کلمه جو
صفحه اصلی

auction off

انگلیسی به فارسی

حراج کردن


انگلیسی به انگلیسی

• sell at an auction, sell to the highest bidder

جملات نمونه

1. The department store is auctioning off the remaining inventory.
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه بخش باقیمانده را به مزایده گذاشته است
[ترجمه گوگل]فروشگاهی از موجودی باقی مانده حراج می کند

2. Her dresses will be auctioned off for charity.
[ترجمه ترگمان] لباس های اون برای خیریه حراج می شه
[ترجمه گوگل]لباس هایش برای خیریه عرضه می شود

3. They auctioned off their furniture and clothes.
[ترجمه ترگمان]اثاثیه و لباس ها را به حراج گذاشتند
[ترجمه گوگل]آنها مبلمان و لباس های خود را به حراج گذاشتند

4. The Army is auctioning off a lot of old equipment.
[ترجمه ترگمان]ارتش بسیاری از تجهیزات قدیمی را به مزایده گذاشته است
[ترجمه گوگل]ارتش از بسیاری تجهیزات قدیمی استفاده می کند

5. It was sad to see all grandmother's lovely things being auctioned off.
[ترجمه ترگمان]دیدن همه چیزهای زیبا و زیبای مادربزرگ به حراج گذاشته شد
[ترجمه گوگل]غم انگیز بود که تمام چیزهای دوست داشتنی مادربزرگ را به حراج گذاشته بود

6. He auctioned off his furniture.
[ترجمه ترگمان]اثاثیه خود را به حراج گذاشت
[ترجمه گوگل]او مبلمان خود را حراج گذاشت

7. The house and all its contents will be auctioned off next week.
[ترجمه ترگمان]این خانه و تمام محتویات آن هفته آینده به حراج گذاشته خواهد شد
[ترجمه گوگل]خانه و تمام مطالب آن در هفته آینده حراج خواهند شد

8. It was sad to see all grandfather's lovely things being auctioned off.
[ترجمه ترگمان]از دیدن چیزهای دوست داشتنی و دوست داشتنی پدربزرگ ناراحت بود
[ترجمه گوگل]غم انگیز بود که تمام چیزهای دوست داشتنی پدربزرگ را به حراج گذاشته بود

9. The Army is auctioning off a lot of surplus equipment.
[ترجمه ترگمان]ارتش تعداد زیادی تجهیزات مازاد را به مزایده گذاشته است
[ترجمه گوگل]ارتش از بسیاری تجهیزات اضافی حراج می کند

10. So it's fitting that his collection of fishing tackle is being auctioned off in the town tomorrow.
[ترجمه ترگمان]بنابراین توصیه می شود که فردا مجموعه وسایل ماهیگیری در شهر به حراج گذاشته شود
[ترجمه گوگل]بنابراین مناسب است که مجموعه او از وسایل ماهیگیری در آینده در شهر تخفیف داده شود

11. Last year, the two major state-owned dailies were auctioned off to private owners.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، دو روزنامه دولتی بزرگ به حراج گذاشته شدند
[ترجمه گوگل]سال گذشته، دو روزنامه دولتی دولتی به صاحبان خصوصی مزایده شد

12. Instead, county governments auction off tax lien certificates that investors purchase for the amount of the delinquent taxes and penalties.
[ترجمه ترگمان]در عوض، دولت های این استان سند ابطال مالیاتی را که سرمایه گذاران به خاطر میزان مالیات و جرایم بزهکاری می خرند، به مزایده می گذارند
[ترجمه گوگل]در عوض، دولت های ایالت حراج گواهینامه های مالیات بر ارزش افزوده مالیات هایی را که سرمایه گذاران برای مقدار مالیات و مجازات های جرم محسوب می شوند، خریده است

13. Congress is currently considering whether to auction off the frequencies and using the proceeds to reduce the federal deficit.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر کنگره در حال بررسی این موضوع است که آیا این فرکانس ها را به حراج گذاشته و از درآمد حاصل برای کاهش کسری بودجه فدرال استفاده می کند
[ترجمه گوگل]کنگره در حال حاضر درمورد اینکه آیا فرکانس ها را حراج می کند و از درآمد حاصل برای کاهش کسری بودجه استفاده می کند یا خیر

14. The factory is closed and the machinery is auction off.
[ترجمه ترگمان]کارخانه بسته می شود و دستگاه حراج می شود
[ترجمه گوگل]کارخانه بسته است و ماشین آلات حراج می شود

15. The poor woman had to auction off all her jewelry.
[ترجمه ترگمان]زن بیچاره مجبور بود تمام جواهراتش را حراج کند
[ترجمه گوگل]زن فقیر باید همه جواهرات خود را حراج کند

پیشنهاد کاربران

به بالاترین قیمت فروختن


کلمات دیگر: