هشدار، درس عبرت، (هر چیز) آموزنده، چشم و گوش باز کن، آگاهساز، چشم بازکن، چیزشگفت اور، ترس اور
eye opener
هشدار، درس عبرت، (هر چیز) آموزنده، چشم و گوش باز کن، آگاهساز، چشم بازکن، چیزشگفت اور، ترس اور
انگلیسی به فارسی
درب بازکن چشم، چیز شگفت اور، چشم بازکن
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a piece of news or an experience that startles or enlightens.
• مشابه: revelation
• مشابه: revelation
• (2) تعریف: an alcoholic drink taken early in the morning.
• if you say that something is an eye-opener, you mean that you find it very surprising and that you have learned something from it which you did not know before; an informal word.
جملات نمونه
1. the visit to the city's slums was an eye-opener for the students
بازدید از حلبی آبادهای شهر برای شاگردان آموزنده بود.
2. Group dynamics were a great eye opener.
[ترجمه ترگمان]پویایی گروه، نقطه عطف بزرگی بود
[ترجمه گوگل]پویایی گروه یک چشم باز کننده بزرگ بود
[ترجمه گوگل]پویایی گروه یک چشم باز کننده بزرگ بود
3. Interviewing prospective candidates was quite an eye opener for people who haven't a clue on what that job entails.
[ترجمه ترگمان]کاندیداهای احتمالی آینده، برای افرادی که در مورد آنچه که این کار مستلزم آن است، توضیحی ارائه نمی دهند
[ترجمه گوگل]مصاحبه با نامزدان آینده نویسی، یک چشم بازکن برای افرادی بود که هیچ اظهارنظر در مورد آنچه که این کار نیازمند آن نیست
[ترجمه گوگل]مصاحبه با نامزدان آینده نویسی، یک چشم بازکن برای افرادی بود که هیچ اظهارنظر در مورد آنچه که این کار نیازمند آن نیست
4. Being kicked around can be a real eye opener.
[ترجمه ترگمان]با لگد زدن می تواند چشم واقعی به چشم داشته باشد
[ترجمه گوگل]لگد زدن می تواند یک چشم باز کننده واقعی باشد
[ترجمه گوگل]لگد زدن می تواند یک چشم باز کننده واقعی باشد
5. Miss Knox is a real eye opener.
[ترجمه ترگمان]خانوم \"ناکس\" واقعا در باز کن
[ترجمه گوگل]خانم ناکس چشم باز کننده واقعی است
[ترجمه گوگل]خانم ناکس چشم باز کننده واقعی است
6. Your wonderful article on marriage an eye opener to many youngsters.
[ترجمه ناهید] مقاله فوق العاده شما برای بسیاری از جوانان آموزنده و آگاهی بخش است
[ترجمه ترگمان]مقاله شگفت انگیز شما درباره ازدواج یک چشم باز کردن برای بسیاری از جوانان است[ترجمه گوگل]مقاله فوق العاده ای در رابطه با ازدواج یک بازوی چشم برای بسیاری از جوانان است
7. It was a eye opener, I can tell you.
[ترجمه ترگمان]این یه چشم باز کن بود که می تونم بهت بگم
[ترجمه گوگل]این چشم بازکن بود، می توانستم به شما بگویم
[ترجمه گوگل]این چشم بازکن بود، می توانستم به شما بگویم
8. Love is blind. Marriage is an eye opener.
[ترجمه ترگمان]عشق کور است ازدواج چشم باز است
[ترجمه گوگل]عشق کور است ازدواج چشم بازکن است
[ترجمه گوگل]عشق کور است ازدواج چشم بازکن است
9. Your wonderful article on marriage an eye opener to a lot youngster.
[ترجمه ترگمان]مقاله شگفت انگیز شما درباره ازدواج یک چشم باز کردن به خیلی از جوانان است
[ترجمه گوگل]مقاله شگفت انگیز خود را در مورد ازدواج یک چشم بازکن به یک بچه بسیار
[ترجمه گوگل]مقاله شگفت انگیز خود را در مورد ازدواج یک چشم بازکن به یک بچه بسیار
10. His book was an eye opener to complacent young men.
[ترجمه ترگمان]کتابش در باز کردن چشم مرده ای جوان بود
[ترجمه گوگل]کتاب او بازوی چشم بود که به مردان جوان آرزو می کرد
[ترجمه گوگل]کتاب او بازوی چشم بود که به مردان جوان آرزو می کرد
11. Despite the many improvements in state provision Eva found her time at social services a great eye opener.
[ترجمه ترگمان]اوا با وجود پیشرفت های زیاد در تامین بودجه، وقت خود را در خدمات اجتماعی به چشم همگان باز کرد
[ترجمه گوگل]با وجود پیشرفت های زیادی در ارائه خدمات دولتی، ایوا زمان زیادی را در خدمات اجتماعی به دست آورد
[ترجمه گوگل]با وجود پیشرفت های زیادی در ارائه خدمات دولتی، ایوا زمان زیادی را در خدمات اجتماعی به دست آورد
12. Some said that the very writing of the case was an eye opener.
[ترجمه ترگمان]برخی می گفتند که نوشتن این پرونده از روی چشم باز است
[ترجمه گوگل]بعضی ها گفتند که نوشتن این مورد یک چشم باز بود
[ترجمه گوگل]بعضی ها گفتند که نوشتن این مورد یک چشم باز بود
پیشنهاد کاربران
چشم بازکن
اگاه کننده
an eye opener means something that surprises you and teaches you new facts about life, etc.
something startling, surprising, or enlightening.
something startling, surprising, or enlightening.
هشدار دهنده
یک اتفاق یا شرایطی که به طور پیش بینی نشده ازش چیزی یاد میگیری
چشم و گوش باز کن!
an experience from which you learn something surprising or new
تجربه ای که باعث میشه ما یه چیز جدید رو ببینیم یا با یه چیز نو آشنا بشیم. تجربه نو
It had been my first alpine climb, and it had been an eye - opener
اولین تجربه کوه نوردیم بوده و همینطور یک تجربه نو بود .
@لَنگویچ
تجربه ای که باعث میشه ما یه چیز جدید رو ببینیم یا با یه چیز نو آشنا بشیم. تجربه نو
It had been my first alpine climb, and it had been an eye - opener
اولین تجربه کوه نوردیم بوده و همینطور یک تجربه نو بود .
@لَنگویچ
درس
درس عبرت
درس عبرت
eye opener ( اعتیاد )
واژه مصوب: صبوحی
تعریف: وعده ای از مواد که در هنگام صبح بلافاصله بعد از بیداری برای تسکین علائم ناشی از کمبود مواد مصرف می شود
واژه مصوب: صبوحی
تعریف: وعده ای از مواد که در هنگام صبح بلافاصله بعد از بیداری برای تسکین علائم ناشی از کمبود مواد مصرف می شود
کلمات دیگر: