کلمه جو
صفحه اصلی

cold fish

انگلیسی به فارسی

ماهی سرد


انگلیسی به انگلیسی

• one who does not express his feelings, apathetic person, one who is indifferent
if you say that someone is a cold fish, you mean that they are unemotional; used showing disapproval.

جملات نمونه

1. Lord Halifax was a cold fish, a man of steely rectitude, a religious man.
[ترجمه ترگمان]لرد Halifax یک ماهی سرد بود، مردی با درستکاری کامل، یک مرد مذهبی
[ترجمه گوگل]پروردگار هالیفاکس یک ماهی سرد بود، مردی است که از لحاظ روحی و روانی، یک مرد مذهبی بود

2. They think we are cold fish and sloppy in our appearance.
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کنند که ما ماهی سرد و بی دقت در ظاهر خودمان هستیم
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کنند ما ماهی سرما خورده ایم و در ظاهر ما غلط است

3. I know people thought I was a real cold fish, but what could I do?
[ترجمه Maha] من میدانم که مردم فکر میکردند من به آدم واقعاً بی عاطفه ای هستم ، اما چیکار میتونستم بکنم
[ترجمه ترگمان]من می دانم که مردم فکر می کنند من یک ماهی سرد واقعی هستم، اما چه می توانستم بکنم؟
[ترجمه گوگل]من می دانم که مردم فکر می کردند من یک ماهی سرد واقعی هستم، اما چه می توانم انجام دهم؟

4. The old man's a real cold fish. I've never seen him laugh.
[ترجمه Maha] این مرد مسن یک آدم واقعا بی عاطفه ای هستش. من تابحال خنده او را ندیده ام
[ترجمه ترگمان]این پیرمرد واقعا یک ماهی سرد است تا به حال او را ندیده بودم
[ترجمه گوگل]مرد قدیمی یک ماهی سرد واقعی است من هرگز او را خنده نمی بینم

5. The old man is a cold fish.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد ماهی سردی است
[ترجمه گوگل]پیر مرد ماهی سرد است

6. Only he's like a cold fish, and there's just no life in him.
[ترجمه ترگمان]فقط او مثل یک ماهی سرد است و هیچ زندگی در او نیست
[ترجمه گوگل]فقط او مانند ماهی سرد است و فقط در آن زندگی نمی کند

7. The old man's a cold fish; I've never seen him laugh.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد ماهی سردی است؛ تا به حال او را ندیده بودم
[ترجمه گوگل]مرد قدیمی یک ماهی سرد است؛ من هرگز او را خنده نمی بینم

8. He never help the others, he is a cold fish.
[ترجمه Maha] او هرگز به بقیه کمک نمی کند، اون بی عاطفست
[ترجمه ترگمان]او هرگز به دیگران کمک نمی کند، او یک ماهی سرد است
[ترجمه گوگل]او هرگز به دیگران کمک نمی کند، او ماهی سرد است

9. No one knows the doctor, he is a cold fish.
[ترجمه ترگمان]، هیچ کس دکتر رو نمی شناسه اون یه ماهی سرده
[ترجمه گوگل]هیچ کس دکتر را نمی داند، او ماهی سرد است

10. My neighbour is a cold fish.
[ترجمه ترگمان]همسایه من ماهی سردی است
[ترجمه گوگل]همسایه من یک ماهی سرد است

11. Cold fish, Old sourpuss, stuck-up spinster. I could still remember all the nicknames of me before Rick came into my life.
[ترجمه ترگمان] ماهی سرد، sourpuss پیر، دختر ترشیده هنوز میتونم همه اسم nicknames رو یادم بیاد قبل از اینکه ریک بیاد تو زندگیم
[ترجمه گوگل]ماهی سرد، سیب زمینی سرخ شده، شیرینی پزی من هنوز می توانستم تمام نام های مستعارم را به یاد داشته باشم قبل از اینکه ریک به زندگی من وارد شود

12. She is a cold fish.
[ترجمه ترگمان] اون یه ماهی سرده
[ترجمه گوگل]او ماهی سرد است

13. He is a cold fish.
[ترجمه ترگمان] اون یه ماهی سرده
[ترجمه گوگل]او یک ماهی سرد است

14. Fancy standing back to the North Sea for ten hours or more handling cold fish!
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که به مدت ده ساعت به دریای شمال برگردید و یا بیشتر به ماهی سرد برسید!
[ترجمه گوگل]فانتزی که به مدت ده ساعت یا بیشتر با ماهی سرمازدگی به سمت دریای شمال می ایستد!

پیشنهاد کاربران

آدم بی احساس

Cold fish: انسان بی احساس و خنثی_ انسان بی روح و بی عاطفه

انسان بی عاطفه _ بی روح _ خنثی

برج زهرمار

آدم یخ

کسی که خیلی دوستانه نیست و احساساتشو بروز نمیده

Sky's the limit_رها

cold fish = heartless= unkind سنگدل بی عاطفه

آدم یُبس

سنگدل


کلمات دیگر: