کلمه جو
صفحه اصلی

foam at the mouth


کف کردن دهان

انگلیسی به فارسی

کف در دهان


انگلیسی به انگلیسی

• emit froth at the mouth as a rabid dog does; froth at the mouth in excitement or hunger

جملات نمونه

1. The creature was foaming at the mouth.
[ترجمه ترگمان]موجود در دهان کف می زد
[ترجمه گوگل]موجودی در دهان فوم بود

2. He looked like a madman, foaming at the mouth.
[ترجمه ترگمان]مثل دیوانه ها به نظر می رسید و کف دهانش کف می کرد
[ترجمه گوگل]او مانند یک دیوانه روبرو شد و در دهان فوم افتاد

3. The sick dog foamed at the mouth.
[ترجمه ترگمان]سگ مریض کف دهانش کف می زد
[ترجمه گوگل]سگ مریض در دهان قرار می گیرد

4. He is foaming at the mouth about the committee's decision.
[ترجمه ترگمان]او از دهانش در مورد تصمیم کمیته کف می زند
[ترجمه گوگل]او در مورد تصمیم کمیته در دهان است

5. The Almeida theatre's recent staging of the opera had critics foaming at the mouth.
[ترجمه ترگمان]نمایش اخیر تئاتر آلمیدا در اپرا باعث کف زدن منتقدان شده بود
[ترجمه گوگل]تظاهرات اخیر اپرای المیرا تئاتر، منتقدان را در دهان پنهان کرده است

6. The dog was foaming at the mouth and near death.
[ترجمه ترگمان]سگ در دهان و نزدیک مرگ کف می زد
[ترجمه گوگل]سگ در دهان و نزدیک مرگ فوت کرد

7. The mad dog was foaming at the mouth.
[ترجمه ترگمان]سگ دیوانه کف دهانش کف می زد
[ترجمه گوگل]سگ جنون در دهان فوم بود

8. She says he was shaking and foaming at the mouth - she was terrified.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که دارد می لرزد و کف دهانش کف می کند - او وحشت زده بود
[ترجمه گوگل]او می گوید او تکان می خورد و در دهان فوم می کند - او وحشت زده بود

9. Exit char, foaming at the mouth.
[ترجمه ترگمان]خروجی ماهی قزل آلای که در دهان کف کرده بود
[ترجمه گوگل]خروج از چرم، فوم در دهان

10. When caught in a trap and lifted out of the water the fish foams at the mouth like a mad dog.
[ترجمه ترگمان]وقتی در دامی گیر افتادیم و ماهی را مثل یک سگ هار پر از آب بیرون کشیدیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که در یک دام گرفتار شد و از آب خارج شد، فوم ماهی در دهان مانند یک سگ گنده است

11. Cows with the disease foam at the mouth and their legs splay out.
[ترجمه ترگمان]گاوها با کف های بیماری در دهان و پاهایشان در حال خروج هستند
[ترجمه گوگل]گاوها با این بیماری، فوم در دهان و پاها را از بین می برند

12. By then his friend was sweating, breathing rapidly and foaming at the mouth, and finally had a fit.
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان دوستش عرق کرده بود و به سرعت نفس می کشید و در دهانش کف می زد و بالاخره جا به جا شد
[ترجمه گوگل]پس از آن، دوستش عرق کرد، تنفس شد و به دهان نفوذ کرد، و در نهایت جا داد

13. Stop foaming at the mouth, Buchholz, they would say.
[ترجمه ترگمان]می گفتند کف دهانش را Stop و می گوید: Buchholz
[ترجمه گوگل]آنها می گویند متوقف کردن کف دهان، بوخولز

14. One man is foaming at the mouth and moaning.
[ترجمه ترگمان]یک نفر کف دهانش کف می کند و ناله می کند
[ترجمه گوگل]یک مرد در دهان و ناله پف کرده است

15. Their heads thrash about on the bloodied floor, gnashing their teeth and foaming at the mouth.
[ترجمه ترگمان]سرشان روی زمین خونین افتاده و دندان هایشان را به هم فشرده و دهانش را بر هم فشار می دهند
[ترجمه گوگل]سرشان را در طبقه ی خونخوار قرار می دهیم، دندان ها را با دندان های خود درمی آورند و در دهان فوم می کنند

پیشنهاد کاربران

خیلی عصبانی معنی می دهد
I'm gonna foam at the mouth

خیلی عصبانی بودن


کلمات دیگر: