کلمه جو
صفحه اصلی

get away from

انگلیسی به فارسی

حرف غیرمرتبط به بحث زدن


مترادف و متضاد

Start to talk about something that is not relevant to the discussion


پیشنهاد کاربران

جدا کردن

فاصله گرفتن


از شر چیزی خلاص شدن

دوری کردن، گریختن، فرارکردن

فرار کردن

از دست کسی یا مکانی در رفتن

( جایی یا کسی یا فکری یا اعتقادی را ) ترک کردن، رها کردن
فرار کردن ( از دستگیری یا . . . )




کلمات دیگر: