1. surely you are a born peasant . . .
همانا که تو روستا زاده ای . . .
2. surely you don't believe in such superstitions!
اطمینان دارم که به چنین خرافاتی اعتقاد نداری !
3. he will surely go
یقینا خواهد رفت.
4. slowly but surely
آهسته و پیوسته،بدون احتمال شکست،با سنجش کلیه ی جوانب
5. this (world) is a house which will surely crack
این سرایی است که البته خلل خواهد یافت.
6. Surely such weighty matters merit a higher level of debate?
[ترجمه ترگمان]مطمئنا این موضوعات مهم یک سطح بالاتری از بحث است؟
[ترجمه گوگل]مطمئنا چنین مسائلی حائز اهمیت است که سطح بالاتری از بحث را داشته باشد؟
7. You surely don't begrudge him his happiness.
[ترجمه مهرداد] مطمئنا تو نمی تونی مانع شادیش بشی
[ترجمه ترگمان]مطمئنا باعث خوشحالی او نخواهی شد
[ترجمه گوگل]شما مطمئنا شادی او را نادیده نگیرید
8. Surely anyone with marketing gumption should be able to sell good books at any time of year.
[ترجمه ترگمان]مطمئنا هر کسی با زیرکی بازاریابی قادر به فروش کتاب های خوب در هر زمان از سال خواهد بود
[ترجمه گوگل]مطمئنا هر کسی که با کسب و کار بازاریابی باید قادر به فروش کتاب های خوب در هر زمان سال است
9. Surely we should do something about it?
[ترجمه ترگمان]مطمئنا ما باید کاری در این مورد بکنیم؟
[ترجمه گوگل]مطمئنا ما باید چیزی در مورد آن انجام دهیم؟
10. That incident will surely bring on a crisis.
[ترجمه ترگمان]این حادثه قطعا موجب بروز یک بحران خواهد شد
[ترجمه گوگل]این حادثه مطمئنا بحران ایجاد خواهد کرد
11. It's surely only a matter of time before he is found, isn't it?
[ترجمه ترگمان]مطمئنا قبل از اینکه او را پیدا کنند، فقط مساله زمان است، نه؟
[ترجمه گوگل]مطمئنا تنها یک لحظه از زمان قبل از اینکه او پیدا شود، این نیست؟
12. The company's donation was surely motivated by self-interest, as it attracted a lot of media attention.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه این شرکت توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است، این شرکت قطعا با انگیزه خود انگیزه داشته است
[ترجمه گوگل]اهداء این شرکت مطمئنا با علاقه شخصی متوقف شد، چرا که توجه بسیاری را به رسانه جلب کرد
13. You must have heard about the riots, surely?
[ترجمه ترگمان]حتما راجع به شورش شنیده اید؟
[ترجمه گوگل]شما باید درباره شورشها شنیده باشید، مطمئنا؟
14. The goat leaped surely from rock to rock.
[ترجمه ترگمان]بز به طور حتم از سنگ به صخره بیرون جست
[ترجمه گوگل]بز به طور قطع از سنگ به سنگ پراکنده شد
15. The benefits would surely far outweigh the risks.
[ترجمه ترگمان]این مزایا قطعا به مراتب بیشتر از خطرات است
[ترجمه گوگل]مزایا قطعا به مراتب بیشتر از خطر است
16. It should surely be possible for them to reach an agreement.
[ترجمه ترگمان]قطعا این امکان وجود دارد که آن ها به توافق برسند
[ترجمه گوگل]قطعا برای آنها باید به توافق برسند
17. You're an intelligent woman, surely you realize by now that I'm helping you.
[ترجمه ترگمان]تو زن باهوشی هستی، مطمئنا می فهمی که من دارم به تو کمک می کنم
[ترجمه گوگل]شما یک زن هوشمند هستید، مطمئنا تا حالا متوجه شده اید که من به شما کمک می کنم
18. Surely my existence cannot be so purposeless?
[ترجمه ترگمان]بی شک وجود من این قدر بی معنی است؟
[ترجمه گوگل]مطمئنا وجود من نمیتواند خیلی هدفمند باشد؟