت، یک گزارش تست مربوط به انتقال فله و انتقال ایزوچرون در حالت سرعت بالا ارائه شده است

12. Finally, the distribution and evolution of reservoir are analyzed within isochronous stratigraphic frameworks.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، توزیع و تکامل ذخایر در چارچوب isochronous stratigraphic تحلیل می شوند
[ترجمه گوگل]در نهایت، توزیع و تکامل مخزن در چارچوب چینه شناسی ایزوچون تجزیه و تحلیل می شود

پیشنهاد کاربران

isochronous ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: همگام
تعریف: ویژگی فرایندهایی که در آنها داده‏ها در محدوده‏های زمانی مشخص تحویل شوند


کلمات دیگر: