کلمه جو
صفحه اصلی

guinea pig


معنی : الت دست، خوکچه هندی
معانی دیگر : انسان یا چیزی که در تجربه یا آزمایش علمی فدا می شود، (مجازی) موش آزمایشگاهی، (جانور شناسی) خوکچه ی هندی (از جنس cavia - گوش های کوتاه دارد و در تجربیات علمی مورد استفاده قرار می گیرد)، انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید، الت دست خوک هندی، موش خرگوش، کسیکه حقوق خودرابلیره دریافت میکند

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) خوکچه هندی، انسانیا حیوانی که روی آن ازمایش بعمل میاید، الت دست


انگلیسی به انگلیسی

• type of small rodent; subject of an experiment
a guinea pig is a small furry animal without a tail which is often kept as a pet.
a guinea pig is also a person that is used in an experiment; an informal use.

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small, tailless rodent, often domesticated as a pet or used in scientific experiments.

(2) تعریف: one subjected to a new or experimental procedure in order to test its validity or effectiveness.

مترادف و متضاد

experimental subject


الت دست (اسم)
tool, automaton, guinea pig, stooge, cat's-paw

خوکچه هندی (اسم)
guinea pig

Synonyms: Cavia porcellus, cavy, examinee, experimental animal, experimental subject, lab animal, lab rat, laboratory animal, rodent, subject, test animal, test subject, testee, victim


جملات نمونه

1. In the case of the guinea pig, the number of offspring varies between two and five.
[ترجمه ترگمان]در مورد خوک هندی، تعداد زادوولد بین دو و پنج متغیر است
[ترجمه گوگل]در مورد خوکچه دریایی، تعداد فرزندان بین دو تا پنج متفاوت است

2. Twenty students volunteered to act as guinea pigs.
[ترجمه ترگمان]بیست نفر از دانش آموزان داوطلب شدند که مثل خوکچه هندی عمل کنند
[ترجمه گوگل]بیست دانش آموز داوطلبانه به عنوان خوک های دریایی عمل می کنند

3. Nearly 500,000 pupils are to be guinea pigs in a trial run of the new 14-plus exams.
[ترجمه ترگمان]نزدیک به ۵۰۰،۰۰۰ نفر از دانش آموزان در یک دوره محاکمه ۱۴ ساله جدید، خوکچه هندی می شوند
[ترجمه گوگل]تقریبا 500،000 دانش آموز در آزمایشهای جدید امتحانات 14 نفره باید خوکچه دریایی باشند

4. They're asking for students to be guinea pigs in their research into the common cold.
[ترجمه ترگمان]آن ها از دانش آموزان درخواست کردند که در تحقیقات خود در زمینه سرماخوردگی، خوکچه هندی شوند
[ترجمه گوگل]آنها از دانشجویان خواسته اند که در تحقیقات خود به سرماخوردگی خوک های دریایی کمک کنند

5. Dealers used their clients as guinea pigs for their untried techniques.
[ترجمه ترگمان]فروشندگان از مشتریان خود بعنوان خوکچه هندی برای تکنیک های untried استفاده کردند
[ترجمه گوگل]نمایندگان از مشتریان خود به عنوان خوک های دریایی برای تکنیک های ناشناخته استفاده می کردند

6. Students in fifty schools are to act as guinea pigs for these new teaching methods.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در پنجاه مدرسه به عنوان خوکچه هندی برای این روش های نوین تدریس عمل می کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان در پنجاه مدارس باید برای این روش های آموزشی جدید به عنوان خوک های دریایی عمل کنند

7. He was used as a guinea pig for the new drug.
[ترجمه ترگمان]به عنوان خوکچه هندی برای داروی جدید استفاده شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک خوک گینه برای داروهای جدید مورد استفاده قرار گرفت

8. My guests are guinea pigs for all the new dishes I try out.
[ترجمه ترگمان]مهمانان من خوکچه هندی هستند برای تمام غذاهای جدید که من سعی می کنم
[ترجمه گوگل]مهمانان من خوک های دریایی برای همه ظروف جدید من سعی می کنند

9. You want to be a guinea pig man?
[ترجمه ترگمان]میخوای یه خوکچه هندی بشی؟
[ترجمه گوگل]شما می خواهید یک مرد خوکچه دریایی باشد؟

10. Methods:Histamine and acetylcholine were used to induce the guinea pig model of asthma. The animals inhaled scoparone for therapy.
[ترجمه ترگمان]روش ها: Histamine و استیل کولین برای ایجاد مدل pig هندی مورد استفاده قرار گرفتند حیوانات scoparone را برای درمان تنفس کردند
[ترجمه گوگل]روش ها: هیستامین و استیل کولین به منظور ایجاد مدل خوکچه گینی آسم استفاده شد حیوانات اسکاپارون برای درمان در معرض هوا قرار می گیرند

11. Objective : To induce the EAE model on Guinea pig wi th Myelin Basic Protein ( MBP ).
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد مدل EAE بر روی خوک گینه با استفاده از پروتئین پایه (MBP)
[ترجمه گوگل]هدف: القاء مدل EAE در خوکچه گینه با پروتئین پایه میلین (MBP)

12. When turned on, the guinea pig robot teetered edge of chaos.
[ترجمه ترگمان]وقتی روشن شد، خوکچه هندی، پر از هرج و مرج و هرج و مرج شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که روشن شد، ربات دریایی جینا از هرج و مرج عبور کرد

13. Clinical Anesthesia Causes Permanent Damage to the Fetal guinea pig brain.
[ترجمه ترگمان]Anesthesia بالینی باعث آسیب دائمی به مغز خوک Fetal می شود
[ترجمه گوگل]بیهوشی بالینی باعث آسیب دائمی مغز خوک جنین جنین می شود

14. They have several pets - a dog, two rabbits and a guinea pig.
[ترجمه ترگمان]آن ها چندین حیوان خانگی دارند: یک سگ، دو خرگوش و یک خوک هندی
[ترجمه گوگل]آنها حیوانات خانگی مختلفی دارند - سگ، دو خرگوش و یک خوکچه دریایی

15. We feed most of our vegetable parings to the guinea pigs.
[ترجمه ترگمان]ما بیشتر سبزیجات خودمون رو به خوکچه هندی غذا میدیم
[ترجمه گوگل]ما اکثر نقاط سبزیجات ما را به خوک های دریایی می خوریم

The Nazis used children as guinea pigs in dangerous scientific experiments.

نازی‌ها از اطفال مانند موش‌های آزمایشگاهی برای آزمایش‌های علمی خطرناک استفاده می‌کردند.


پیشنهاد کاربران

نمونه آزمایشگاهی
مثل: people can volunteer to be guinea pigs in clinical trials

موش ازمایشگاهی

خوک گینه - خوکچه هندی

To be a guinea pig - idiom :
آلت دست دیگران واقع شدن
تبدیل به موش آزمایشگاهی دیگران شدن

موش آزمایشگاهی ، کسی که ایده های جدید و روش ها و شیوه های درمانی روشون آزمایش میشه


کلمات دیگر: