کلمه جو
صفحه اصلی

community center


معنی : ساختمان محل انجمن، مرکز اجتماع
معانی دیگر : باشگاه محله (که اهل محل در آن ملاقات و تفریح می کنند یا جلسه و مهمانی بر پا می نمایند)، فرهنگ سرا، ساختمان محل انجمن فرهنگی وغیره

انگلیسی به فارسی

ساختمان محل انجمن (فرهنگی و غیره)، مرکز اجتماع


مرکز ارتباطات، ساختمان محل انجمن، مرکز اجتماع


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one or more buildings serving a community or neighborhood as a meeting place for social, educational, athletic, or other activities.

• location where people of a certain area can participate in activities (also spelled community centre)

مترادف و متضاد

ساختمان محل انجمن (اسم)
community center

مرکز اجتماع (اسم)
community center, foyer

center for social and cultural activities


Synonyms: civic center, rec center, recreation center


جملات نمونه

1. Inside a community center, the new council members sat through three hours of speeches.
[ترجمه ترگمان]در داخل یک مرکز اجتماعی، اعضای شورای جدید سه ساعت سخنرانی کردند
[ترجمه گوگل]در داخل یک مرکز اجتماعی، اعضای جدید شورا از طریق سه ساعت سخنرانی ها نشستند

2. Many members consider it more a community center than a health club.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اعضا آن را به عنوان یک مرکز اجتماعی در مقایسه با یک باشگاه سلامت در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اعضای آن را یک مرکز اجتماعی بیش از یک باشگاه سلامت می دانند

3. No house of worship nor community center should be bereft of personnel or equipment for such education.
[ترجمه ترگمان]هیچ خانه عبادت و یا مرکز اجتماعی نباید از پرسنل یا تجهیزات برای چنین آموزشی محروم باشد
[ترجمه گوگل]هیچ پرستشی یا مرکز اجتماعی نباید از کارکنان یا تجهیزات برای چنین تحصیلی استفاده شود

4. Why does this city need a gay community center?
[ترجمه ترگمان]چرا این شهر به مرکز جامعه همجنس گرا نیاز دارد؟
[ترجمه گوگل]چرا این شهر نیاز به یک مرکز اجتماعی همجنسگرا دارد؟

5. Many residents converged outside of the community center to protest the meeting.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ساکنان در خارج از مرکز جامعه برای اعتراض به این نشست جمع شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ساکنان در خارج از مرکز اجتماعی برای اعتراض به جلسه همگام شدند

6. We live in a former church community center that we pay rent for to the Protestant Church.
[ترجمه ترگمان]ما در یک مرکز جامعه کلیسایی زندگی می کنیم که اجاره آن به کلیسای پروتستان را پرداخت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در یک مرکز کلیسای سابق زندگی می کنیم که برای کلیسای پروتستان هزینه می کنیم

7. The people in the neighborhood consider the new community center an eyesore.
[ترجمه پریا] افراد این محل مرکز اجتماعی جدیدرا مایه نفرت میدانند
[ترجمه ترگمان]افرادی که در این حوالی زندگی می کنند این مرکز جدید را زشت می دانند
[ترجمه گوگل]مردم در محله، مرکز اجتماعی جدید را به چشم می بینند

8. He's even given money toward building the new community center and it wasn't chump change either.
[ترجمه ترگمان]او حتی برای ساختن مرکز جدید اجتماعی پول داده بود و این هم تغییر نکرده بود
[ترجمه گوگل]او حتی پول برای ایجاد مرکز اجتماعی جدید داده شده است و تغییری هم در آن ایجاد نشده است

9. A community center with the kinds of programs that fit everyone.
[ترجمه ترگمان]یک مرکز اجتماعی با انواع برنامه هایی که همه را مناسب می کند
[ترجمه گوگل]یک مرکز اجتماعی با انواع برنامه هایی که برای همه مناسب است

10. That's why the new community center is a good idea.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که مرکز جدید جامعه ایده خوبی است
[ترجمه گوگل]به همین دلیل مرکز اجتماعی جدید یک ایده خوب است

11. Eg: We make it a new community center.
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: ما آن را به یک مرکز اجتماعی جدید تبدیل می کنیم
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال ما آن را یک مرکز اجتماعی جدید می سازیم

12. I'm here representing the Coney IsIand Community Center. It was buiIt in 192
[ترجمه ترگمان]من به نمایندگی از مرکز اجتماعات کانی IsIand در اینجا هستم در سال ۱۹۲ میلادی buiIt نفر اعلام شد
[ترجمه گوگل]من اینجا نماینده مرکز کانی ایزایند هستم این در سال 192 ساخته شد

13. She's a homeless woman from Canal Street Community Center.
[ترجمه ترگمان]او یک زن بی خانمان از مرکز اجتماعات خیابان Canal است
[ترجمه گوگل]او یک زن بی خانمان از مرکز کانال خیابان کانال است

14. Tess and Zack are at the community center.
[ترجمه ترگمان]تس و زک در مرکز جامعه هستن
[ترجمه گوگل]تس و زاک در مرکز اجتماع هستند

15. Prosecutors originally were seeking a 10-month term, with five months to be served in a community center.
[ترجمه ترگمان]دادستان ها در اصل به دنبال یک دوره ۱۰ ماهه بودند که پنج ماه طول کشید تا در یک مرکز اجتماعی خدمت کنند
[ترجمه گوگل]دادستان ها در اصل به دنبال یک دوره 10 ماهه بودند که پنج ماه در یک مرکز اجتماعی خدمت می کردند

پیشنهاد کاربران

ساختمان محل انجمن یا مرکز اجتماع ( فرهنگی و غیره )

مددکاری، انجمن های خیریه، پایگاه بسیج مردمی

مرکز اجتماعات

سرای محله


کلمات دیگر: