کلمه جو
صفحه اصلی

bear fruit

انگلیسی به انگلیسی

• yield fruit, produce fruit

جملات نمونه

1. As the plants grow and start to bear fruit they will need a lot of water.
[ترجمه ترگمان]وقتی گیاهان رشد می کنند و شروع به حمل میوه می کنند، به مقدار زیادی آب نیاز خواهند داشت
[ترجمه گوگل]همانطور که گیاهان رشد می کنند و شروع به میوه می کنند، آب زیادی نیاز دارند

2. However, these plants will not bear fruit as a rule.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این گیاهان میوه ها را به عنوان یک قانون تحمل نمی کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، این گیاهان به عنوان یک قاعده نمی شود

3. Some investment does not bear fruit.
[ترجمه ترگمان]برخی سرمایه گذاری میوه ها را تحمل نمی کنند
[ترجمه گوگل]برخی سرمایه گذاری می کند

4. Networking A development which seems likely to bear fruit was the creation of a working party from within the panel.
[ترجمه ترگمان]ایجاد شبکه A که به نظر می رسد ایجاد میوه باشد، ایجاد یک گروه کاری از درون پانل است
[ترجمه گوگل]شبکه سازی توسعه ای که به نظر می رسد می تواند به ارمغان آورد میوه ایجاد یک گروه کاری از داخل پانل بود

5. His government's free-the-market monetarism was beginning to bear fruit.
[ترجمه ترگمان]monetarism آزاد دولتی او شروع به پرورش میوه کرد
[ترجمه گوگل]پول نقد بازار آزاد بازار او در حال تولید میوه است

6. Never would she let the earth bear fruit until she had seen her daughter.
[ترجمه ترگمان]هرگز اجازه نمی داد که زمین میوه را تا زمانی که دخترش را ندیده بود بگذارد
[ترجمه گوگل]هرگز اجازه ندهید که زمین میوه می آورد تا زمانی که دخترش را دیده است

7. What contacts there are do not always bear fruit.
[ترجمه ترگمان]چه ارتباطی وجود دارد که همیشه میوه تحمل نمی کنند
[ترجمه گوگل]هر چه ارتباط برقرار می کند همیشه میوه ای به بار نمی آورد

8. The project may not begin to bear fruit for at least two years.
[ترجمه ترگمان]این پروژه حداقل به مدت دو سال ثمر نخواهد داد
[ترجمه گوگل]این پروژه ممکن است شروع به آوردن میوه برای حداقل دو سال نداشته باشد

9. The campaign for debt forgiveness will not bear fruit for another two or three years.
[ترجمه ترگمان]کمپین بخشش بدهی، برای دو یا سه سال دیگر ثمر نخواهد داد
[ترجمه گوگل]مبارزه برای بخشش بدهی برای دو یا سه سال دیگر سود نخواهد برد

10. The campaign for debt relief will not bear fruit for another two or three years.
[ترجمه ترگمان]مبارزه برای رهایی بدهی، به مدت دو یا سه سال دیگر ثمر نخواهد داد
[ترجمه گوگل]کمپاین برای تسویه بدهی برای دو یا سه سال دیگر سود نخواهد برد

11. After blossoming, it will soon bear fruit.
[ترجمه ترگمان]بعد از رشد، به زودی میوه خواهد خورد
[ترجمه گوگل]پس از شکوفایی، به زودی میوه میوه می آورد

12. He was naturally disappointed when the talks failed to bear fruit.
[ترجمه ترگمان]وقتی مذاکرات نتوانستند ثمر دهند، او به طور طبیعی ناامید شد
[ترجمه گوگل]او به طور طبیعی ناامید شد زمانی که مذاکرات نتوانست به ارمغان آورد

13. Obviously, too, they are policies which will take years of consistent application before they can bear fruit.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که آن ها سیاست هایی هستند که سال ها کاربرد مداوم را قبل از اینکه بتوانند میوه را تحمل کنند، به همراه خواهند داشت
[ترجمه گوگل]بدیهی است که آنها نیز سیاست هایی هستند که قبل از اینکه میوه ها را به دست آورند سالها طول خواهد کشید

14. We even had a walnut tree which is still going, but it does not bear fruit any more.
[ترجمه ترگمان]ما حتی یک درخت گردو هم داشتیم که هنوز ادامه پیدا می کند، اما دیگر میوه ندارد
[ترجمه گوگل]ما حتی یک درخت گردوی داریم که هنوز ادامه دارد، اما دیگر میوه نمیدهد

پیشنهاد کاربران

ثمره دادن
موفق شدن یا به نتیجه رسیدن
میوه دادن

بارور شدن

به ثمر نشستن

تولید کردن یک نتیجه مثبت ، نتیجه ای که می خوای

میوه دادن ثمره دادن


کلمات دیگر: