کلمه جو
صفحه اصلی

point of reference


وجه مشترک

انگلیسی به فارسی

وجه مشترک


نقطه مرجع


انگلیسی به انگلیسی

• a point of reference is something which you use to help you understand a situation or to communicate with someone.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] نقطه مرجع

جملات نمونه

1. Unemployment serves as a useful point of reference in examining social problems.
[ترجمه ترگمان]بیکاری به عنوان یک نقطه مفید مرجع در بررسی مشکلات اجتماعی عمل می کند
[ترجمه گوگل]بیکاری به عنوان مرجع مفید در بررسی مشکلات اجتماعی عمل می کند

2. Do we still have any fixed point of reference in the teaching of English?
[ترجمه ترگمان]آیا ما هنوز نقطه ثابتی از مرجع در آموزش زبان انگلیسی داریم؟
[ترجمه گوگل]آیا هنوز در مرجع تدریس زبان انگلیس وجود دارد؟

3. This table is only a very general point of reference.
[ترجمه ترگمان]این میز تنها یک نقطه مرجع کلی است
[ترجمه گوگل]این جدول فقط یک مرجع بسیار کلی است

4. In writing, these words need a point of reference already established in the text.
[ترجمه ترگمان]در نوشتن، این کلمات نیازمند نقطه مرجعی هستند که قبلا در متن ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]در نوشتن، این کلمات نیاز به یک نقطه مرجع در حال حاضر در متن ایجاد شده است

5. The panel would provide a point of reference for institutional shareholders, other City institutions and auditors to air concerns.
[ترجمه ترگمان]این هیات یک نقطه مرجع برای سهامداران نهادی، دیگر موسسات شهری و حسابرسان را به نگرانی های هوایی ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این کمیته یک مرجع برای سهامداران نهادی، دیگر نهادهای شهری و حسابرسان برای تهیه نگرانی ها فراهم می کند

6. This building serves as a point of reference, alluding in its monumentality to the idea of art as drama.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان به عنوان یک نقطه مرجع عمل می کند و به monumentality آن به ایده هنر به عنوان درام اشاره می کند
[ترجمه گوگل]این ساختمان به عنوان نقطه مرجع به کار میرود، با اشاره به اثر هنری آن به عنوان نمایشنامه، اشاره میکند

7. She is now my point of reference.
[ترجمه ترگمان]حالا منظور من از این قرار است
[ترجمه گوگل]او اکنون مرجع من است

8. I struggle to find a point of reference in those words.
[ترجمه ترگمان]تقلا می کنم تا به آن کلمات اشاره کنم
[ترجمه گوگل]من تلاش می کنم برای پیدا کردن یک مرجع در این کلمات

9. I had no other point of reference.
[ترجمه ترگمان]من هیچ نکته دیگری نداشتم
[ترجمه گوگل]من دیگر مرجع دیگری ندارم

10. Turgenev is as much a point of reference for Mishra as for his hero: both warrant the comparison.
[ترجمه ترگمان]Turgenev به عنوان یک نقطه مرجع برای میشرا بعنوان قهرمان خود محسوب می شود: هر دو این comparison را تضمین می کنند
[ترجمه گوگل]تورگنف نقطه مرجع برای میشراست، زیرا قهرمان او هم مقایسۀ آن را ارج می نهد

11. A point of reference from which measurements can be made.
[ترجمه ترگمان]نقطه ای از مرجع که اندازه گیری را می توان انجام داد
[ترجمه گوگل]نقطه مرجع از آن اندازه گیری می تواند انجام شود

12. Referential : object used as point of reference for the rotation.
[ترجمه ترگمان]Referential: شی به عنوان نقطه مرجع برای چرخش مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]شی اشاره گر به عنوان نقطه مرجع برای چرخش استفاده می شود

13. Proceed from vision of NPM, and from the point of reference and reflexion, the article analyses the NPM s impact on administrative system reform of our country .
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه of و از نقطه نظر مرجع و reflexion، این مقاله تاثیر NPM بر اصلاحات سیستم اجرایی کشور ما را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]در ادامه از دیدگاه NPM و از نقطه مرجع و بازتاب، مقاله تاثیرات NPM را بر اصلاح نظام اداری کشور ما بررسی می کند

14. The common point of reference in a broadcast advertising sales transaction is audience ratings.
[ترجمه ترگمان]نقطه مشترک مرجع در یک تراکنش فروش تبلیغات، رتبه مخاطب است
[ترجمه گوگل]نقطه رایج در یک معامله فروش تبلیغات، رتبه بندی مخاطبان است

15. They are exported only as a point of reference.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط به عنوان نقطه مرجع صادر می شوند
[ترجمه گوگل]آنها فقط به عنوان نقطه مرجع صادر می شوند


کلمات دیگر: