کلمه جو
صفحه اصلی

softie


معنی : پسر ضعیف وزن نما، ادم ضعیف و سست عنصر
معانی دیگر : (عامیانه) رجوع شود به: softy، softy پسر ضعیف وزن نما

انگلیسی به فارسی

( softy ) پسر ضعیف وزن نما، آدم ضعیف وسست عنصر


نرم افزار، پسر ضعیف وزن نما، ادم ضعیف و سست عنصر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of softy.

• foolish or stupid person; softhearted person; weakling (also softy)

مترادف و متضاد

پسر ضعیف وزن نما (اسم)
softie, softy

ادم ضعیف و سست عنصر (اسم)
softie, softy

جملات نمونه

1. He's a real softie at heart.
[ترجمه ترگمان]اون توی قلب خیلی مهربونه
[ترجمه گوگل]او یک قلب واقعی است

2. He acts all macho, but he's a real softie underneath.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی macho، اما اون یه آدم مهربون زیر زمینه
[ترجمه گوگل]او همه ماشینها را اجرا می کند، اما او یک زیر دریایی واقعی است

3. Robinson, an old softie, asked if Gruoch loved Macbeth.
[ترجمه ترگمان]رابینسون، یک softie قدیمی، پرسید آیا Gruoch عاشق مکبث است یا نه
[ترجمه گوگل]رابینسون، پستاندار قدیمی، پرسید آیا Gruoch دوست Macbeth

4. He's just a big softie.
[ترجمه ترگمان]اون فقط یه احمقه
[ترجمه گوگل]او فقط یک نرم افزار بزرگ است

5. Such a big strong bloke, and such a softie.
[ترجمه ترگمان]آدم قوی و قوی ای هم هست
[ترجمه گوگل]چنین بلوک قوی و چنین نرمی

6. Some New Age softie who babbled about using the right side of his or her brain.
[ترجمه ترگمان]برخی از افراد عصر جدید که در مورد استفاده از سمت راست مغز خود سخن می گفتند
[ترجمه گوگل]بعضی از نوازندگان عصر جدید که در مورد استفاده از سمت راست مغز خود صحبت می کردند

7. He's a real softie.
[ترجمه ترگمان]اون یک احمقه
[ترجمه گوگل]او یک نرم افزار واقعی است

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

9. How could you take an old softie like Henry and twist him around-your finger that way?
[ترجمه ترگمان]چطور تونستی مثل هنری پیر رو تور کنی و اون رو از اون طرف twist؟
[ترجمه گوگل]چطور می توانستید یک نرم کننده قدیمی مانند هنری را بچرخانید و انگشت خود را به اطراف بچرخانید؟

10. Grandpa is an old softie; he always gives us treats.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ پیرمرد مهربانی است، همیشه با ما رفتار می کند
[ترجمه گوگل]پدربزرگ یک نرم افزار قدیمی است؛ او همیشه به ما رفتار می کند

11. The octopus is the ultimate softie.
[ترجمه ترگمان]The نهایی softie نهایی است
[ترجمه گوگل]هشت پا کمر نهایی است

12. There's no need to be afraid of him—he's a big softie.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که از او بترسی - او یک احمقه
[ترجمه گوگل]نیازی به ترس از او نیست - او یک نرم کننده بزرگ است

13. The white stubble on his fleshless jaw was a reproach to my twenty-four years and suddenly I felt an inadequate city-bred softie.
[ترجمه ترگمان]موهای سفیدش از بیست و چهار سال من را سرزنش می کرد و ناگهان احساس کردم که یک سوسول inadequate بزرگ هستم
[ترجمه گوگل]ستون سفید بر روی فکوس بیچاره من بیست و چهار ساله بود و من ناگهان احساس ناخوشایندی داشتم

14. Eastwood may have an on - screen reputation for gun - toting but he describes himself as an old softie.
[ترجمه ترگمان]به طوریکه بی بی بی بی بی بی بی بی
[ترجمه گوگل]Eastwood ممکن است شهرت روی صفحه نمایش را برای تفنگ داشته باشد، اما او خود را به عنوان یک نرم افزار قدیمی توصیف می کند

پیشنهاد کاربران

پسر ضعیف وزن نما

دل رحم - نازک نارنجی

ساده لوح، زود باور

کسی که ظاهر خشنی داره ولی آدم خوبیه.


کلمات دیگر: